گره گریبان
تاریخ نشر : سه شنبه ۱۹ سرطان ( تیر ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۹ جولای ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا
عمر میگذرد یاد جوانی هم کیفیت دارد
« گره گریبان »
آورده مگر صبح ِ بهار عطر ِ تنش را
یا نگهت ِ آن زلف ِ شکن در شکنش را
چون غنچه بشد باز در آغوش بهاران
آنشب که برآورد ز تن پیرهنش را
شمع و گل و پروانه فتادند بپایش
عریان چو نمود ان مه سیمین بدنش را
باران بهاریست و یا باد سحرگه
کاورده به میخانه شمیم دهنش را
آن ماه لقا گر بسخن لب بگشاید
سعدی بخورد حسرت شیرین سخنش را
چون بلبلکی دور ز کاشانه همی خواند
بیچاره مهاجر غم و درد ِ وطنش را
مسعود خلیلی
جناب استاد خلیلی گرامی قلم زیبای تان را می ستایم ، بسیار عالی و دلنشین قلم زدید.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی