گلی به آب دادی
تاریخ نشر سه شنبه ۲۶ دلو ۱۴۰۰ – ۱۵ فبروری ۲۰۲۲ هالند
تو ندانی نازنینم چه گلی به آب دادی
که روان خاطرم را قسم است عذاب دادی
ز کنار من برفتی به بهانه های رنگین
و پر نگاه هوشم به فسون خواب دادی
شب دوش در گلستان . به حضور نازنینان
ز حریم الفت خود تو مرا جواب دادی
تو بدست ساقی مست نگاه فتنه جویت
به رقیب . آه ! دیدم می ناب ناب دادی
چه کنم که تا به دیدی من زار نا توان را
ز حریر تار زلفان به رخت نقاب دادی
دلکم شکستی آخر تو به سنگ سرد مهری
و به جای مهربانی ز نگه عتاب دادی
به غرور حسن خود گُم تو چنان شدی عزیزم
که هنوز هم ندانی چه گلی به آب دادی
عبدالهادی رهنما
باز هم سروده زیباست. درود به برادر محترم جناب استاد عبدالهادی رهنما. مهدی بشیر
سپاس از محبت همیشگی برادر ادیب و اندیشمند جناب مهدی جان بشیر .