از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی
تاریخ نشر دوشنبه ۲۸ میزان ۱۳۹۹ – ۱۹ اکتوبر ۲۰۲۰ هالند
حکایت ۲۹۵
هر آنکس که در دست فرمان او
زمامِ خلائق نهد کردگار
همان به که کوشد بنام نکو
که آن ماند از خسروان یادگار
« رشید وطواط »
عذرخواهی
در شرح حال ابن ابی الطیب ( علی بن عبدالله بن احمد نیشابوری زاهد و مفسر معروف قرن پنجم هجری که در هشتم شوال سال ۴۵۸ هجری وفات یافته است ) نوشته اند که وی را درسال ۴۱۴ هجری نزد سلطان محمود غزنوی بردند.
وی بدون اجازت ، در حضور سلطان بروایت حدیثی پرداخت .
سلطان ، غلامی را که آنجا حاضر بود امر کرد تا بر سراو مشت بزند.
غلام بفرموده عمل کرد و مشت محکم بر فرق ابن ابی الطیب نواخت که از اثر آن قوهء شنوائی وی نقصان یافت .
چندی بعد ، سلطان از مراتب علم و ورع و تقوای او اطلاع یافت و از او عذر خواهی کرد و چیزی برسم انعام بوی بخشید.
ابن ابی الطیب قبول نکرد و گفت :
اگرمیخواهی که خشنود شوم چیزی راکه خداوند بمن بخشیده بود وتو آنرا از من گرفته ای بمن باز گردان و آن قوهء سامعهء من است !
سلطان گفت :
ای مرد ، حکومت بدون سیاست نمیشود ، چون تو از رعایت کار واجب خودداری کردی لاجرم در میان من تو گذشت آنچه اکنون خوبست که راهی برای جبران آن پیدا کنی.
ابن ابی الطیب جواب داد :
خداوند ، در میان من وتو بحق حکم میکند ، تو مرا خواسته بودی که وعظ وحدیث و خبر از من بشنوی واین کار ها محتاج اجازت نبود وتو این سیاست را بدون مرود در بارهء من اجرا کردی.
سلطان بار دیگر از او معذرت خواست و او را در بغل گرفت و رخصت باز گشت داد.
سلسله این حکایات ادامه دارد
با تشکر از برادر گرامی ام قیوم جان که لطف نموده حکایت ۲۹۵ را از کتاب هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی تالیف پدر عزیز ما شاد روان استاد علی اصغر بشیر هروی را بدسترس ۲۴ ساعت قرار داده و بنده آنرا تقدیم علاقمندان آن نمودم . مهدی بشیر
دوست معظم و دانشمند محترم مهدی « بشیر » صاحب !
حکایت شماره « ۲۹۵» اموزنده و ارزشمند دانشمند فرزانه شاد روان استاد علی اصغر « بشیر هروی » صاحب را خواندم ؛ الله سبحانه و تعالی بهشت فردوس را نصیب شان بگرداند و برای شما دوست معظم و فامیل محترم ؛ صحت، طول عمر ، اجر و خیروبرکت نصیب کند .
بااحترام
برهان الدین « سعیدی»
http://www.said-afghani.org/seite-makalat/ustad-bashir-herawi-25.09.2011/hakaeate-295-19.10.2020%20Bashir%20Herawi.pdf
ممنون دوست دانشمند و گرامی جناب آقای برهان الدین سعیدی بابت نشر حکایت ۲۹۵ ، از دوستان گرامی میخواهم که حتما لینک بالا را کلیک نمایند و علاوه از سلسله این حکایات دهها مطالب آموزنده و عالی را از زنده یاد مولانا داکتر محمد سعید « سعید افغانی » و دیگر نویسنده گان محترم مطالعه کنند. مهدی بشیر
جناب آقای مهدی بشیر تشکر از نشر این حکایت عالی و آموزنده ، روح استاد بزرگوار بشیر هروی شاد.
برادر گرانقدرم مهدی جان عزیز !
از زحمات قابل قدر تان در نشر این حکایات و سایر مطالب آموزنده و خواندنی جهانی سپاس ، سعادتمندی و کامگاری شما را تمنا دارم.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی
ملبورن – آسترالیا
خداوند روح این بزرگ مرد ادب را شاد داشته باشد که همه داستانهای شان آموزنده است .
وشما بسلامت باشید که بدسترس علاقه مندان خواننده گان میگذارید .