در سرودت درد های مرده . . .
تاریخ نشر : یکشنبه ۱۴ اسد ( مرداد ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۴ اگست ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا
در سرودت درد های مرده . . .
سوختی در سوختن از سوختن پروا مکن
بال و پر بربند و در آتش بمان ، پر وا مکن
کوه باش و روح خود در سینهات پنهان بدار
چون دهانِ دره ، رازِ رود را رسوا مکن
در سرودت درد های مرده ناخن می کشند
با نفس ها زندگی بخشا به آن آوا مکن
ساعتِ بی عقربِ دل نیش تک تک میزند
زخم های لحظه ها را پاک از فردا مکن
ای تو گم در خویشتن در جستجوی خویش باش
گر شدی پیدا، گذر از خویش و خود پیدا مکن
رهزنانِ این شبِ سنگین، سفر را کشته اند
نعشِ او را روحِ رویا بخش و جز رویا مکن
این شبِ سنگین اگر خواهی به پایانش بری
در دل یلدا سفر کن ، خانه در یلدا مکن
فاروق فارانی
مارچ ۲۰۲۱
شعر زیبا و دلپذیری سرودید جناب استاد فارانی گرانقدر ، طبع عالی تان را می ستایم.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی