شانه بشانه می رسد
تاریخ نشر جمعه ۱۵ دلو ۱۴۰۰ – چهارم فبروری ۲۰۲۲ هالند
با تو شوم دست ویخن ، شانه بشانه می رسد
پهلو به پهلویم بزن ، شانه بشانه می رسد
به یک فضای باهمی ، دو دستِ همدلیِ خود
حلقه کنیم بدورِ تن ، شانه بشانه می رسد
شبی بکنجِ خلوتی ، به تارو طبلِ رغبتی
با هم اگرکنیم اتن ، شانه بشانه می رسد
سربسرم گذاشتی ، پا بسرم گذاشتی
دل بنهی کنارِمن ، شانه بشانه می رسد
زدفترخروشِ دل ، پشته کنی بدوشِ دل
حرفِ نوِ شعرِکهن ، شانه بشانه می رسد
غنچه ی لب وا بنما ، قفلِ خموشی بگشا
زیکدلی بگو سخن ، شانه بشانه می رسد
به عزمِ راهِ وحدتی ، به پای شوق ، حرکتی
دست دهی بدستِ من ، شانه بشانه می رسد
علی احمد زرگرپور
۱۰ ـ ۱۱ ـ ۱۴۰۰ خورشیدی
جناب زرگر پور عزیز ، بازهم مانند همیشه سروده زیباست. موفق و سلامت باشید. مهدی بشیر
دوست فرهیخته و برادر ارجمند جناب مهدی بشیر از اشتراک گزاری این غزل از شما نهایت تشکر . پاسدار زحمتها و لطف همیشه گی تان هستم .
درود برشما
درود ومهر نثار تان جناب زرگرپور عزیز ، زیبا قلم زدید.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی
ملبورن – آسترالیا