قابِ کهنه
تاریخ نشر: شنبه ۱۹ حوت (اسفند) ۱۴۰۲ خورشیدی – ۹ مارچ ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا
قاب کهنه
به همسرم
من ترا از قاب کهنه ی تقویم در آوردم
و در برگه پر نور قلبم گذاشتم
تو هنوز در من می رقصی
و تو هنوز در من نفس می کشی
و تو هنوز در من عشق را تکرار می کنی
ما خدایان عاشق
در سرزمین پرشکوه عشقیم
وقتی در خوابم
و دستانت بر بدنم می لغزند
و نفس هات
هنوز بوی عطرت را می افشانند
آه که گرمایت را چه نزدیک حس می کنم
آری تو از من جدا نیستی
و تو در من به عبادت نشسته ای
و من درکتاب زندگی ات استخاره می کنم
سال های خوشی را
در سر زمین عشق زیستیم
که صدات
همان نسیم پرتلالوی زندگی بود
که موهایم را به بازی می گرفت
و با تیک تاک قلبم همرا می شد
و آرامش من همان
آغوشت بود
و هنوز هر شب در آغوشت به خواب می روم
و بالشتت را
روی بالشتم میگذارم
تا بیشترین لحظه ها را
در آغوشت باشم
و هنوز در روز شماری زندگی
چشمم به در دوخته شده
تا روزی در را باز کنی و بگویی:
هما جونم حالت چطوره؟
هما طرزی
نیویورک
۹ جنوری ۲۰۲۴
بانو طرزی گرانقدر مثل همیش زیبا قلم زدید ، سعادتمند باشید.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی
هزاران درود بر شما و افتخار بخشیدن به شعر هایم در سایت تان!
سپاسگزارم از حضور باصفای تان ، سعادتمند باشید.