۲۴ ساعت

15 دسامبر
۳دیدگاه

منشورِ عشق

هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : یکشنبه  ۲۵ قوس  ( آذر) ۱۴۰۳  خورشیدی  – ۱۵ د سامبر   ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا

منشورِ عشق

آرزومندم روزی

در کوچه‌ای خلوت و آرام

زیر سایه‌ درختان پاییزی

در مسیری که باغچه‌های پر از عطر خاک نم‌زده‌اش

آرامش دل و روان را به جان می‌سپارد

قدم بردارم.

 

باغچه‌هایی که برگ‌های ملونش

در دل خود داستان‌های ناتمام فراق

و دردهای گذشته را به دوش می‌کشد

و بادهای نرم و وقفه‌ای

نغمه‌های پنهانی از عشق را

در سکوت آن کوچه می‌خوانند.

 

همان کوچه‌ای که انتهایش

به جنگلی از خیال و شیدایی می‌رسد

جایی که دریاچه‌هایی پر از ماهیان رنگین دارد

و قوهای زیبای عشق

با منظره‌ای دل‌نشین

در دل آب‌ها زمردین شناورند.

 

جایی که نور خورشید

از میان شاخه‌های درهم تنیده درختان نیمه‌ عریان

گرمایی مهرآمیز و دلپذیر می‌افشاند.

 

در چنین لحظه‌ای،

در چنین مکان زیبایی،

آرزو دارم که تو را بیابم.

زمانی که نگاهت در اعماق وجودم

شعله‌ور می‌شود و اندام بلورینت

تشنگی روحم را سیراب می‌کند.

 

در آن کوچه که هر برگ فرو افتاده‌اش

ضربانی از قلب بی‌قرارم است

دستت را بگیرم و در سکوت و آرامش

آن فضا متعالی،

به نوازش نسیمی که حلقه‌های گیسوانت را

پریشان می‌کند

و هر رشته‌اش را به رشته‌ جانم گره می‌زند

نزدیک‌تر شوم.

 

رایحه وجودت را استشمام کنم،

دستانم را به دور کمرت حلقه زنم

و نفس‌هایت که شبیه نغمه‌ای در باد می‌رقصد

را به ذهنم می‌سپارم.

 

لاله‌ای گوش و غبغب گلابگونت را

به لبانم آرام لمس می‌کنم.

 

به نگاهی رازآلودت خیره می‌شوم

و منشور عشق را در امواج احساس

قشنگی زنانگیت از بر می‌کنم.

 

لحظه‌ای که در میان درختان،

دور از نگاه جهان،

گرمای تنت در آغوشم جاری می‌شود

و زمان، به احترام این عشق بی‌همتا،

از حرکت باز می‌ماند.

 

در آن لحظات ناب،

تمامی هستی به هم می‌آید

و هرآنچه که حقیقت عشق است

از دل دریای رغبت به گنجینه صدف آب‌دار

و زلال مروارید می‌ریزد.

 

و بقا هستی به بهار دیگر

نجوای عاشقانه سر می‌دهد.

 

و من ایمان دارم

هر آرزویی که عشق، طلیعه‌دار آن باشد،

تحقق می‌یابد.

نویسنده: 

احمد محمود امپراطور

 Ahmad Mahmood Imperator 

پاییز ۱۴۰۳خورشیدی 

 

۳ پاسخ به “منشورِ عشق”

  1. admin گفت:

    محمود جان امپراطور عزیز قلم زیبای تان همیشه رنگین باد ، سعادتمند باشید.
    باعرض حرمت
    قیوم بشیر هروی

  2. احمد محمود امپراطور گفت:

    شاعر فرهیخته و نویسنده گران سنگ، جناب استاد قیوم بشیر هروی صاحب
    گران‌ قدر،

    درودی صمیمانه و آکنده از مهر نثارتان باد.
    از زحمات ارزشمند و بی‌دریغ شما در قسمت ثبت و نشر سروده‌هایم عمیقاً سپاسگزارم.
    تلاش‌های بی‌مانندتان در این مسیر، بی‌گمان گواهی بر عشق و ارادت‌تان به هنر و ادب است و همواره مایه دلگرمی و افتخار برای من بوده است.

    از صمیم قلب آرزومندم که دستاوردهای شما در عرصه‌ی ادب و فرهنگ همواره با موفقیت و سربلندی همراه باشد
    و از برکات الهی بهره‌مند بمانید.

    با نهایت ارادت و احترام،
    احمد محمود امپراطور

    • admin گفت:

      محمود جان عزیز شاعر شیرین کلام ونویسنده ی توانا درود ومهر متقابل نثارتان باد ، باعث افتخار است که همکاران عزیزی همچون شما داریم. مؤفق باشید.

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما