که می یابم نمی خواهم . . .
( هفدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : دوشنبه ۹ میزان ( مهر ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا
که می یابم نمی خواهم . . .
که مییابم، نمیخواهم، که میخواهم، نمییابم
چه را یابم؟ نمیدانم ! که جویان سویِ نایابم
در این شامی که رنگین است از نیرنگِ بیرنگی
دو چشمم سوزد از رویا، که بیدار است در خوابم
روانم چشمهی عاصیست از جنسِ عطش ، آتش
در این جویِ که میجویی، روان کی میشود آبم
شکستن میپرستم تا شکستِ خویش همچون برق
نه پای اندازِ ظلمت بارهگان ، خورشید و مهتابم
نیستان گنگ و خاموش است، ساز از سوز افتاده
سر و اندیشه، سازِ من ، دلِ پر عشق ، مضرابم
دلم دل گیر زین دریا و موجم پنجه زن بر ماه
اگر ابری شوم بهتر ، فرا از ننگِ مردابم
اگر پژواکِ یک فریاد می باشم ، همینم بس
نه گورِ مرمرین خواهم ، نه تندیسم ، نه محرابم
فاروق فارانی
جناب استاد فارانی عزیز زیبایی های را باید ستود ، زیبا و دلپذیر سرودید .
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی