بهارِ وطن
تاریخ نشر : یکشنبه۱۶ ثور (اردیبهشت) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۵ می ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا
بهار وطن
وَلّا که بهارت وطنم راحت جان است
پغمانِ تو سر تاج همه روى جهان است
آن بادو هوا آبِ زلال چشمه ى صاف ات
داروى شِفا بخش بهر روح و روان است
هنگام سحر ناله ى مرغانِ سحر خیز
لبخند زنان غنچه و بلبل بفغان است
بگذاشته نقاب بر رُخ خود کنج و کنارى
نازک بدن و سرو قد و غنچه میان است
شُکرانه خدا را که از جنگ اثرى نیست
هرچند گه و ناگه صدا هاى کمان است
مردم بسى از فقر و تهى دستى بنالند
در بى پولى ها نرخ و نوا خیلى گران است
دَر بستنِ از علم و معارف ندهد سُود
هرخوردو کلانِ وطن از وضع نگران است
در دادِ خدا غُره مشو دور نگر باش
بِگرفتِ خدا شامل هر عصر و زمان است
از کبروغرور تکروى ها سخت بپرهیز
اندر پى اعمال همه سُود و زیان است
این خاکِ بجا مانده ز اجداد و نیاکان
از یاد مبر کشورى هر ساکنِ آن است
وز حق تلفى ظلم و ستم دست بگیرید
در عدل هدایاتِ رسول حُکم قُرآن است
بگذار بزخمِ دیگران پینه که اکنون
بر دست ترا قدرت و هم فرصتِ آن است
دهقان دَرَود آنچه بدست کِشت نموده
در مزرع خود کوش ( فروغ ) تاکه توان است
حسن شاه فروغ
۴ می ۲۰۲۴
فروغ عزیز قلم زیبای تان را می ستایم ، همیشه سبز و بهاری باشید.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی