عدالت
تاریخ نشر جمعه ۳۱ سرطان ۱۴۰۱– ۲۲ جولای ۲۰۲۲ هالند
مشعل علم و هنر را در جهان افروختن
ملت ما را به تندِور جهالت سوختن
دیده گریان سینه ها بریان شد
از کجا امد چینین آتش که این طوفان شد
مردمان را در قفس افگنده اند
بی گناهان را به زندان برده اند
ثروت و گنج گهربار مرا
برده اند نا تنگه و دینار را
این سیه کاران ظالم روسیاه
این چینین کرده خاکِ ما تباه
شکوهِ ما از زمین تا آسمان
هیچ کس نشنید فریاد و فغان
اتش جنگ در وطن کردند رها
سوخت و جان این وطن از جنگها
مردم بیچاره ما دربدر
قلب ها پر غصه و چشمان تر
در دیار اجنبی دور از تو من
زندگانی کی توانم ای وطن
ملت بیچاره و بی سرنوشت
از جفای مردمان پست و زشت
در شجاعت مردمانِ آریا
خصلت راستین افغان بی ریا
پس چرا هر یک به ملک دربدر
تشنه چون گرگ و به خون همدگر
پیرو عدلم گریزان از جفا
عالیه پاکست و از کبر و ریا
۶/ ۲ / ۲۲ عالیه میوند فرانکفورت
خواهر گرامی بازهم سروده تان زیبا، عالی و مملو از احساس است. موفقیت های بیشتر تانرا خواهانم. مهدی بشیر
جناب محترم آقای بشیر گرامی ، افتخار دارم که سروده ام را درج سایت وزین ۲۴ نمودید ، سپاس گزار لطف و مرحمت تان موفقیت های مزید برایتان آرزومندم.