سا یه ی بی رنگ
تاریخ نشر چهار شنبه ۲۹ عقرب ۱۳۹۸ – ۲۰ نوامبر ۲۰۱۹ هالند
سا یه ی بی رنگ
#
#
#
ای خدا امشب عذابم می کُشد
حسرتِ یک چشم خوابم می کُشد
سایه ی بی رنگم افتادم به خاک
انتظارِ آفتابم می کُشد
ازشرنگِ نیشِ خارم باک نیست
تلخیِ اشکِ گلابم می کُشد
وحشت ازپیکارِرودرروی نیست
چهره ی پشتِ نقابم می کُشد
می نشیند حرفِ با منطق به دل
نکته های نا ثوابم می کُشد
با کلامِ آتشین سا زد دلم
مصرعِ بی آب وتابم می کُشد
عمربا امید پیرم کرده است
آرزو های شبابم می کُشد
دل به موبند است، بی انصاف مو
درشکنجِ پیچ وتابم می کُشد
سیلِ اشکم برده ، آه آتشین
در میا نِ موجِ آبم می کُشد
عقلم آزارد به تلخیِ درنگ
عشق با شهدِ شتابم می کُشد
همچوزربگداختم درکوره ها
زرگرا لعلِ مذابم می کُشد
علی احمد زرگرپور
درود به برادر محترم آقای علی احمد زرگرپور ، تشکر از سروده عالی تان. مانند همیشه زیباست. موفق باشید. مهدی بشیر
ممنون بزرگواری و زحمات خستگی ناپذیرتان ! دوست ارجمند و برادر فرهیخته جناب مهدی بشیر . درود و مهر نثار تان
جناب زرگرپور عزیز با سپاس و امتنان از سروده زیبای تان سعادتمندی شما راتمنا دارم. کامگار باشید.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی