شکنج جنگ
تاریخ نشر سه شنبه ۲۱ عقرب ۱۳۹۸ – ۱۲ نوامبر ۲۰۱۹ هالند
شکنج جنگ
گیرم نمود باغ گلاب تو بهتر است
این ها همه ز رنج همان پیر نوکر است
صیاد شرم باد به تو از فراق گل
بلبل به ناله است و فغانش به حنجر است
دیگر امید سبز شدن در بهار نیست
وقت تبر به پای درختان نوبر است
دیگر زمهرو یا که وفا کمتر از است
زیرا ز کینه بیش ترین دل مکدر است
با این دو روزه عمر مکن حرس بیشتر
مرگ ات به روز اول پیدات مقرر است
دادیم ز دست بهترین های خود به مرگ
بنگر دل سیاه زمین پر ز گوهر است
شد سالهاست میهن ما در شکنج جنگ
مردم به کشت و خون شده در خون شناور است
هیچ گاه حدیث درد دلم نیست آخرش
هر چند این سروده ثنا رو به آخر است
محمد اسحاق ثنا
ونکوور کانادا
درود به استاد محترم آقای محمد اسحاق ثنا ، تشکر از سروده زیبا و مملو از احساس تان. موفق و سلامت باشید. مهدی بشیر
استاد گرانمایه جناب ثنا عزیز با سپاس از سروده ی زیبای تان ، قلم تان را رنگین طلبیده و احساس تان را می ستایم. درود بر شما
با عرض حرمت
قیوم بشیر هروی