۲۴ ساعت

01 سپتامبر
۳دیدگاه

( شعرم )

تاریخ نشر شنبه  دهم   سنبله  ۱۳۹۷ –  اول سپتامبر  ۲۰۱۸–  هالند

( شعرم )

محترمه خانم زهره صابر هروی

شعرم ، کویر جاری اشک و فراق توست
‏‎

فریاد جانگداز گره درخورده در گلوست

شعرم شکستِ قصر طلایى واژه هاست

آوازه هاى هِق هِق یک شهر گفتگوست

شعرم چو آتش است گلو سوز و سینه سوز

چیغ و فغان و ناله و فریاد و هاى هوست

شعرم ، حکایت ستم و جور بى کسى ست

امواج سر کشیده ی دریاى آرزوست

شعرم ، تمام آیینه ى زخم روزگار !

شعرم سرشک دیده ی حیران به چارسوست

شاید ، نجات بخشی ام از تنگی قفس

اهل زمانه سخت مرا دشمن و عدوست

شعرم بیان نرد وفا و صداقت است

نقد بجان خریدن پژهان و آبروست !

بحران درد و آنهمه تردید و یاس و غم

القصه ! سخت جانی و مرگی که روبروست

آن (زهره) ام که دهر مرا زهر ریخته ست
‏‎

این نیمه جان ! به حسرت دیدار روی توست

زهره ( صابر هروی )
۳۱ / اگست /٢٠١۸

 

۳ پاسخ به “( شعرم )”

  1. admin گفت:

    درود به خواهر گرامی خانم زهره صابر هروی ، تشکر از سروده زیبا و مملو از احساس تان. موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر

  2. اشعار استاد صابر هروي گفت:

    برادر بافضیلت و منور محترم جناب مهدی جان بشیر هروی گرامیترین را ارجگزارم و سده سده سپاسمند کوچک نوازی هایتانم از اینکه بازهم شعر کم اوجی از من صفحه ی وزین و پرمحتوا ۲۴ ساعت را برای فخرم گنجانیده شد ، بسلامت باشید

  3. قیوم بشیر «هروی» گفت:

    کاکا زاده گرامی ام زهره جان صابر هروی از خواندن سروده ای زیبای تان لذت بردم ، در امان حق باشید.
    با عرض حرمت
    قیوم بشیر هروی

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما