رمزِ نگاه
تاریخ نشر : جمعه ۲۹ جدی ۱۴۰۲ خورشیدی – ۱۹ جنوری ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا
رمز نگاه
چو از رمز نگاه شوخ او ا فسانه میریزد
دل افسون گشته پیش پای آن جانانه میریزد
گهر آرد بدخشانِ دهانش در سخن گفتن
ز هر حرفِ کلامش دامنی دُردانه میریزد
برای بستن دلها به مویش ، گیسوانش را
مثال خرمن سنبل به روی شانه میریزد
برایم حلقه های زلف او دامیست گسترده
ز خال کنج لب بهر شکارم دانه میریزد
به دین عاشقان رکن اول بگذشتن از جان است
چو شمع روشن شود خاکستر پروانه میریزد
ندارد گرچه باک از کشتن کس تیغ ابرویش
چنان من پیش او هیچم که خونم را نمی ریزد
چو بلبل در قفس هرگز نیم مدیون صیادم
وی ازمن نغمه میخواهد که آب ودانه میریرد
سپردند آشنایانم به اغیار اختیارم را
از آنرو طرح قتلم خنجر بیگانه میریزد
صراحی و سبوو می در این میخانه حاجت نیست
شراب از چشم مست ساقیی این خانه میریزد
می لعل لبش کرده ز صحرائی دریغ امشب
از آنرو اشک حسرت بیحد و پیمانه میریزد
امان صحرائی
جرمنی
برادر گرامی جناب امان جان صحرائی حضور تانرا به سایت ۲۴ ساعت خوش آمدید گفته ، سعادتمندی و کامگاری شما را تمنادارم.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی