۲۴ ساعت

نیشی زنوشِ همنشین

تاریخ  نشر جمعه  اول اسد  ۱۴۰۰ –  ۲۳ جولای ۲۰۲۱ هالند

نوش اگرآید ز در، می آید از دیوار؛ نیش

برسیه روزان رسد ازبختِ کم، بسیار؛ نیش

مارنیش وخارنیش ویارنیش ؛ اغیارنیش

هرکِه در دوروبرِما بود ، زد یک بار؛ نیش 

طعمِ تلخِ طعنه را نادان نمیداند ، زند

بازبانِ تند و با گفتارِ نا هنجار؛ نیش 

گاهی پیدا میشود نیشی زنوشِ همنشین

گه زند برشاخِ گل ، زنبورِشکربار؛ نیش 

گررود شادی زیادِ ما، کمانِ غصه ، تیر

می زند بردل ، بسانِ عقربِ جرار؛ نیش 

چشم ؛ ازهمسایگی مژه ی خود ، دید رنج

چون پسر نا اهل شد ، بیند پدردشوار؛ نیش 

زخمِ جانسوزِجدایی را ؛ دوای باهمی ست

ازشرنگِ دوری اش یارآورد ، بریار؛ نیش 

یارِسرکش  تا شود آرام ، مانندِ عقاب

ناز، با چنگال خواهد داد وازمنقار؛ نیش 

می شود رامِ تو اسبِ زنده گی آخر، منال

مرغِ وحشی هم زند ، دراول ازمنقار؛ نیش 

قافیه تکرارآمد ، کامِ دل شیرین شود

زهراگربا لطف باشد ، خوش بود تکرار؛ نیش 

علی احمد  زرگرپور