هویت گمشدهء ما ادامه فصل چهارم
تاریخ نشر دوشنبه سوم جدی ۱۳۹۷ – ۲۴ دسامبر ۲۰۱۸– هالند
هویت گمشدهء ما
شهر ها و حصار های افغانستان (۱۹)
ادامه فصل چهارم
نوشتۀ : محترم استاد شاه محمود محمود
چهارم – هرات از آبادی تا ویرانی
۱ – شهر کهن هرات
سرگذشت آبادی شهر هرات چه به روایت افسانه و یا به رویت اسناد تاریخی نشاندهنده آنست که از عمران حصار شمیران تا کهندژ و بالاخره هری و هرات لیل و نهاری اندهناک را پشت سرگذاشته است.
حصار شمیران که در شمال هرات واقع بود متصل خندق بنا افگند و دیوار بس بلندی و خاکریزه شکوه مند گرد آن بساخت و دیوار شایگان مقدار سه فرسنگ بنا کرده و برهر فرسنکی دری از آهن بنهاد و در چهار سال تکمیل گردید .
اما بنای کهندژ در زمان منوچهر اعمار گردید و حصار شمیران جزء کهندژ گردید بناً عرض دیوار سی گز نهادند و بالایش پنجاه گز و بر وی برجها نصب کردند و گرد آن خندق ژرف بکندند و آب در وی جاری گردانیدند و در وی دو بنیاد کردند یکی از بیرون و دیگری از اندرون و جمله بنیاد و بارو را بر دوصد و پنجاه گزی بنهادند و در اندرون قدر میدانی ساختند بس بزرگ ، دوازده سال و نیم در عمارت او روزگار بسر بردند تا تمام شدی ، شهری آمد به غایت حصین و ارکان و ابراج او در غایت بلندی و محکمی. مردم درعهد پادشاهی بهمن بن اسفندیار بن گشتاسب از حصار شمیران به قُندز [ کهندژ ] مسکون شدند.
بعد از مرور سالیان دراز احاطه شهر کهندژ بار دیگر برای ساکنین ان تنگ شد و ملک شان در زمان ارغاغوش اجازه بنای شهر بزرگتر را خواستند. پادشاه به علت نبودن پول موافقت کرد تا مردم خود به پول خویش آنرا اباد نمایند . بنابران ارغاغوش ۱۶ هزار مرد کار را با مهندسان جمع نمود و هشت سال کار کردند و چهار سال وقفه دادند تا آنچه ساخته اند خشک شد و باز هشت سال دیگر کار کردند و شهر هرات را ساختند ، که قله شمیران و حصار کهندژ داخل آن آمد، شهر را به هزار گزی نهادند و دیوار و باره او را بر دویست و یازده گزی و محیط دیوار آن دوازده هزار و دوصد و هشتاد و سه گزی و بالای دیوار بارو چهل پنج گز کردند و پهنا صد و ده گز و بر وی برجهای چهارسو نصب کردند و بر هربرجی صورت صلیبی بساختند، جهت آنکه پادشاه وقت ترسا بود و از بیرون و درون دو دیوار برآوردند هریک در عرض بیست گز و فُرجَه میان هر دو دیوارده گز و گرد وی خاکریزساختند بس عظیم و خندقی کندند بغایت عمیق. (۲۶)
دوران آبادی شهر هرات بالاخر در اثر حملات بیگانگان چندین بار ویران شد و دوباره اعمار گردید. یکبار نفوس آن به کلی نابود شده و یا حد اقل نصف یا سه حصه ان از بین رفته است. اما هربار در اثر مقاومت و توانایی مردم هرات دوباره به پا استاد و سر از نو اعمار شد و زندگی خویش را ادامه داد.
اما امروز شهر هرات شامل شهر جدید یاشهر نو و شهر قدیمی است که توسط دیوار احاطه شده بود که هنوز تا حدی اثاری از آن به جا مانده است. شهر قدیم به چهار منطقه جداگانه؛ به نام های بازارخشک در شرق، بازارعراق درغرب، بازار ملک در شمال و بازار قندهار در جنوب . در انتهای شمالی ناحیه بازار ملک، قلعه سلطنتی، یا ارگ شاهی و فراتر از آن، شهر جدید قرار دارد.
هرات یکی از قدیمترین شهر های افغانستان ؛ غنی از آثار تاریخی و زیارتگاه ها است. مسجد جامع و ارگ نو ومصلی همچنان از بقایای قرن ۱۵ میلادی متشکل از شش منار و مقبره است. یکی از این مقابر مربوط به عبدالله جعفر طیار (وفات : ۷۵۱ م ) و چندین آبده و زیارت مربوط قرن نهم میلادی میباشد. از جمله؛ زیارت، شاهزاده ابوالقاسم، زیارت سلطان میر شهید، و زیارت مهدی است. سرانجام، آرامگاه حضرت عبدالرحمن جامی شاعر قرن ۱۵میلادی، و گازرگاه که معروف ترین حرم هرات است که شامل آرامگاه خواجه عبدالله انصاری شاعر و فیلسوف و متصوف قرن ۱۱ م می شود.
توضیحات زیر بیشتر متکی به تاریخ نامه هرات از سیفی هروی است که در اثار و مقالات نویسنده گان معاصر همچنان انعکاس یافته است.اکثرا محلات و بازار و خصوصیات قلعه کم از کم از منابع تهیه شده است که بیشتر از هشتاد سال قبل نوشته شده است .
الف – دیوار و بارو و برج های شهر هرات :
شهر قدیم هرات که تقریباً با طرح مربعی همراه بود مانند هر شهر قرون وسطی کشور های شرقی به خصوص مانند قلعه ها و شهر های افغانستان و با خصوصیات محلی اعمار گردیده بود.
دیوار شهر به قطر ۲۵ متر و بلندی آن تخمین سی متر و دارای دو فصیل و یکصدو چهل و نُه برج بود. که از آن جمله چهار برج بزرگ به چهار گوشه شهر واقع بود و نامهای آن عبارتند از :
۱ – برج شاه کرم بیک ؛ در گوشه شمال شرقی محل قطبیچاق واقع بود و سه توپ سنگین وزن در آن گذاشته بود.
۲ – برج قرلغ که به برج خواجه عبدال مصری معروف است در گوشه جنوب شرقی محل مذکور واقع و یک عراده توپ بزرگ در آن جای داشت .
۳ – برج خاک برسر که به خاکستر معروف است و در گوشه جنوب غربی محل مذکور واقع و چهار عدد توپ در آن جا گذاشته بودند. این برج از سه برج دیگر بزرگتر بود.
۴ – برج فیل خانه ؛ در گوشه شمال غربی محل بردرانی ها واقع و سه عدد توپ بزرگ در آن جای داشت .
این چهار برج ارکان بزرگ شهر به حساب می امد و در ۱۴۵ برج دیگر نیز به ترتیب توپ های خورد و بزرگ وجود داشت. خصوصاً در بروج پهلوی دروازه ها که خیلی مستحکم و دارای توپ بود. (۲۷ )
ب – خندق شهر :
دورادور شهر خندقی به عرض ۱۴ متر و در برخی جا بیشتر یا کمتر کشیده شده بود . عرض خندق در عصر تیموری بیست گز بوده ، اب جاری که به شهر می امد از جوی انجیل و از طرف شمال به شهر وارد میشد و نزدیک برج شاه کرم بیک ، پلی روی خندق بسته بودند که آب از بالای آن می گذشت و به شهر داخل می شد.
ناظر حسین خان در دوره امیر عبدالرحمن خان در حدودسال ۱۳۰۴ هـ ق پل مذکور را ویران و بروغی عالی از اجر و ساروج ساخت که آب از کنار خندق در تنوری فرو می ریخت و از زیر خندق عبور نموده از تنور دیگر که پهلوی فصیل او ساخته شده بود سر می کشید و به شهر داخل می شد. این روش یکی از طرح های مهم بود و دشمن نمی توانست به سادگی اب شهر را قطع نماید.
هنگام تاسیس شهر جدید، در بیرون درب قطبیچاق پارکی عالی طرح شد و این پارک عالی نقطه اتصال شهر جدید و شهر نو واقع شد . بروغ مذکور در وسط پارک واقع شده بود توسط مهندسین لایق و بنایان کاردان جوی شهر را که بالای بلندی ساخته شده بود برداشته و بروغ ناظرحسین را تا انتهای شمالی پارک موصوف امتداد دادند . در سال ۱۳۳۱ هـ ش در وسط پارک حوضی بزرگ اساس گذاشته شد و فواره آن از بروغ مذکور آب می گرفت . (۲۸)
ج – محلات هرات :
– محل قبچاق که به قطبچاق معروف است و در گوشه شمال شرقی هرات بین بازار خوش یا خشک و بازار ملک واقع است .
بنابر بیان استاد خلیل الله خلیلی ؛ در این محله ۳۰ دربند مسجد خورد و کلان و سه کاروان سرا و سه حمام و ۱۵ حوض عمومی و ۱۰۰ حوض خصوصی با ۶۷۶ حویلی و ۴۵۵ دکان و ۳۲ برج واقع است . (۲۹)
– محل بردرانی ها که بیش تر به محل ابدالیان معروف بود و در گوشه شمال غربی بازار ملک و بازار عراق واقع است . استاد خلیلی زمانیکه همراه مامای خویش عبدالرحیم خان نایب سالار هرات زندگی مینمود ؛ یادداشت گرانبهای را به یادگار گذاشته است که : محل بردرانی شامل ۲۰ مسجد ، دو کاروان سرا، یک تیمچه [ سرای کوچک که شامل چند دکان بود ] ، چهار حمام ، ۱۱حوض کلان، صد حوض خورد، ۷۰۷ حویلی و ۳۶۷ دکان و ۲۸ برج میباشد (۳۰)
– محل خواجه عبدال مصری که در گوشه جنوب شرقی هرات بین بازار خوش و بازار قندهار واقع است و به نسبت مزار حضرت خواجه عبدال مصری این محل را به نام ایشان می خوانند.
مرحوم خلیلی در مورد این محله احصاییه زمان خویش را که در هرات زندگی می نمود ذکر میکند که : شامل ۱۲ مسجد ، ۲ تیمچه ، ۲ حمام، ۲ حوض کلان و ۴۰۰ حوض خورد با ۷۴۰ حویلی و ۳۰۰ دکان و ۴۲ برج است .(۳۱)
– محل برج خاک برسر که اکنون به برج خاکستر معروف و در گوشه جنوب غربی بین بازار قندهار و بازار عراق واقع است . حدود ۸۰ سال قبل در این حصه ۲۰ مسجد ، ده کاروان سرا، شش تیمچه، شش حمام و ۱۰۳ حوض عمومی و خصوصی و ۶۶۲ حویلی و ۳۳۸ دکان موجود بود.(۳۲)
د – دروازه های هرات :
شهر هرات دارای پنج دروازه بزرگ بود . این دروازه ها از چوب ساخته شده بودند و روپوش آن، آهنی بود ضخیم که به گل میخ های فولادی، روی چوب پوش داده بودند. دروازه قدیم را که اسامی سلاطین غور و ملوک کرت روی آن نقش بوده امیر تیمور لنگ هنگام فتح هرات از جا کند و به شهر سبز انتقال داد. بعداً دروازه های دیگر ساخته و جای آنها نصب گردید. هر یک این دروازه ها به نام محلات و یا بازار های مسمی بودند :
– دروازه با درب قبچاق که اکنون به درب قطبیچاق معروف است به جانب شمال باز میگردید.
– دروازه ملک که آن نیز در گوشه شمال غربی قلعه اختیار الدین یا ارگ هرات به طرف شمال گشوده است . این دروازه در انتهای بازار ملک قرار دارد. گفته اند که بازار ملک تا پای حصار سرپوشیده بود. درب ملک پیش از بنای ملک فخرالدین به درب برامان مسمی بود . از پای حصار دو راه به جانب دو دروازه مذکور کشیده شده بود.
– درب فیروز آباد که اکنون به دروازه قندهار معروف است و در انتهای بازار فیروزاباد یا قندهار به جانب جنوب باز می گردید. در بیرون این درب از قدیم محلی به نام فیروز آباد تا اکنون آباد است که این دروازه را به آن نام یاد میکنند .
– درب خوش (خشک) که در انتهای بازار خوش و به جانب مشرق گشوده میشود. در گذشته به این دروازه ؛ درب خشک میگفتند.
– دروازه عراق که در انتهای بازار عراق به جانب غرب واقع است.
برعلاوه این پنج دروازه ، دو دروازه کوچک دیگرنیز وجود داشت .
– دروازه ارگ نو ؛ که از شمال قلعه اختیار الدین از محوطه یی که به ارگ نو معروف بود به جانب شمال باز میشد .
ارگ نو محل مشق و تمرین و تعلیم عساکر هرات و جایگاه توپ های بزرگ و سنگین برنجی و پولادی بود این توپ ها احتیاطاً دراین جا محفوظ بود تا هنگام لزوم از آنها کار گرفته شود.
– دروازه تخته پل که در جوار برج « خاک برسر » به جانب جنوب کشیده شده بود . دو میل استوانه قطور اهنین بر روی حندق استوار و مقفل بود تا موقع احتیاط از جای برداشته شود بعد پل چوبی که عراده های اهنین داشت مانند عراده های واگن روی این میل ها گذاشته بود هنگام لزوم پل مذکور را روی این میل ها میکشیدند و در موقع خطر با قلعه بندان شهر، تخته پل را به درون شهر می کشیدند و میل های آهنین را بر میداشتند. (۳۳)
هـ – بازار های هرات
زمین داخل شهر پایین تر از زمین بیرون شهر است. بناً ساختمان های گلی سنگین و با سقف های گنبدی پر تراکم است. برخی را عقیده برانست این ساختمان های گنبدی ممکن از نظر کمبود چوب بوده باشد . در حالیکه موضوع برعکس است . ساختمان منازل و خانه ها در ولایات غربی و جنوبی افغانستان بنابر گرما و تفاوت اقلیم نسبت به ولایات مرکزی و شمالی و شرقی ایجاب گنبد های خشتی و یا گلی را مینماید چون سقف که در آن ستون های چوبی به کار برود زودتر فرسوده شده و از بین میرود .
مسجد جامع و بزرگ شهر در قسمت شمال شرقی، به دلیل ارتفاع بلند آن، در میان خانه های فقیرنشین از فاصله های دور معلوم میگردد. به سوی غرب، چهار باغ، جایی که والی و یا حکمران ساکن است. و به عنوان قصر نامیده شده است، اما افسرانی انگلیسی زمانیکه در آنجا حضور داشتند ، آن را یک مکان بسیار عادی توصیف کرده اند . بنابر بیان آنها به جز موارد فوق و حوض چهارسو، محلی جالبی در شهر هرات به نظر نمیرسد
دو خیابان طولانی که از طریق طول و عرض جغرافیایی شهر را عبور می کنند و در مرکز تقاطع نموده و با یک گنبد پوشانیده شده است چهارسو را تشکیل میدهد ، که شامل تمام مغازه ها زیر یک سقف به بازار سرپوشیده شهرت یافته است . (۳۴)
شهر هرات دارای چهار بازار بود :
– بازار ملک که از چهارسوق به جانب شمال امتداد یافته این بازار را ملک فخرالدین کرت بنا نهاده بود.
– بازار فیروزآباد که اکنون به بازار قندهار معروف است و از چهار سوق به جانب جنوب کشیده شده است .
– بازار عراق که از چهار سوق به جانب مغرب امتداد دارد.
– بازار خوش که از چهار سوق به طرق شرق کشیده شده است .
در مرکز شهر، گنبدی عالی به ارتفاع تخمین بیست متر واقع بود این گنبد بلند را چهار سوق میگفتند که به هر چهار بازار راه داشت. این بنا ظاهراً در قدیم الایام و در عصر شاهرخ و سلطان حسین بایقرا اباد بود زیر که در عهد سلطان حسین میرزا بعضی مجرمین را در این گنبد حلق آویز می نمودند و از جمله خواجه علاوالدین علی باخرزی متخلص به صانعی است که به امر سلطان مذکور به دار کشیده شد.
تاریخ بنا چهار سوق به درستی معلوم نیست اما در زمان شاه رخ و سلطان حسین ابن بنا عالی وجود داشت .
هر چهار بازار در قدیم از خشت پخته پوشیده بود و به مرور زمان بیشتر حصص آن ویران و از چوب پوشیده شده بود . به سال ۱۳۱۴ هـ ش این بازار های تنگ و تاریک ویران شده و به وسعت آن افزودند و بنای عالی چهار سوق در همین سال برداشته شد. (۳۵)
اما دست روزگار هر گاه و ناگاهی این شهر قشنگ و تاریخی افغانستان را افسرده نمود تا اینکه هرات شکوه و شوکت و عظمت گذشته را از دست دهد و آثار که نشانه تمدن منحصر به فرد بود ارام آرام گلیم خویش را برچشید؛ هر دو فصیل مستحکم و حیرت آور که تهداب آن به عرض دوصد و پنجاه فُت (۷۶،۲ متر) بوده با خندق که اطراف آنرا محاط نموده از بین رفت .
میلسن انگلیسی در مورد هرات می گوید : من الفاظی نمیتوانم پیدا کنم که بتوان شوکت گذشته هرات را افاده کند جز آنکه هرات را هرات بخوانم .
نیدرمایر نماینده دولت المان در جنگ اول جهانی از طریق هرات به کابل آمد راجع به بنا های هرات اظهار نظر نموده؛ می نویسد که : اگر بنا های هرات را با شهر قاهره مقایسه کنیم می بینیم که قاهره با وجود اینکه در تعداد این چنین بنا ها نسبت به هرات افزونی داشته ولی در تجمل و شکوه به پایه بنا های هرات رسیده نمی تواند. (۳۶)
ادامه دارد ….
زیرنویسها :
درود به برادر محترم و دانشمند گرامی جناب آقای استاد شاه محمود محمود ، ادامه فصل چهارم هویت گمشده ما مربوط شهر باستانی هرات جالب و خواندنیست. از زحمات و پژوهش تان جهانی تشکر . موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر
برادر گرامی محمد مهدی جان بشیر را بابت انتشار دوباره مطالب بنده با دیزاین و مشخص ساختن مطالب و جزییات آن با تفکیک رنگ ها تشکر و سپاسگزاری نمایم .در مورد هرات مطالب گونه گون زیادی وجود دارد اما در این مبحث تنها بالای قلعه ها و حصار ها بیشتر انگشت گذاشته شده است. راستش را بپرسید ؛ هر چند می نویسم دوری و هجرت وطن بیشتر میشود . اما ناگزیر باید نوشت تا جوانان ما بیشتر احساس وطن را درک نمایند .
در پایان از شما یکبار دیگر از زحمات نیک و فرهنگی و غنامند تان سپاسمندم خداوند متعال اجر دارین را نصیب تان نمایند