گلواژۀ عشق
تاریخ نشر چهار شنبه ۱۲ قوس ۱۳۹۹ – دوم دسامبر ۲۰۲۰ هالند
گلواژۀ عشق
اشک هم نیست که کوهی غم ما را ببرَد
آه آتش زده کو؟ ماتم ما را ببرد
خون دل خشک بشد بر سر مژگان نرسید
چرخ هر روز یکی همدم ما را ببرد
خاک عجز است مسلسل بسرم می بارد
بخت دایم نگین خاتم ما را ببرد
چیست این ساز خموشی بجز از نالۀ دل
قاصدی نیست که زیر و بم ما را ببرد
آبرو را به دوصد ناز نگهدار شدم
زاهد از روی ریا زمزم ما را ببرد
راستگو باخته و اهل ریا برُده جهان
قاضی هم عزت بس محکم ما را ببرد
داشتم نان حلالی مگر این مفت شهر
فقط این ثروت چون حاتم ما را ببرد
در پس پیری مگر عشق بجنبد باری؟
مرگ، گلواژۀ از عالم ما را ببرد
بلبل عشق همایون نسراید نغمات
پیری آمد سخن پُر دم ما را ببرد
سید همایون شاه «عالمی»
اول دسامبر ۲۰۲۰م
هیمارکیت -ورجنیا
ایالات متحده امریکا
درود به عالمی عزیز ، سروده زیبا و عالیست . مهدی بشیر
درود و مهر برادر عالیقدر جناب مهدی بشیر جهان سپاس از دیزاین و نشر این سروده در سایت زیبای ۲۴ ساعت شما همیشه شاد و موفق و سرفراز و سعادتمند باشید.