خیال دوست
تاریخ نشر پنجشنبه ششم جدی ۱۳۹۷ – ۲۷ دسامبر ۲۰۱۸– هالند
از کتاب : افسانهء ناخوانده
اثر: محمد ناصر فرخاد
خیال دوست ، چپ و راست در برابر ماست
بر آن خوشیم ، که الطاف دوست یاور ماست
به بلخ و توس و سمرقند و اصفهان ندهم
کسی که جوره ندارد به شهر ، دلبر ماست
نه دلبر است که سر تا به پای ، ناز و اداست
نه دلبر است که او جانِ جان به پیکر ماست
نمی کنیم شکایت ز آفتاب تموز
که آن همای سعادت چو سایه بر سر ماست
به راه دوست ببازیم سر به وقت مصاف
اگرچه رستم دستان حریف کمتر ماست
خطر کنیم و به یادش ز هفت خوان گذریم
که اژدهای دو سر هم اسیر منتر ماست
قضای حتمی و تقدیر ، خاک درگه اوست
کجا رویم از این در ، که این مقدَر ماست
کجا رویم که گنجشککان این باغیم
درخت لطف نگاهش نوازش پر ماست
محمد ناصر فرخاد
سروده زیباست ، خداوند محترم محمد ناصر فرخاد شاعر آنرا و دیگر مریضان را شفای عاجل عنایت فرماید. مهدی بشیر
درود بر شما مهدی جان گرامی ، امیدوارم ناصر جان فرخاد عزیز این شاعر خوش کلام و همه مریضان را خداوند بی نیاز هرچه زودتر شفای عاجل نصیب بگرداند و یکبار دیگر جامعه فرهنگی شاهد فعالیت های این شاعر عزیز باشد.
با عرض حرمت
قیوم بشیر هروی