رؤیای از عقاب . . .
تاریخ نشر : سه شنبه ۱۲ سرطان ( تیر ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۲ جولای ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا
رؤیای از عقاب . . .
به جنگ شب که روانی ، پس آفتاب ات کو؟
نشسته است به پرسش جهان، جواب ات کو؟
خیال کردی سفر زخم پا نمی دهدت؟
خرید عشق کنی ، سکه ی عذاب ات کو؟
اگر که منتظر خیل خیل مستانی
برای مستی شان خم خم شراب ات کو؟
سراب ، دشت سفر را غریق خود کرده
ورای این عرق شرم ، جام آب ات کو؟
ز بس به چهره زدی پشت هم نقاب ، نقاب
چه مانده است ز چهرت پس نقاب ات کو؟
زمین به نعره وجنگ است وجنگل است به دود
تو که طلوع جهانی ، پس انقلاب ات کو؟
ببین که اسپ سحر شیهه می کشد از نو
کجاست زین تو ، مهمیز تو رکاب ات کو؟
وطن که مست می خون آتشین تو است
برای سفره فردا ز دل کباب ات کو؟
خفاش فاتح شب های بی سحر شده است
عقاب نیستی ، رویای از عقاب ات کو؟
فاروق فارانی
می ۲۰۲۴
جناب استاد فارانی عزیز طبع زیبای تان را می ستایم ، عالی قلم زدید.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی