جام غزل
تاریخ نشر چهار شنبه پنجم ثور ۱۳۹۷ – ۲۵ اپریل ۲۰۱۸– هالند
جام غزل
محترم الحاج محمد ابراهیم زرغون
بیستم اپریل ۲۰۱۸
اسلو – ناروی
مرا بجام غزل ، یک کمی شراب دهید
برقص بسملم آورده ، پیچ و تاب دهید
اگر شراب دهد ، ساقی اش غزل باشد
بجان من به غزل ، شیره ی گلاب دهید
« بخون دل،سخنِ خویش،آب ورنگ دهید »
ز سوز سینه ی هجران ، جگر کباب دهید
بوزن و قافیه و شورو شعف ، سوال کردم
ز شعر نو به کراهت ، مرا جواب دهید
ز تارِ ساز ِ نفس ، سینه ام خراشیده
ز واژه های غزل ، نغمه ی رباب دهید
ز بسکه موی سپید ، خارِ زندگیست به دل
مرا بجام سفالین ، میِ خضاب دهید
بکوری چشم ، ملا خوانندگانِ افراطی
صراحی یی غزل و، آن میِ شباب دهید
به ماهتاب شبِ چهاردهم ، حلال گردد
اگر به اذن خودش ، شیره ی عُناب دهید
قسم بذات خدا ، تا هنوز نه نوشیدم
اگر زهندو و گبراست ، مرا سَراب دهید
زتاک کوی خرابات،شراب نه درد سراست
از آن بکوزه و آفتابه ام ، دولاب دهید
دمی که مست شوم ، پای عذر می بندم
اگر گناه بوّد ، بر منش ثواب دهید
مرا شراب معانی ، ابوالمعانی ده
ز جام و بادۀ عرفانی اش آداب دهید
مرا که مست خمَار می بیدل شده ام
سبو ز معرفت مرشدم ، گلاب دهید
منم که محو شرابِ قدیم و شعر کُهن
بنور باده ی « بیدل » ، جگر کباب دهید
اگر تو موقع شناسی ، گناه خجلت نیست
به کام تشنه لبی ، جام به ماهتاب دهید
قد ِ خمیدۀ ما عجز نا رسایی داشت
به اشک و سجدۀ ما قطره درمحراب دهید
میِ که عُجب و هوا و ، غرور بستانّد
دهید بدست من و، آنچه از نواب دهید
سری سجود ز عجزم ، بخاک می سایم
محیط عشق ، ازآن جلوه ی ، محراب دهید
ز باز تاب تجلی یی معرفت ساغر
زبزم « عشقری » ، پیمانه ی شتاب دهید
شراب عشق ، همی نوشم ار دو سه جام ِ
زحوض کوثر و تسنیم ، می ِ چوناب دهید
بنام عشق بخوان یک غزل ، که سربنهم
بسجده گاهِ رخش ، توبه و تواب دهید
بیاد میهن گلگون ، بخونِ ما « زرغون»
به سرسلامتی یی کشورم ، چو آب دهید
الحاج محمد ابراهیم زرغون
درود به جناب محترم استاد الحاج محمد ابراهیم زرغون ، تشکر از جام عزل . زیبا ، عالی و مملو از احساس سروده اید. موفق و سلامت باشید. مهدی بشیر
با سپاس از برادر عزیزم مهدی جان گرامی مؤفقیت و سرفرازی جناب استاد زرغون عزیز را تمنا دارم.
با عرض حرمت
قیوم بشیر هروی