« بسیار نا جوان است »
تاریخ نشر پنجشنبه ۲۱ سنبله ۱۳۹۸ – ۱۲ سپتامبر ۲۰۱۹ هالند
هر سوی باغ بینی هنگامه و فغان است
رنگ بهار هستی آلوده با خزان است
بوی ز مهر و الفت در خواب هم نبینی
از تند باد وحشت آیینه سر گران است
داغ شهید دل را مرهم کجا توان کرد
چیزیکه خود عیان است حاجت چه در بیان است
رنگ وفا پریده ، قدی دعا خمیده
از بس به وادی ما بیداد بی امان است
هر روز و شب عزیزان ، از جور خیل دیوان
خون هزار لاله بر جاده ها روان است
از خوان نعمت ما پروده جان وتن را
دل سوی غیر کرده ، بسیار نا جوان است
دل دوز تر زتیری آماده در کمان چیست ؟
آه یتم ! بیکس بی شک و بی گمان است
ــ ــ ــ
چشم دلت تو واکن ، شرِم هم از خدا کن
چون برق رفتن توست ، نوبت ز دیگران است
عبدالهادی رهنما
درود به برادر عزیز و استاد گرامی آقای عبدالهادی رهنما ، تشکر از سروده زیبا تان . مانند همیشه عالیست. مهدی بشیر
جهانی سپاس از لطف همیشگی برادر خردمند و گرانمایه جناب محمد مهدی بشیر .
برادر بزرگوار جناب استاد رهنمای عزیز خوشحالم که بازهم از شما می خوانم ، درود بر شما.
با عرض حرمت
قیوم بشیر هروی