۲۴ ساعت

24 آوریل
۵دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ نشر یکشنبه چهارم  ثور  ۱۴۰۱ – ۲۴ اپریل  ۲۰۲۲ هالند

حکایت ۳۱۴

در جستجوی روزی

رزق را روزی رسان پر میدهد

بی مگس هرگز نماند عنکبوت

« ؟ »

جماعتی از شعراء حجاز بشام سفر کردند و برهشام بن عبدالملک وارد شدند از میان آنان عروه بن اذنیه را شناخت و باو گفت :

ای عروه این شعر را مردم از تو نقل می کنند:

« همانا دانستم که روزی من بزودی نزد من خواهد آمد و من هر وقت که در طلب آن میدوم جستجوی آن مرا خسته می سازد وگر بنشینم بدون اینکه مرا خسته کند نزد من می آید ».

من که گفتهء ترا با کردهء تو یکسان نمی بینم بدلیل اینکه تو در شعر خود خبر میدهی که اگر من در طلب رزق بر نیایم رزق بطلب من میآید و اینک تو از حجاز بشام آمده ای و شک نیست که  در طلب روزی برآمده ای.

عروه گفت :

این امیر مؤمنان ! حق موعظه را ادا نمودی و آنچه را روزگار از حافظهء من محو کرده بود بیاد من آوردی !

سپس از نزد هشام بیرون آمد و بر مرکب خود سوار شد و راه حجاز را در پیش گرفت .

هشام آنروز را گذرانید و همین که شب فرا رسید از عروه یاد نمود و با خود گفت که عروه مردی شاعر است و ممکن است که از زبان او زیانی وارد آید وتا صبح در همین اندیشه بیدار ماند و چون بامداد شد احوال عروه را پرسید و معلوم کرد که به حجاز باز گشته است .

گفت :

راست گفته است عروه ، اگر در طلب رزق دق الباب نکنی خود او بسوی تو می آید.

آنگاه غلام خود را طلب کرده و دو هزار دینار باو سپرده و گفت :

عروه را در هرجا که ملاقات کنی بی درنگ این ها را باو بسپار.

غلام رفت و عروه را هنگامی دریافت که او بخانه خود داخل شده بود و بر اثر دق الباب غلام از خانه بیرون آمد .

غلام هدایای هشام را باو تسلیم نمود و عروه گفت :

سلام مرا به امیر المؤمنین برسان و بگو : دیدی که در طلب روزی راندم و رانده شدم و چون بخانه باز آمدم رزق از در درآمد !

سلسله این حکایات ادامه دارد…

 

۵ پاسخ به “از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی”

  1. admin گفت:

    با تشکر از زحمات قابل قدر برادر عزیزم قیوم جان اینک یکی دیگر از حکایات جالب کتاب هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی تالیف شاد روان استاد علی اصغر بشیر هروی را  تقدیم شما خوانندگان محترم سایت ۲۴ ساعت و دوستان عزیز فیسبوک های آن مینمایم . مهدی بشیر

  2. عبدالله هروی گفت:

    روح استاد بزرگوار بشیر هروی شاد. حکایت خیلی عالیست . تشکر از شما برادران عزیز فرهنگی .

  3. برهان الدین سعیدی گفت:

    سلام علیکم برادر دانشمند محترم مهدی « بشیر » صاحب !
    حکایت شماره «۳۱۴ » بنام « در جستجوی روزی » نوشته دانشمند فرزانه شاد روان استاد بزرگوار علی اصغر « بشیر هروی » صاحب را با نهایت علاقمندی خواندم و از آن حظ و لذت بردم .
    خداوند تعالی روح استاد بزرگوار هروی صاحب را شاد داشته و بهشت فردوس را نصیب شان بگرداند .
    الله تعالی به لطف خویش روزه و عبادات شما را قبول کرده و صحت، طول عمر و خیر و برکت را نصیب شما کند .
    بااحترام
    برهان الدین « سعیدی »

    http://www.said-afghani.org/seite-makalat/ustad-bashir-herawi-25.09.2011/hakaeate-%20314%20-%2024.04.2022%20Bashir%20Herawi.pdf

  4. admin گفت:

    جهانی سپاس از دوست دانشمند و گرامی جناب برهان الدین سعیدی مدیر مسوول سایت وزین مولانا داکتر سعید افغانی که باز هم مانند همیشه لطف شان شامل حال بنده بوده واین حکایت را هم در ارگان نشراتی صلح و تفاهم مولانا داکتر سعید افغانی نشر نموده اند .
    روح زنده یاد داکتر سعید افغانی شاد جنتها نصیب شان و شما برادر محترم با خانواده گرامی تان همیشه موفق وسلامت باشید .
    اینجانب از دوستان و علاقمندان عزیز سایت ۲۴ ساعت تقاضا میکنم که حتما با مراجعه به این سایت زیبا دهها مطلب آموزنده را از زنده یاد مولانا سعید افغانی و دیکر نویسنده گان محترم آن مطالعه نمایند. مهدی بشیر

  5. قیوم بشیر هروی گفت:

    مهدی جان عزیز با سپاس از شما و همه دوستانی که صمیمانه حضور یافتند روح پدر عزیز ما را شاد و خشنود طلبیده و برای شما طول عمر و سعادتمندی دارین تمنا دارم.
    باعرض حرمت
    قیوم بشیر هروی
    ملبورن – آسترالیا

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما