۲۴ ساعت

تقریظ محترم محمد آصف نهان بر کتاب ” فریاد مهاجر ” اثر محترم پوهنوال داکتر اسدالله حیدری

تاریخ نشر : سه شنبه ۱۳ سنبله ( شهریور ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۳ سپتامبر   ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا 

تقریظ محترم محمد آصف نهان بر کتاب ” فریاد مهاجر “

اثر محترم پوهنوال داکتر اسدالله حیدری

بنا م آ فریدگا رشعر و هنر

سـرزمیـن شـا دا ب ا فغا نستـا ن با قـله هـا ی شـا مخ و سر به فـلک کـشیدهء آن مهـد تمـد ن با ستـا ن بـوده و هـزاران شاعـربا قلـب های لـبریزازاحسا سا ت، از آن بر خا سته است.متأ سفـا نه بنـا برعوا مل مختـلـف مانند آ تش سوزی ها، جنگ ها ، حوا د ث طبـیـعی، چور وچپا ولها، مها جرت ها وغیره آ ثارشا ن ازبین رفته و به زیور طبع نیاراسته است.

״ فریاد مهاجر״ که دومین مجمـوعــهء شـعــری بـرادر بزرگوار وارجمند داکتر  اسدا لله حیـدری میبا شد، درهربخش خودحاوی نکات ومطا لب زیاد عرفا نی بوده ودر حقیـقـت گـنجیـنـهء شعـر و ادب دری میبـا شد که مطـا لعهء آن عـطـش هنـرمنـدا ن وادب دوسـتـان را تسکین میبخشد. به قول حضرت بیدل علیه الرحمه:

تا نفس با قیست جسم خسته  را آرام نیست

مشت خا ک ما به دا مان هوا افتا ده است

درعلاجم ای  طبیب  مهربان  زحمت  مکش

درد دل عمریست ازچشم دوا افتا ده است

 و یا اینکه:

بند گی با معـرفت  خـا ص  حـضورآ د می است

ورنه اینجاسجده هاچون سایه یکسرمبهمی است

مد ت مدید یسـت که خوشـبختـا نه مـرا  مصا حبت با شخصیت علمی و گوهر والامقام داکتر صاحب حیدری نصیب گردیده است. از وطنپرستی و خدمات شا یا ن شان چه در افغا نستان ویا درآ سترا لیا مطلع می باشم مگر در این مختصـر که نقد راجع به اثـر״ فریاد مهاجر״ میباشد نمی توانم ازآنها تذکری بدهـم.تنها اینقدر اشاره میدارم که خـدا پرستی، وطـن دوستی وآرزوی خدمت به هـم میهنـا نش، وی را دراین عـا لـم غـربت راحت نگذاشته است. محبت ودوستی خاصش به پـیـا مبــرگــرامی اسـلام(ص) واهــل بـیـت عـصـمت وطهارتش(ع) توام بـا درد هـجـران کـشورآبائی اش،قریحه وذوق شعری ایشانرا که آتشی بوده در زیـر خا کستر، تحریک، برملا وآ شکا رنمـوده ومجمـوعهء دست داشتهء شما حا صل آن میبا شد.

با راول دریک محفل بزرگ ازهموطنان عزیزما،خوانش دوپارچه شعرمیهنی ״ کـا بل ویران” و”د رد هجران”از سروده های داکتر صاحب حیدری را از زبان خودشان شنیـدم، دیدم که فراق میهن بزرگترین انگیزهء درد ورنج وی بوده وآنهمه خا طرات شیرین وطن زیبا ومحبوب خودرا یکایک،چون نگین زیب انگشترشعرنموده بودند، شنید نش آنقـدربالای حضا ر تأ ثیرانگیز بود که عدهء بی اختیا ر بیا د وطن ا شک میریختند. آنگاه آرزومند آن شدم که روزی دیوان این شاعر شوریده ودلباختهء وطن را دراختیار داشته باشم.

بیدل این شورووجد را چه زیبا بیان نموده است:

بسکه مستا ن را  بقـدر  می کـشیهـا  آ بروسـت

می زند پهلو بگردون هرکه بر دوشش سبوست

هر دلی کـز  غـم نگردد آب ،  پیکا نست و بس

هرسری کـزشـور سودا،  نشه  نپذ یرد  کدوست

الحـق هـنگا میکه ا ین مجـمـوعهء شعـری را سـرا پا و دقیقا ً مطا لعه نمودم، طبع  روان شاعرهر لحظه مـرا دردریـای محـبـت وطــن غــرق مـیـنـمــود.

این دیوا ن درحـدود یکصـد و ده عنوا ن دارد که نه تنها سبک های عراقی و خراسا نی را با لطا فت وماهرانه در قالب شعری روان درخود دارد،بلکه هر مصراع وهر بیت آن با اندیشهءعلمی، جذبهء قلبی وبا مطا لب پربار تزئین گردیده است.

ا سـتا د حیـدری درا شعـا رخود هـمـواره پیـرو سبک وشیوهء شعرای قدیم چون حضرات حا فـظ، سعـدی،بیدل وسنائی میباشد.

  شیـوا، سـلـیس وروان بـودن کلمات درهرشعرایشان هویدا بوده وچون اشعار سنا ئی با احسا سا ت وعواطف انسانی انس وآ میزش سحرانگیز داشته ودردل خوا ننده چنگ میزند، ما ننداشعارمولانا دل های پرعطوفت رابه رقص وسماع می آورد. اشعا رمناجا تیه، مراثی، ادعیه وربا عیا ت انسان رابه حالت تضرع ونیایش به درگاه خالق بی نیا ز متوسل میگردا ند. اشعار حما سی که در وصف فرزندان دلیر، مجاهدان واقعی وکفرستیز،آن حا میان شرف وناموس وپاسداران استقلال کشورسروده شده دردل وذهن اولاد بادرد ومیهن دوست،ماندگارمیماند.

 دراخیـرتوفیقـا ت هرچه بیشترداکترصا حب حیـدری رااز خـداوند لـوح وقـلم استدعا دارم .

محمد آ صف نها ن

معا ون انجمن افغا نهای نیو سا وت ولــز

٢۸  جون ٢٠٠۶

سدنی – آسترالیا