گروهِ می کشان
تاریخ نشر : جمعه ۱۱ حوت (اسفند) ۱۴۰۲ خورشیدی – اول مارچ ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا
زنده یاد استاد غلام احمد نوید یکی از غزلسرایان چیره دست ، زیبا سرا و ادیب فرهیخته در ماه جدی سال ۱۲۸۰ خورشیدی در گذر « رکاخانهء » شهر کابل در یک خانوادهء فرهنگی چشم به جهان گشود.
تحصیلات ابتدایی را نزد پدر بزرگوارش مرحوم نور احمد خان « نوری» که خود نیز از زمرهء شاعران ورزیده ، ادیب و خوشنویس عصر خود بود ، فرا گرفت.
مادرش مرحومه سلسله بیگم ، با علاقه مندی که به شعر و ادب داشت ، در قسمت تربیه فرزندش تلاش فراوان بخرج داد و بعنوان مشوق اصلی وی نقش بارزی در فرا گیری علم ومعرفت ایفا نمود.
گفته شده که مرحوم استاد نوید از همنشینی و مصاحبت با دانشمندان و شعرایی چون مرحوم ملک الشعراء قاری عبدالله ، مرحوم استاد هاشم شایق افندی ، مرحوم استاد عبدالحق بیتاب و مرحوم عبدالهادی داووی بهره ها جسته و فیض برده است.
قابل یادآوریست که اشعار زیادی از مرحوم نوید توسط استادان موسیقی چون مرحوم استاد سرآهنگ ، مرحوم استاد رحیم بخش ، محترم داکتر صادق فطرت ناشناس و سایر هنرمندان کمپوز و اجرا شده است.
استاد غلام احمد نوید پس از سالها خدمت در عرصه های مختلف در سن ۸۳ سالگی در ماه میزان سال ۱۳۶۳ خورشیدی دیده از جهان فرو بست و رخ در نقاب خاک کشید.
روحش شاد ، یادش گرامی و خاطراتش جاودانه باد.
و اینهم غزل ناب ومشهوری که نمایانگر پختگی طبع آن استاد عزیز می باشد:
گروهء می کشان
جز گروهٔ می کشان ، هوشیار در میخانه نیست
می کشید آزاد ، امشب هیچکس بیگانه نیست
رشـتــهٔ آداب در پــای مـــــنِ دیـوانــه نیست
کوزهٔ می سر کشم ، در دست گر پیمانه نیست
باده آشامـیـد مستان شـور و مستی سرکپنـیـد
خـاک در بـزمی که آنجا نعــرهٔ مستانه نیست
حـلـقـــهٔ امـیـــد بـر هـــر در زدم واحسـرتــا !
پاسبان با خشم می گوید که صاحبخانه نیست
تا جنون گل کرد ، آووخ ! فرحتـم از دست رفت
من شـدم دیوانه هنگامی که یک ویرانه نیست
گـریه هــا بر مُــردن تدریجی خــــود می کـنـد
شمــع را در دل غمـی از مُـردن پـروانه نیست
شـعلـه ای بودم (نوید) ، امشب خـاکستر شدم
ســرنوشت مــن حقـیـقت دارد و افسانه نیست
غلام احمد نوید
خوشحالیم که با نشر غزل زیبایی از زنده یاد استاد غلام احمد نوید ، یاد آن بزرگوار ادیب و شاعر شیوا بیان را گرامی میداریم.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی