ذهنِ آفتاب
تاریخ نشر : چهارشنبه ۲۷ سرطان ( تیر ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۱۷ جولای ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا
ذهن آفتاب . . .
سر بمان بر بالشِ خورشید و دل آرام کن
عشقِ ناآرام را در سینه ی خود رام کن
هرچه می بینی فلق ها با سرِ ببرید ه اند
خوشهی خُرشیدِ نو از کهکشانها وام کن
دل کبابِ درد، بگذارش که دودش سرکشد
از شرابِ خونِ خود ، آتش میانِ جام کن
استواری نامِ صبرِ کوهسارِ مرده نیست
موج را این نام بخش و کوه را دشنام کن
پنجه هایت حلقه گشته بر گلوی خویشتن
دشمن خندان خود را، پنجه ها بر کام کن
در شبیخونی که راهت سوی آن در انتهاست
دل به جای سر گذار و سر به جای گام کن
از ضمیرِ مومیایی رو به ذهنِ آفتاب
راهِ نیلِ عشق دور از سایهی اهرام کن
می تند تا عنکبوتِ تیرهی تاریخ تار
چون مگس در آن مرو، خود را رها از دام کن
صبح می دزدند و دیروزی برایت میدهند
کامِ شان را تلخ و کامِ شومِ شان ناکام کن
فاروق فارانی
مارچ ۲۰۲۴
جناب استاد فارانی عزیز قلم زیبای تان همیشه رنگین و طبع عالی تان رسا باد ، بسیار مقبول سرودید.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی