جگر گوشه ها
تاریخ نشر یکشنبه ۱۷ دلو ۱۴۰۰ – ششم فبروری ۲۰۲۲ هالند
ان شاالله که ارزش خواندن عزیزان و ضیاع وقت را داشته باشد
جگر گوشه ها
گر ترا اعتقاد و ایمان است
ور ترا رحم بر مِسلمان است
دور افگن تفنگِ دستت را
بسکُن این جنگ خانه ویران است
سال ها شد میانِ آتش و خون
فقط از دین نام و عنوان است
هریکى را که خون آن ریختن
از پدر هفت پُشت مسلمان است
تُرک و پشتون و تاجک و اوزبِک
با هزاره تمام انسان است
نیم آواره شد بروى جهان
نیم مُحتاج نان و درمان است
عده ى زیرِ برف و باران گیر
بى سرو سرپناه و حیران است
آنچه از زندگى بتن دارند
در رمق هاى آخرین جان است
اشک هاى یتیم و بیوه نگر
چاک تا دامنش گریبان است
آنکه در سردى پا برهنه بوَد
از جگر گوشه هاى افغان است
همه راهِ فرار مى جویند
زادگاه بهر شان چو زندان است
اى همه غاصب و چپاولگر
که فرار کرده ى نه وجدان است
هرچه روزى بدى که مى بینند
از عملکرد آن جنابان است
هرقدر زوزه ها کشید از دور
سیریال ختم و قصه پایان است
دینِ و دنیا بوَد رفته ز دست
بعد ازین روز هاى پُرسان است
بر سرِ زخم ها نمک نزنید
مردمى را کباب و بریان است
روى خود از شما گردانیم
حرفِ بعدجانب حُکمران است
اى کسانى رسیده بر قدرت
و ترا امرو نهى و فرمان است
کبرو نخوت ز سر بدور بنما
کبریا ذاتِ پاکِ سُبحان است
بشکنید مرزِ یکه تازى را
نزدِ خالق تمام یکسان
گر تو اکنون رسیدى بر قدرت
کبرِ پیشین و لُطفِ رحمان است
ظُلم و بیداد و ناروایى ها
ضدِ آموزه هاى قُرآن است
بگذر از سمت و قوم ، نژادو زبان
که خلافِ کلامِ جانان است
وقتِ آنست که تا بخود آید
خویشتن دارى جودو احسان است
توسنِ ظُلم را لگام زنید
خوفِ افتادن از سرِ آن است
نتوانى که قرن ها برگشت
نه شرایط براى جولان است
مبر از یاد این ، مهدِ کُهن
مدفن و خاکِ آن نیاکان است
خُفته در بتنِ آن رُستمِ ذال
سام و گرشاسِب و نریمان است
هست اولاد هاى سرکش او
ساکن کوه و دشت و دامان است
سرِ تسلیم بکس فرو نبرند
تاکه خون در تنش بجریان است
امریکا را شکست خورده مگیر
در پسِ پرده هاى پنهان است
گرچه در ظاهرش چنین گوید
این وطن زادگاه شیران است
دست نبرداشته از سر ما
حیله ها در وجودِ شیطان است
جرقه هایست که شعله ور گردند
دورو پیش هرطرف فروزان است
رهى را بر گزیده اید در پیش
آخر اش جاده هاى ویران است
سنگ بالاى نفسِ خود بگذار
هموطن هم شریک مایان است
راهِ خود را عوض باید کرد
حل هر مشکلات آسان است
ما همه بنده هاى پُر گُنه ایم
لیک خالق غفورو رحمان است
گر خدا گشت جمله مى گردد
کاخِ بیداد همیشه ویران است
همدگر را پذیر هموطن ام
عدل و انصاف طالبِ آن است
ورنه اندر ( فروغِ ) آتشِ جنگ
جمله سوزیم و خصم خندان است
فروغ ۵ /۲/۲۰۲۲
سرودۀ واقعی و مملو از احساس. درود به فروغ عزیز.
مهدی بشیر
سپاسگذارم بشیر عزیز گرامى بسلامت و کامگار باشید
بسیار عالی جناب فروغ عزیز ، سعادتمند باشید.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی
ملبورن – آسترالیا