معجونِ رنگ
تاریخ نشر: پنجشنبه ۱۰ جوزا ( خرداد ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۳۰ می ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا
معجون رنگ
ز شهد مهر تو گاهی شرنگ می ریزد
به شیشهی دل آشفته سنگ می ریزد
خزان به فصل بهاران که چهره بر تابد
به جای هدیهی باران، خدنگ می ریزد
سفر دراز، رهِ عشق و این دلی زخمی
که خون تازه از این پای لنگ می ریزد
چه سال ها که هدر شد دل سپید مرا
ز لای دست تو معجون رنگ می ریزد
نگاه مهر تو وقتی ز من دریغ آید
به روی صلح جهان تیر جنگ می ریزد
احمد هنایش
خران ۱۳۹۸
کابل
غزل زیبایی را قلم زدید جناب هنایش عزیز ، سعادتمندی و کامگاری تانرا تمنا دارم.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی
شعر عالی که با احساس و ظرافت سروده شده است. همیشه بهاران باشی هنایش عزیز.