بوت خندان
تاریخ نشر چهار شنبه اول ثور ۱۴۰۰ – ۲۱ اپریل ۲۰۲۱ هالند
پای خسته درد پیری می کشد
بوت ما دندان شیری می کشد
بوت خندان گشته در گریان ما
خار در پا شد بلای جان ما
در زمین غم چه سرگران شدیم
تشنه و گشنه به آب و نان شدیم
ظلم آورده ست چرخ کوژ پشت
عالم و دانای ما یکسر بکشت
داد بر جاهل حضور سروری
داد بر دزدان امور داوری
شصت ما از کفش سربرمیکشد
خواجه ظلم چوچه ی خر می کشد
جان آدم گشته ارزان این زمان
می کشد تا بازیابد بوستان
یک طرف طفل یتیم گریان کند
یک طرف خون بنگری طغیان کند
جنگ شان کی جنگ میدان بوده است
صلح شان کی صلح مردان بوده است
مشت بی رحم کثیف بچه باز
هی بنام دین زبانشان شد دراز
نی به دل دین و نه برسر یک خرد
جاهل مفعول چه داند قدر مرد
مردی از این مردم بی سر مجو
صلح و جنگی را بگوش خر مگو
تا توانی ریشه اش را کن برون
تا نسازد شهر و ده را پر زخون
ای جوان پرتوان کشورم
عسکر با غیرت جان پرورم
غیرت خود را بجوشان این زمان
نوکر همسایگان را خود بران
تاجک و پشتون مگو دشمن بکُش
دشمن دیرینه ی میهن بکش
دل نسوزاند کسی بر ما و تو
ما به نامردان بگشتیم رو برو
وای این همسایه ها نامرد بود
حقه باز و فتنه و بی درد بود
آن یکی سازد من و تو ریشخند
وآن دگر در دشمنی اش پایبند
شرم باشد در نفاق آئیم ما
بهتر آن در اتفاق آئیم ما
ما همه یک ملت بیچاره ایم
از نفاق خود چرا صد پاره ایم؟
سید همایون شاه «عالمی»
۱۹ اپریل ۲۰۲۱ م
هیمارکیت – ورجنیا
ایالات متحده امریکا
جناب عالمی عزیز درود بشما . سروده خیلی زیباست . موفق و سلامت باشید. مهدی بشیر
درود و سپاس برادر ارجمند و دوست دانشمند جناب مهدی بشیر ، ممنون از نشر این سروده در سایت زیبای ۲۴ ساعت شما همیشه شاد و موفق و سرفراز و سعادتمند باشید
عالمی عزیز جهانی سپاس از احساس شما، متاسفانه شرایط کنونی کشور ما درد آور است ویگانه راه بیرون رفت از شرایط کنونی اتحاد ویک پارچه گی ملت ماست.