بار بار نوشتم دلم گرفت
تاریخ نشر دوشنبه ۱۳ حمل ۱۳۹۷ – دوم اپریل ۲۰۱۸– هالند
به استقبال غزلِ زیبای خواهر کریمه جان(ملزم)
محترم محمد نعیم جوهر
بار بار نوشتم دلم گرفت
بی پرده بار بار نوشتم دلم گرفت
از بسکه آ شکارنوشتم دلم گرفت
ازحالِ زاروسینهٌ بریان خودهمیش
با چشمِ اشکبار نوشتم دلم گرفت
بردادگاهی عقل وخردصادقانه باز
از جورِ روزگار نوشتم دلم گرفت
صدهاکتیبه بر در ودیوار ها زدم
صدهارقم شعارنوشتم دلم گرفت
باخون دل به دفترودیوانِ روزگار
از سینهٌ فگار نوشتم دلم گرفت
برنوکرانِ سفله پرستِ دیارِخویش
نفرین بیشمار نوشتم دلم گرفت
آتش به میهنم ز هوا وزمین فتاد
از بس ز انتحارنوشتم دلم گرفت
برکورمغزِ جاهلِ دورانِ خویشتن
از تاریخِ غبار نوشتم دلم گرفت
(ملزم) بیادِآن غزلِ شوخ وشنگِ تو
حرفِ به یادگار نوشتم دلم گرفت
عریان نگشت ز(جوهرِ)آینه قسمتم
هرچند ز لاله زار نوشتم دلم گرفت
جوهر
۰۲/۰۴/۲۰۱۸
المان
درود به برادر محترم جناب محمد نعیم جوهر و تشکر از استقبالیه غزلِ زیبای محترمه خواهر کریمه جان ملزم . عالی و مملو از احساس سروده اید. موفق و سلامت باشید .
برادر گرانقدر جناب جوهر عزیز (یار دیرین و کم پیدا ) را درود و سلام تقدیم میدارم ، استقبالیه زیبای تان را به خوانش گرفتم و لذت بردم ، قلم زیبای تان زیباتر و طبع رسای تان را رساتر می طلبم ، کامگار باشید.
با عرض حرمت
قیوم بشیر «هروی»
ملبورن – آسترالیا