قصه . . .
تاریخ نشر : یکشنبه ۱ میزان ( مهر ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۲۲ سپتامبر ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا
قصه . . .
فردا درون قصه ی ما جا نمی شود
در خواب می برد ولی رویا نمی شود
فردا بشارتی است که در هر طلوع صبح
تکرار می شود ولی فردا نمی شود
تا قصه گو ز قصه، جنون را کشیده است
لیلا چراغ ظلمت صحرا نمی شود
ققنوس خو نموده به خاکستر دریغ
سیمرغ خسته مانده ، پرش وا نمی شود
تا قصه گو به سینه سحر را نگسترد
در شام قصه ، صبحی تماشا نمی شود
آن شور و عشق و نفرت و آن هجر و آن وصال
در قصه های غمزده ، پیدا نمی شود
تا جوهر بهار در آن قصه نفشریم
نوش طلوع ندیده ، نیوشا نمی شود
آوای چشمه ی که فقط شکوه کار اوست
گم می شود به خامشی، دریا نمی شود
گل ها غنوده اند به گلدان ، زبان عشق
جز در ستیز خار هویدا نمی شود
فاروق فارانی
آگست ۲۰۲۴
استاد بزرگوار جناب آقای فارانی عزیز ممنون از سروده ی زیبای تان ، مؤفق و مؤید باشید.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی