هویت گمشده ما ،ادامه فصل هفتم
تاریخ نشر چهارشنبه ۱۸ جدی ۱۳۹۸ – هشتم جنوری ۲۰۲۰ هالند
هویت گمشده ما
شهر ها و حصار های افغانستان (۳۳)
ادامه فصل هفتم
نوشتۀ : محترم استاد شاه محمود محمود
قلعه ها و حصار های غور
زرنج و همه غور و زابلستان
هم از بلخ تا بوم کابلستان
بدو داد پیوسته تا مرز سند
نبشته همین عهدها بر پرند
( اسد طوسی – گرشاسپ نامه )
جغرافیه نویسان و مؤرخان شهر های قرون وسطی را به سه بخش تقسیم نموده اند:
اولاً ارگ یا همان کهندژ که در مرکز شهر در محل بلندی اعمار شده و معمولاً جایگاه سلاطین و شاهان بوده ، ثانیاً شهرستان یا درون شهر که با دیوار بزرگ از ارگ جدا میگردید و منازل و مساکن خوانین و امرای دولتی بوده و بالاخره ربض یا بیرون شهر که محلات پیشه وران و اصناف و مراکز تجارتی بوده است .
اراضی زراعتی و محلات و دهات فقیر نشین و دهقانان در این بخش جا داشت . اما از موقعیت کوهستانی غور معلوم میگردد احتمالاً این پروسه شهر سازی در این ولایت کاملاً تطبیق نگردیده است .
از شواهد که امروز باقی است واضح میگردد قلاع و حصار های غور کلاً در ارتفاعات بلند اعمار شده است . بنابران موجودیت قلعه های مستحکم سبب شده است که جهان کشایان پ مدتها در این ولایت به مشکلات نظامی دچار بوده اند.
دهخدا به نقل از دمشقی ( نخبه الدهری ص ۲۲۴) می نویسد که : جبال غور ناحیتی بزرگ است که قلعه های بسیار دارد و در زمان قدیم مملکتی مستقل بود و ملت غورستان را سام می گفتند و این علم به هر یک از قسمت های آن اطلاق میشد. (۲۴)
اسفراری در روضات الجنات فی اوصاف مدینه هرات دربارهء ولایت غور تذکر میدهد که : در قدیم الایام عظیم معمور بود ، عمارات رفیع و قصور بدیع و قلاع منیع داشته و همیشه نواحی آن دیار ، از لوَث بدعت و ناشایستگی ها پاک می بود و هرگز از آن مبتدعی و بد مذهبی پیدا نشده و مردم آنجا همه پاک دین و نیک اعتقاد باشند…(۲۵)
به همین صورت در تاریخ نامه هرات میخوانیم که : و ما را حالیا دست آن نیست که بر او مسلط شویم بواسطه آنک ولایت غور را کوه پایها عظیم و قلعه های منیع خاصه قلعه محروسه خیسار. (۲۶)
مرحوم غبار به نقل از حافظ ابرو مینویسد: در غور حصار های استوار است و هوای سرد سیر بعضی مواضع چنان باشد که راه های زمستان در بند شود و عسل بسیار دارند و مردم روستایی صفت باشد و شکارگاه ها از زنجیر و بزکوه در آن نواحی بسیار باشد. (۲۷)
مرحوم کهزاد سرزمین غور را به صورت همه جانبه از نزدیک دیده بود و مینویسد که : قلعه ها و جایگاه سلاطین و شاهان غوری چون چهل ابدال، تیوره (مرکز غور که قلعه بسیار بزرگ مستطیل شکل است) ، مندیش که اجداد قبیله سوری در غور آمد و بار اول در علاقه مندیش مستقر شدند. زارمرغ، پسابند، زرنی و قلعه خیسار. در مورد قلعه خیسار آورده: که از مستحکمترین قلاع بوده و بروج و حصار متین آن حتی چشم چنگیز را سوزانیده و دارای زندانی بود که سیفی هروی از طرف ملوک کرت در همانجا زندانی بود.(۲۸)
با شنیدن نام قلعه های غور که در پوزههای کوههای دیده میشود و هنوز هم اسمای عده از آن در تاریخ ثبت است ما را به قدامت و بزرگی و عظمت ولایت غور آشنا می سازد که امروز از بامیان گرفته تا زرنی و از سر مشرگان تا لاروند و از خیسار گرفته تا تیوره و از پرچمن گرفته تا ساغر و آهنگران و شهرک بقایای برجها وقلعه های مستحکم هنوز دیده میشود .
به همین مناسبت اسکندر بیگ منشی به ارتباط غور و جبال مستحکم آن چنین می نگارد : ملکان غور به استظهار محکمی جا و زمین های قلب چندین سال در آن سرزمین لوای حکومت و بلند نامی افراخته از حوادث دوران پناه به آن محکمه میبرده اند و سوای ملکان مذکور و اتباع ایشان که نشو و نما یافته آن سرزمین بودند در باستان نامه ها به نظر نرسیده که هیچ یک از پادشاهان عرصه روزگار از صعوبت جبال با لشکر و حشر بیشمار از آنجا عبدور نموده باشند. (۲۹)
جنرال فرانسوی به نام فریه هنگام سفر خود در سال ۱۸۴۵ م = ۱۲۶۱ هـ ق غور را قلعه عظیم و دست نارسی خوانده است که در مرکز مرتفع ترین نقاط سرزمین اسیا ساخته اند.(۳۰)
بناً ولایت کوهستانی غور با قلاع نیمه ویرانه خویش قابل ستایش است و جا دارد که مانند بهترین آبدات ملی و تاریخی مورد توجه قرار گرفته و بازسازی شده و حفاظت گردد .
۱ – آهنگران
آهنگران قدیم ترین مرکز سیاسی غوریان به شمار میرود که قلعه مستجکم و حصین غور بود و محمد سوری در مجادله با محمود غزنوی در سال ۴۰۱ هـ ق = ۱۰۱۰ م در انجا محاصره شد.
در تاریخ سیستان به نقل از ابن اثیر آمده است : و آهنگران از قلاع عمده غور است .(۳۱) حمدالله مستوفی در نزهه القلوب از آهنگران چنین یاد میکند که غور ولایتی است مشهور و شهرستان آنرا آهنگران خوانند . شهر بزرگ است و گرم سیر و اب و هوایش در سازگاری و سلامت و از میوه هایش انگور و خربوزه نیکوست و موقعیت آنرا بین خطوط ۹۹ طول البلد و ۳۵ عرض البلد تعیین میکند.(۳۲)
مینورسکی در حاشیه حدود العالم می نویسد که : که نام پایتخت قدیم غور در کتب جغرافیه نویسان عرب به مشاهده نرسید اما آهنگران در زمان فتوحات سلطان محمود و همچنان حملات مغول یکی از بلاد بزرگ این ناحیت خوانده شده است .(۳۳)
آهنگران اولین نامی است از قلعههای تاریخی غور که اسم آنرا سر راه خود شنیدم قلعه آهنگران به ٢٢ کیلومتری جنوب کاسی در وسط وادی روی تپه خاکی به فاصله ۵٠ متری سواحل چپ هریرود افتاده و دو پارچه دیوار شکسته روی صخره بزرگ سنگ در هوا بلند رفته است. که به حیث علامه فارقهء خاطره قلعه تاریخی و مستحکمی آهنگران را به یاد میدهد. (۳۴)
موقعیت آهنگران قدیم به طور واضح در قسمت علیای هریرود در جنوب کاسی بوده و دانشمندان همه به این نظر معتقدند. چنانچه بارتولد مینگارد. که قریه آهنگران شاید همان دهی باشد که حالیا به این اسم در سمت علیا هریرود واقع است.(۳۵)
راورتی در ترجمه و حواشی طبقات ناصری در مورد تعیین محل اهنگران اشتباهاً دهی که در قرب شهر اهنگ غزنی واقع است و به محله آهنگران شهرت دارد می داند. (۳۶)
صدقی در توضیح شهر های آریانا می نویسد که : آهنگران شهری از ولایت غور و پایتخت اخرین پادشاه محلی غور بود که در قرن ۱۱ م = ۵ هـ ق به دست غزنویان منقرض گردید و امروز به صورت قریه در سمت علیای هریرود باقی است (۳۷)
اما توضیحات البیرونی در قانون چنان است که اهنگران را به مثابه شهر معرفی مینماید که؛ شهر( رف) را مرکز آهنگران می نویسد و آنرا در بین جبال غور تعیین می نمایدو آهنگران را از مستحکم ترین قلاع غور می شمارد که در سال ۴۰۱ هـ ق از طرف محمود فتح شد. (۳۸)
جوزجانی در طبقات ناصری در مورد حصانت قلعه آهنگران می نویسد که : چون تخت به امیر محمود سبکتگین رسید، امارت غوریان به امیر محمد سوری رسیده بود و ممالک غور را ضبط کرده، تا گاهی سلطان محمود را اطاعت نمودی، و گاه طریق عصیان سپردی، و تمرد ظاهر کردی، و آنچه از خراج اسلام مقرر بود باز داشتی، و به اعتماد قلاع متین و شوکت و عدت وافر مخالفت برزیدی ، و دل سلطان محمود مدام بدان سبب نگران میبود و به سبب قوت رحمت و شوکت و جبال و حصانت و رفعت جبال ملتفت خاطر میبود، تا با لشکر گران بجانب غور آمد، و او در قلعه آهنگران محصر شد و مدتها آن قلعه نگاه داشت و قتال بسیار کرد، و بعد از مدتها بطریق صلح از قلعه فرود آمد و بخدمت سلطان محمود پیوست(۳۹)
مرحوم کهزاد در سال ۱۳۲۳ هـ ش با اسپ در امتداد کوه بابا مسافرت نمود. قلاع غور را از نزدیک مشاهده نموده و در مورد آهنگران می نگارد: از حصار داخل و خارج قلعه به جزء دو پارچه دیوار شکسته و گل و خشت خرابه های حصار چیزی دیگر باقی نمانده ، معذالک دو خط برجسته که احتمالاً بقایای باره و بروج داخلی و خارجی ان قلعه تاریخی میباشد، جلب نظر میکند که فاصله میان آن دو را زمین های زراعتی سبز ساخته است. آهنگران غیر از قلعه و حصار؛ مربوطات دیگری هم داشته و خرابه های آن بصورت غندی ها یا تپه های به طرف شرق و جنوب قلعه منبسط است . آهنگران شمالی ترین قلاع غور میباشد . خرابه های قلعه در زاویه جنوب شرقی از لای شاخسار درختان خانه های دهکده موجوده آهنگران معلوم میشود. اراضی مرتبه به مرتبه بلند شده و به تپه ها پیوست میگردد و در آخر افق تیغه کوه بایان براین صحنه حاکمیت دارد. هوای آهنگران در تابستان ها گرم میشود. اشجار میوه و انگور دارد و فالیز کاری هم در آنجا به عمل می آید . (۴۰)
با تآسف امروز از آهنگران تاریخی ؛ قریه یی برجاست که در سمت علیای هریرود باقی مانده. که خرابه های آن در مشرق چغچران موجود است . آمدن مغول ها نه تنها آهنگران بلکه اکثر قلاع غور به ویرانی کشانده شدند. چنانچه مؤلف طبقات ناصری می نویسد که : و از پشته بلاد غزنین و کابل، بطرف ترکستان و کاشغر باز رفت، و از کیری در عین زمستان اوکتای را با لشکرهای مغل بطرف غور و خراسان فرستاد، اوکتای بموضعی آمد، میان غور و غزنین که آنرا پل آهنگران گویند، نزدیک فیروز کوه و از آنجا لشکر گاه کرد،(۴۱)
لودویگ آدمک به قول میتلند انگلیسی می نگارد که قلعه ویران آهنگران در ارتفاعات دره هریرود در حدود ۷۲ کیلومتر پایین تر از دولت یار موقعیت دارد . و برای اردو زدن نیروهای نظامی اراضی مناسب وجود دارد که دره ابتدا توسط جاده منتهی به پایین کوتل شتر خون و دوباره در قلعه وارد می شود. چمن فراوان در سواحل رودخانه و همچنین چوب خاردار. چمنزار کنار رودخانه یی سرسبز است.
صد پانزده سال قبل روستای آهنگران در حدود ۵۰۰ متر شرقی قلعه واقع شده و از ۱۰۰ خانواده فیروزکوهی ارباب شمس الله تشکیل شده بود. که دارای ۳۰۰ گاو و ۹۰۰ گوسفند و بز و ۵۰ اسب بودند. این روستا در ماه جون عملاً متروک می شد زیرا ساکنان آنجا از اوایل ماه اپریل تا اکتبر به تپه ها اییلاق می رفتند. چرای کافی برای ۶۰۰ اسب در محله های تابستانی در تپه های جیرماتو وجود داشت . در سال ۱۹۰۴ م بزرگ قوم شان ارباب فتح الله نام داشت، این شهر زمانی پایتخت پادشاهی غور بود.(۴۲)
کلیفورد ادموند بوسورث در مورد وجه تسمیه آهنگران مینویسد که : اهالی جنگجوی غور در ساختن اسلحه و وسایل حربی تخصص داشتند. اراضی بلند پامیرات هندوکش و شاخه های ان همه فلز خیز است و نام بزرگترین حصار غور؛ آهنگران یا پل آهنگران نشان میدهد که فلز مذکور به آسانی از غور به دست می آمده، و مورد استعمال بوده است.و به نقل از حدود العالم اضافه میکند که از آن ایالت بنده و زره و جوشن و اسلحه خوب به دست می اید.(۴۳)
نوت: با تاسف تصویر از ویرانه قلعه آهنگران بدست نیست.
ضمن عرض سلام به برادر محترم و استاد گرامی جناب آقای استاد شاه محمود محمود ، تشکر از مقاله عالی ادامه فصل هفتم هویت گمشده ما . بنده این قسمت را هم مطالعه کردم و مانند همیشه جالب بود ، روز چهارشنبه اول جنوری ۲۰۲۰ با وجود مریصی که داشتم و اکنون هم همچنان صحتم خوب نیست فصل هفتم هویت گمشده را تشر کردم و در سایت ۲۴ ساعت ، فسبوک و صفحه تان گذاشتم وطوریکه معلوم میشود شما آنرا ندیده اید . از دوستان عزیز آرزو میکنم که سلسله این مقالات جالب را حتما مطالعه نمایند . مهدی بشیر
برادر گرانقدرم محمد مهدی جان بشیر را صحتمندی و بهروزی ها ارزومندم . چنانچه در پیام خصوصی برایتان نوشته بودم مدت دوهفته در مسافرت بودم . نتوانستم همه مطالب را جواب و پاسخ بنویسم . اما نتوانستم از مطالب بنده که در سایت ۲۴ ساعت انتشار داده بودید چشم پوشی کنم همه را دیدم و مطالعه کردم . دست پر مهر و فرهنگی تان درد نکند..
بار ها گفته ام صحتمندی شما برای ما و خانواده محترم تان اولویت دارد. ارزومندم سال پیشرو سال صحتمندی و سعادت برای شما باشد. من همیشه از انتشار مطالب مدیون شما میباشم و هستم . دستان توانا و افکار خلاق تان همچنان ماندگار بماند بهترین های گیتی همگام و همسفر تان باشد