الا ای هموطن
تاریخ نشر : جمعه ۸ سرطان ( تیر ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۲۸ جون ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا
الا ای هموطن
با هم شریک درد و غمهاییم
در این وادی سرگردان
بپا کن آشنائی ها
نمی زیبد جدائیها
بیا قسمت کنیم رنج و محن را
بیا در ماتم و در سوگ
بیا سازیم دو جسم ، یک روح و تن را
یکی باشد حیات ما، یکی باشد ثبات ما
یکی باشد نژاد ما
یکی باشد نهاد ما
یکی باشد برای ما و تو
دشمن در این خانه
که چون آرام خفته خصم ما
در بستر گل های سیمین تن
صدای ناله آید هم بگوش من
زهر دیوار این میهن
صدای زجه و فریاد
صدای ریتم آزادی
صدای نعره ی تکبیر
صدای لرزش تدبیر
صدای پیکر آغشته در خون وطنداران
صدا بشکستن درهای آن زندان
صدای ریزش باران
نمیدانم کجا شد ننگ و ناموس بر
شهیدان کفن در خون
کجا شد رسم افغانی؟
کجا شد بزم افغانی؟
کجا شد رزم افغانی؟
که از طبل و غریوش
شورصد محشر بپا خیزد!
الا ای هموطن
بهتر نباشد همزبانیهای ما و تو
که من در غم نشسته، خنجر دشمن
گزیده مغز استخوان
تو در ناز و نعمت
خفته بر بالین پریروئی
لهذا !
همنوایی بهتر است
از ناز و ساز همزبانی های
خود کامان.
الحاج محمد ابراهیم زرغون
جناب استاد زرغون عزیز دلنوشته ی تان بسیار عالیست ، درود ومهر نثارتان باد.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی
سپاس بیکران از لطف بی پایان شاعر دلها جناب قیوم بشیر جان هروی گرانمایه که باین سیاه نویسِ سپید گونه ام توجه مبذول داشتند ، موفقیت های مزید برای شان از خالق بیچون ج استدعا مینمایم .
خواهش میکنم جناب حاجی صاحب استاد زرغون عزیز ، ممنون از همکاری تان.