آرزوی خام
تاریخ نشر: یکشبه ۶ جوزا ( خرداد ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۲۶ می ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا
آرزوی خام
خدایا ! هست و بودم را برای او رها کردم
برای او ببین این دل به غم ها مبتلا کردم
خدایا! می شود روزی دلم پر آرزو ها کرد؟
برای آرزوی خام ببین جان را فنا کردم
خدایا ! با کی گویم از دلِ پر آرزوی خود
که صد ها آرزو دارد ولی آن را رها کردم
خدایا ! این چه قانون است دلم همواره پرخون است
شکست این دل به هنگامی که از یارم جدا کردم
ندیدم من چنین رسمی که دل در بند یار باشد
و من اینسان ( شکیلا) ناگهان برخود جفا کردم
شکیلا نوید
زیبا سرودید بانو نوید گرامی ، قلم تان رنگین و طبع تان رسا باد.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی