ستاره گان همه در گردنش حمایل و . . .
( هفدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر :دوشنبه ۲۶ قوس ( آذر) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۱۶ د سامبر ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا
ستاره گان همه در گردنش حمایل و . . .
هزار پنجره د ر او شکسته وا نشده
درون خویش نشسته، ز خود رها نشده
ز پنجه های زمان قد کشیده چون فریاد
به لاک لحظه فرو رفته و فرا نشده
هلاک سجده ی محراب های شیطان است
چه بنده خوی خدایا که خود خدا نشده
ستارگان همه در گردنش حمایل و او
سیاه چاله خود گشته زان جدا نشده
رسوب کرده به اعماق خویش خندق وار
نه«خود» شده ست و نه «من» گشته است و «ما» نشده
ایوب وار به پوسیدگی سپرده روان
دعای مرگ فرو خوانده و دوا نشده
هزار پنجره در او شکسته وا نشده
جهان در او شده در بغض و او صدا نشده
فاروق فارانی
استاد گرامی بسیار زیبا سرودید ، قلم تان همیشه رنگین و طبع زیبای تان رسا باد.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی