۲۴ ساعت

نشاط هم رفت !

تاریخ نشر پنجشنبه  هفتم  سنبله  ۱۳۹۸ –  ۲۹  آگست ۲۰۱۹ هالند

نشاط هم رفت !

قیوم بشیر هروی

ملبورن – استرالیا

بیست ونهم آگست ۲۰۱۹

متعلم صنف دوم مکتب بودم که بعد از ظهر ها پس از رخصتی به دفتر جریده ترجمان می رفتم ، جریده ایکه زنده یاد پروفیسور دکتور عبدالرحیم نوین کارتونیست ورزیده کشور صاحب امتیاز آن و زنده یاد استاد علی اصغر بشیر هروی ، طنز نویس ، شاعر ، نویسنده ، محقق  ، ادیب و منجم ورزیده  ( پدر بزرگوارما ) مدیر مسوول آن بودند.

علاوه بر برادرم محمد مهدی بشیر که در حال حاضر مدیریت سایت وزین فرهنگی ۲۴ ساعت را بدوش دارد ، شخصی دیگری نیز در دفتر ترجمان  مشغول کار بود که نصیر احمد نام داشت ، هر باری که مرا می دید می گفت میرزا قیوم باز آمدی؟ انسان خوش برخورد و مهربانی بود.

میرزا قیوم یکی از نام های مستعاری بود که پدر مرحومم ما بخشی از طنز ها و دلنوشته های شانرا بدان اسم منتشر میکردند.

دفتر ترجمان محلی بود که نویسنده گان وشاعران طنزپرداز وطنز نویس ما آنجا می آمدند تا نوشته های شانرا برای نشر بسپارند.

این نصیر احمد جان که بعد ها بنام نصیر احمد نشاط پنجشیری شهرت یافت با گشاده رویی از آنها استقبال می کرد و مطالب شانرا تسلیم می شد تا به پدرما تحویل دهد.

بعضی عصر ها در میان کسانی که آنجا می آمدند یکی هم زنده یاد جلال نورانی بود.

هرچند من آنزمان چیزی از طنز نمی دانستم ، اما متوجه می شدم که هر کدام آنها مطالبی می خواندند و گاهی در موردش حرف می زدند.  گاهگاهی هم میدیدم مرحوم پوهاند نوین که در پهلوی دفتر ترجمان معاینه خانه ایشان بود نیز به جمع آنها پیوسته، میگفتند ، می خواندند ، می نوشتند و گاهی هم می خندیدند.

در واقعیت امر دفتر جریده ترجمان  یک کانون فرهنگی طنز نگاری و طنز پردازی بود که رهبری آنرا مرحوم استاد بشیر هروی بعهده داشت. جریده ترجمان بازگو کننده دردهای میلیون ها هموطن ما در آن ایام بود ، از مأمور شهرداری گرفته تا صدراعظم کشور از زبان طنز و کنایه هایش در امان نبودند ، نواقص اداری ، کارشکنی ها ، کمبود مواد ارتزاقی ، مواد سوخت ، مکتب ، دانشگاه ،  قیمت های مواد خوراکی و همه و همه از زیر ذره بین ترجمان می گذشتند  و مسوولین امور با زبان طنز و فکاهی منتقدانه متوجه آن خلا ها میشدند.

ترجمان نه تنها بازگو کننده درد دلهای هموطنان ما بود، بلکه مدرسه ی بود که با زبان طنز و فکاهی جایگاهی خاصی را در میان خواننده گانش کسب نموده بود.

زنده یاد جلال نورانی طنز پرداز چیره دست بارها گفته بود که جلال با ترجمان نورانی شد و همینطور نصیر احمد ، نشاط گردید. و بسا کسان دیگری که شاید روزی خود شان بیان کنند.

مرحوم نشاط چند سال قبل از طریق مرحوم نورانی پیامی فرستاده بود که اگر امکان داشته باشد جریده ترجمان را دوباره راه اندازی نماییم ، ولی با تأسف که نسبت معاذیری مؤفق به این کار نشدیم.

واما با دریغ و درد دیروز اطلاع یافتیم که این شاعر عزیز وطنز نویس   بنام کشور نسبت مریضی که داشت دار فانی را وداع نموده و به ابدیت پیوست .

مرحوم نشاط در سال ۱۳۷۹ خورشیدی یک مجموعه ی از اشعارش را که اکثرآ طنز های منظوم بود بنام (نزع کابل) در شهر پشاور به چاپ رساند، وچند مجموعه ی دیگر را آماده چاپ نموده بود که از چگونگی چاپ آن اطلاعی در دست نیست.

روحش شاد ، یادش گرامی و خاطراتش جاودانه باد

نشاط

رفتی ز داغ  تو غم  دیگر فزوده شد

بر  قامت   خمیده ی   طنز   دیار ما

یاد آورم  نگاه ی  تو و خنده های تو

اندر کنار سرور  و سالار و  یار ما

آری ! بدفتری کو مدام  ترجمان بود

بر رنج های  تلخ  خزان  تا  بهار ما

آنجا  کنار حضرت استاد  ما ( بشیر)

آن  کوه  تابناک  سخن  ،  افتخار ما

شاد خواهمت ( نشاط )عزیزهمزبان من

رفت چون « بشیر»حکایت صبروقرارما