دلِ پٌر حسرت
تاریخ نشر : جمعه ۲۲ سرطان ( تیر ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۱۲ جولای ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا
دل پُر حسرت
دو قدم مانده که بارانه و سرما برسد
موسم تند حریصانه ز پهنا برسد
چرخ گردون وفلک برسر ما تیغی داشت
کاش می شد عِوَض برف ز گرما برسد
چه کنم من ز دلِ تنگ که غم ر ا بِکَشم
مَگَرم عشق به دادِ دِلِ شید ا برسد
دل پر حسرت من بود که شبها خون شد
آنقدر سوخت که دودش به ثُریا برسد
نیست ما را حسرتِ باده و ساغر بر سر
مگرم باده ء تلخ از طور سینا برسد
هرکه را دیدم و در بادیه سرگردانست
غیر ما کیست درین قافله دریا برسد
می نویسم آنچه دل گفت بگو می گویم
که ز حلقوم کسی ناله به نجوا برسد
حکمتِ داشت مه تابان و سیاهی زلفش
نگذارم دِلِ شب در رُخِ فردا برسد
بقایی (قطره)
جناب بقایی عزیز زیبا قلم زدید ، سعادتمند و کامگار باشید.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی
هروی گرانقدر یک جهان ممنون، حسن نظر تان است…
درود بر شما بقایی عزیز.