از هزار و یک حکایت ادبی وتاریخی
تاریخ نشر شنبه سوم سنبله ۱۳۹۷ – ۲۵ آگست ۲۰۱۸– هالند
حکایت ۲۵۹
چونکه در عهد خدا کردی وفا
از کرم عهدت نگهدارد خدا
گوش نه « اوفوبعهدی » گوشدار
تا که « اوف عهدکم » آید زیار
« مولانا جلال الدین »
در اسلام حیله بازی نیست
در سال ششم هجرت میان مسلمین تحت رهبری حضرت نبی اکرم (ص) از یکطرف و کفار مکه از طرف دیگر در موضع مشهور به حدیبیه صلحنامه ای امضاء شد که به صلحنامه حدیبیه مشهور است.
مسلمانان تعهدات و مقررات صلحنامه مزبور را با کمال دقت رعایت میکردند ولی مردم مکه پس از چندی با آن مخالفت نموده عملآ بنقض آن پرداختند و پیغمبر خدا (ص) باتفاق مسلمین برای فتح مکه حرکت کردند وتنها مقاوتی که از طرف مردم مکه در برابر مسلمین صورت گرفت از طرف عدهء کوچکی زیر فرماندهی صفوان بن امیه و عکرمه بن ابی جهل بود که آنه پس از یک زد و خورد مختصر درهم شکست و مشرکین متفرق شدند و صفوان و عکرمه بقصد خروح از حجاز از مکه گریختند.
عمیر بن وهب (رض) که در قدیم با صفوان آشنایی داشت از صفوان در نزد آنحضرت (ص) شفاعت کرد و شفاعتش مورد قبول واقع شد. حضرت نبی (ص) از مجازات صفوان صرف نظر فرمود.
عمیر که شفاعت صفوان را نموده بود برای رسانیدن این مژده بخارج مکه نزد صفوان رفت و او را اطلاع داد که مورد عفو واقع شده است و پیشنهاد کرد که با خاطر آسوده به مکه مراجعت نماید.
صفوان گفت :
ای عمیر ! من می ترسم که پیغمبر شما بعد از اینکه بر من مسلط شد امر قتل مرا صادر کند.
عمیر جواب داد:
مطمئن باش که در اسلام ، حیله بازی و دروغ پردازی اصلا نیست و پیغمبر خدا بعد از اینکه ترا عفو فرمود دیگر بتو آسیبی نخواهد رسانید!
صفوان مطمئن شد و بمکه باز گشت و بعد از اینکه بحضور آنحضرت (ص) شرفیاب شد چنین گفت :
ای محمد ( ص )، دوست تو عمیر بن وهب بمن اطلاع داده است که تو بمن امان داده ای .
رسول خدا (ص) فرمود:
عمیر بن وهب راست میگوید.
صفوان گفت :
آیا دو ماه بمن مهلت می دهی تا در بارهء اسلام بدقت مطالعه کنم و در صورتیکه آنرا پسندیدم مسلمان شوم.
آنحضرت فرمود:
من بتو چهار ماه مهلت میدهم . صفوان مرخص شد و هنوز میعاد مهلت منقضی نشده بود که بازگشت و با کمال میل و رغبت به اسلام گروید.
سلسله این حکایات ادامه دارد ….
دوستان محترم اینک داستان ۲۵۹ از کتاب هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی تالیف شاد روان استاد علی اصغر بشیر هروی را تقدیم شما و کتابدوستان عزیز مینمایم ، امیدوارم که این حکایات آموزنده و تاریخی را به دوستان تان هم ایمیل نمایید. موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر
برادر گرامی محترم جناب آقای محمد مهدی بشیر ، تشکر از نشر این حکایت آمورنده و جالب شاد روان استاد بشیر هروی ، واقعآ عالی نوشته اند و همانطور که نوشته اند : در اسلام حیله بازی نیست .
اما بدبختانه در کشور ما از نام اسلام استفاده میکنند و اسلام را بد نام مینمایند.
برادر محترم آقای عبدالله هروی ، تشکر از حسن نظر تان . فرموده شما درست است. موفق باشید. مهدی بشیر
سلام دوست معظم بشیر صاحب !
خوشحالم که حکایت جدید ۲۵۹ استاد بزرگوار شادروان بشیر هروی صاحب را در سایت وزین ۲۴ ساعت به نشر سپردید و من آن را با نهایت علاقمندی مطالعه و از آن آموختم و از آن حظ و لذت بردم .
دوست دانشمند بشیر صاحب :
مضمون و محتوای این حکایت « در اسلام حیله بازی نیست » با مثل سایر حکایاتی استاد بزرگوار که تاکنون بدست نشر سپرده شده است ؛ با ارزش ، علمی و آموزنده میباشد .
استاد هروی صاحب حقیقت را نوشته و حقیقت را بیان کرده؛به حقیقت که در دین اسلام «حیله بازی نیست» بلکه ، دین اسلام ؛ دین حق ، دین اخلاق ، دین محبت ، دین عشق و دین صلح و آرامش است .
در دین اسلام نه تشدد است ، نه هم خشونت !
نه ظلم جا دارد و نه هم ستم .
چنانچه استاد هروی صاحب فرموده : در دین اسلام ؛ حیله بازی و دروغ پردازی اصلآ جا ندارد و به همان اساس رسول خدا « ص » برای صفوان دو برابر از معیاد تقاضا شده ، مهلت داد تا در باره دین اسلام تحقیق کند و… .
الله تعالی استاد بزرگوار را مغفزت کند و بهشت فردوس نصیبش باد ؛ که در معرفی دین اسلام واقعی ، با نوشتن مطالب کوتاه ، ولی؛ با ارزش و علمی، که از چندین کتب اسلامی ، وزن آن سنگین تر است ، پرداخته است .
در اخیر کلام ؛ برای شما و فامیل محترم صحت ، خوشی و خیرو برکت بیشتر نصیب کند .
دوست شما
برهان الدین « سعیدی »
http://www.said-afghani.org/seite-makalat/ustad-bashir-herawi-25.09.2011/hakaeate-%20259-26.08.2018%20Bashir%20Herawi.pdf
برادر دانشمند و دوست گرامی جناب آقای برهان الدین سعیدی ، ضمن عرض سلام جهانی سپاس از حسن نظر تان در مورد این حکایت . فرموده شما صد در صد درست است ، خداوند شما را طول عمر عنایت فرماید و ازاینکه بازهم این حکایت را در سایت وزین ارگان نشراتی صلح و تفاهم مولانا سعید افغانی نشر نموده اید تشکر از دوستان و خواننده گان سایت ۲۴ ساعت تقاضا میکنم که با کلیک کردن بالای لینک بالا علاوه از سلسله داستان های هزار و یک حکایت مطالب جالب و آموزنده دیگر ی را از شاد روان مولانا سعید افغانی و دیگر نویسنده گان هم میتوانند مطالعه نمایند . موفق وسلامت باشید . مهدی بشیر