طورِ عشق
تاریخ نشر : دوشنبه ۱۸ سرطان ( تیر ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۸ جولای ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا
طور عشق
امشب نشسته بودم در کوه طور عشقم
او ذرّه جلوه ی کرد اکنو ن تنور عشقم
آتش دمید دمادم آن ساقی شرر خوی
باده ز دیده جوشید مخمور شور عشقم
از برق تیغ نازش خورشید می هراسید
با یک گلو تغافل حیرت به نور عشقم
از مسکَنِ حضورش در سینه مشت خون را
بی تاب می تپاند چندانکه زو ر عشقم
از جام سرمه سایش یک جرعه سرکشیدم
فریاد و ناله کر شد ، غرق بحور عشقم
با لشکرِ نَفس ها کُ او قاصدِ نگار است
در سینه می خرامد ساز و سرور عشقم
سودای نرگسش را به نقد جان خریدم
محشور صد قیامت، توفان صور عشقم
در هستی و عدم چون مستانه جلوه کردم
در عالم تناسخ زنده به گور عشقم
شبنم ز فرصتِ کم ، سر بر ندارد آ خر
سرباز و پاسدارِ مهرِ حضور عشقم
از عالمی جمادی ما را کشید برقش
مدیون جلوه زار سبز مرور عشقم
محمد ادریس بقایی قطره
کابل – افغانستان
جناب بقایی عزیز قلم تان رنگین و طبع تان رسا باد ، کامگار باشید.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی
سپاسمندم دوست گرانقدر . کار های تان در خور ستایش است.
سرفراز باشید جناب بقایی عزیز.