عدل نامه
تاریخ نشر یکشنبه ۲۰ سرطان ۱۴۰۰ – ۱۱جولای ۲۰۲۱ هالند
دوستان عزیز لطفا در صورتیکه وقت دارید این مطلب را مطاله و دید گاه تان را بنویسید.
عدل نامه
( قسمت اول )
وقتیــــکه عدل مردو وطن سوگوار شد
دزدان ز پول ســـــرقت و یغما تجار شد
بازار تاجران وطـــــن در رکود رفـــــت
سر ما یه دست اهل چپاول قطار شد
زاغان ترانه گوی چمنزار و باغ گشت
گلـــــــها ز جور سردی غم زیر خار شد
خورشید رو گرفت ازین وضع بی ثبات
هر گوشــــــــه در برابر ما شام تار شد
قاتل گرفـــــــــت کرسی قاضی شهر را
پرونده یی جــــــنایت او تار و مار شد
ملا که خویش را ز همه خوب میگرفت
فســـــــق و فساد او به همه آشکار شد
دین در رساله ماند و شریعت ز یاد رفت
اسلام چون عتیـــــقه یی در روزگار شد
نام خدا قسم شــــــده بر روی هر زبان
یاد خدا به وقت خطــــــــر بیشمار شد
یک آیتی ز صفحه ای قران عمل نشد
هر چند وعظ شــــیخ و ملا بار بار شد
عالم ز فقر گوشه ای در انزوا نشست
جاهل به تمــــــطراق و ریا با وقار شد
نذیر ظفر
برادر محترم و گرامی نذیر جان ظفر شاعر درد آشنا کشور.
درود به احساس پاک و طنپرستانه تان. بازهم سروده عالیست. مهدی بشیر
با تقدیم سلام و تمنای سلامتی سرور معزز فرهنگی جناب مهدی جان بشیر هروی و سپاس از الطاف دایمی فرهنگی شان که در حصه همه فرهنگیان این لطف روا داشته اند و ممنونم از ٢۴ ساعت سایت وزین و انعکاس صدای مردم مستضعف افغانستان