مِئ کجا مستی کجا
دوکتور نوراحمد خالدی
سدنی، آسترالیا
مِئ کجا مستی کجا
تاریخ نشر پنجشنبه – ۲۶ عقرب ۱۳۹۰ – ۱۷ نوامبر ۲۰۱۱
مِئ کجا مستی کجا
چیره شد غمها مرا
ابر تیره خیمه زد
امروز هم فردا مرا
یک دو سه جامی بده
تیره شد دنیا مرا
دوکتور نوراحمد خالدی
سدنی، آسترالیا
مِئ کجا مستی کجا
تاریخ نشر پنجشنبه – ۲۶ عقرب ۱۳۹۰ – ۱۷ نوامبر ۲۰۱۱
مِئ کجا مستی کجا
چیره شد غمها مرا
ابر تیره خیمه زد
امروز هم فردا مرا
یک دو سه جامی بده
تیره شد دنیا مرا
انجینر محمد هاشم رائق
از امریکا
تاریخ نشر چهارشنبه – ۲۵ عقرب ۱۳۹۰ – ۱۶ نوامبر ۲۰۱۱
این برگ که سر گشته ز ایام خزان است
از چهرهً زردش غم دوران عیان است
چـــون بـــرق رود قافله عمر به سرعت
زین شیوه همه عالم هستی حرسان است
صالحه وهاب واصل
۲۸ – ۶ – ۲۰۱۱
هالند
تاریخ نشر سه شنبه – ۲۴عقرب ۱۳۹۰ – ۱۵ نوامبر ۲۰۱۱
زورق دنیای فـــانی شــعلهء نار اســـت و بس
نقش رنگین تصور دام آشـــکار اســــت و بس
ناله کن بر خــویشتن ای بنــــد در جــــال نظـر
هـر کجا خورشید ماند سر شب تار است و بس
نـوشتـه : سمیع الدین افغانی
داستان کوتاه
قسمت سوم
تاریخ نشر سه شنبه – ۲۴عقرب ۱۳۹۰ – ۱۵ نوامبر ۲۰۱
نسیم ، مادرش ونـازی خواهرش حوالی ساعت یک بعد از ظهر به خانه ی خـــاله ایشان درشهر زیبا جلال اباد رسیدند۰
خاله نسیم ازامدن خواهر وخواهر زاده هایش بسیارخوش شدوبه مهمان نوازی پرداخت۰
روز اول مادری نسیم باخواهرش ونـــازی بادختران خاله اش مصروف قصه ها شدند، لحظه بعد خاله نسیم رو به نسیم کرد وګفت :
نسیم بچیم ! چه وقت نقل نکاحت راخات خوردیم ،تا دیروزخو میګفتی که درس هایم تمام نشده، حالا شکر معاش خـــور شده ای و وقـــت جوانی ات است، فکر میکنم موقع اش است که به خیرسرشته کنی.
الحاج محمد ابراهیم” حبیب زی”
استقبال از شعر حضرت ” بیدل”
از حضرت بیدل :
شب که عبرت را دلیل این شبستان یافتم
هرقدر چشمم به خود واشد چراغان یافتم
تاریخ نشر دوشنبه – ۲۳عقرب ۱۳۹۰ – چهاردهم نوامبر ۲۰۱۱
از حبیب زی :
(با استعانت ازروحانیت حضرت بیدل )
در جهـان عشـق یـزدان مشـعلستان یافتم
وزنهـاد روشـنائـی گـنـج پنهـان یـافتم
از گداز سوز دل ، گرمی سراپایم گرفت
روح هستی شورومستی پیک جانان یافتم
سید همایون شاه (عالمی)
۱۳نوامبر ۲۰۱۱ م
رَستُن – ورجنیا
ایالات متحده امریکا
تاریخ نشر دوشنبه – ۲۳عقرب ۱۳۹۰ – چهاردهم نوامبر ۲۰۱۱
هر جا که عــاجزست لگــــد مال مردمست
وآن خائن ِ حریص ولــــــسوال ِ مردمست
تشخـــــیص پاکــــــدل بکند مــاده رند ِ دیر
هر ساده دل ببین که به غـــربال مردمست
نو شته نذ یر ظفر
تاریخ نشر دوشنبه – ۲۳عقرب ۱۳۹۰ – چهاردهم نوامبر ۲۰۱۱
در سفر آن همگی شور شر از یادم رفت
شوکت زنده گی و شاءنفر از یادم رفت
ژور نا لیست بدم متن و خبر یادم بود
شد فراموش سواد و خبر از یادم رفت
« هاتف »
تاریخ نشر یکشنبه – ۲۲ عقرب ۱۳۹۰ – سیزدهم نوامبر ۲۰۱۱
پیشوای دانشمندان جهان شیخ الرئیس ابوعلی ابن سینای بلخی ( ۳۷۳– ۴۲۷ ) یک روز طفلی را در دکان آهنگری دید که از آهنگر آتش می طلبید و چیزی که آتش را در آن بگذارد همراه خود نداشت .
آهنگر از آن طفل پرسید:
آتش هست اما چگونه آنرا میبری ؟
طفل قدری تأمل کرد و سپس خم شد و مشتی خاک خشک بر کف دست خود گسترد و آنگاه همان دست را بطرف آهنگر دراز کرد و گفت :
نجیب بهروش
نـومـبـر۲۰۱۱
ونکوور کانادا
تاریخ نشر یکشنبه – ۲۲ عقرب ۱۳۹۰ – سیزدهم نوامبر ۲۰۱۱
از جـفـــــای دهــــــــر تـاکـی نـالــه و مـاتـم کـنـم
چـنـد از جـور لـئـیـمـان شـکـوه هـــا پـیـهـم کـنـم
بـه کـــزیـن رنج و مـشـقـت خـویش را بـیغـم کـنم
بـعـد ازیـن از صحـبـت ایـن دیـو مـردم رم کـنـم
صالحه وهاب واصل
هالند
۹ – ۳ – ۲۰۱۱
تاریخ نشر یکشنبه – ۲۲ عقرب ۱۳۹۰ – سیزدهم نوامبر ۲۰۱۱
قیامت کرد آن قــامت که تا ما را نظــر افتـــاد
چو شمع بزم اغیار آتشم پــا تـــا بـه سر افتـــاد
ز دل امواج حسرت سر کشید و کرد تو فان ها
دمی کان کفر زیبــــا را نظر بر چشم تر افتــاد
نجیب بهروش
ونکوور کانادا
نومبر ۲۰۱۱
تاریخ نشر شنبه – ۲۱ عقرب ۱۳۹۰ – دوازدهم نوامبر ۲۰۱۱
ز قـضـا و قـدر هـر کـس کـه اگـر شـکـوه گـر اسـت
هـسـتـی او بـه جـهـــــــان بـار غـم و درد سـر اسـت
هـیـچ قـــانـع نـشـود بـر رســــــد و قـسـمـت خـویـش
آتـش حــــــرص ز بـس در دل او شـعـــلـه ور اسـت
محمد اسحاق ” ثنا ”
شنبه ۱۲ نومبر ۲۰۱۱
شهر وانکوور کانادا
آهی گر از نهاد یتیمی بکشیدا
هوشدار که این آه با آفاق رسیدا
لذت چه دهد نان که خوردی همه باناز
همسایۀ تو گشنه به پهلوت لمیدا
مولانا عبدالکبیر “فرخاری “
شنبه ۱۲ نومبر ۲۰۱۱
شهر وانکوور کانادا
آهی که زدل بیوه ای بیچاره کشیدا
از خواب گران مرده صد ساله پریدا
از فکر یتیمان کی برد رنج و علم را
شب درحرم خانۀ بی سفره لمیدا
سید همایونشاه عالمی
۸ نوامبر ۲۰۱۱ م
رِستُن – ورجنیا
ایالات متحده امریکا
تاریخ نشر جمعه – ۲۰ عقرب ۱۳۹۰ – یازدهم نوامبر ۲۰۱۱
نبوده ذره متاع مرا ز آفـــــــــتاب ازل
ز رنج عشق بسر خورده ام شهاب ازل
محال ِ حوصله بینیم کین کـــــشاکش دیر
بروزگــــار ابد میکشد ببین نقاب ازل
دوکتور نوراحمد خالدی
۹ اپریل ۱۹۹۵
نومییا، جزیرهٔ نیو کلیدونیا، در پسفیک،
جمعه – ۲۰ عقرب ۱۳۹۰ – یازدهم نوامبر ۲۰۱۱ لندن
زندگی نیست بجز بار غم سینه ما
جرس قافله ی گرد رهی در ره ما
همه اش دربدری کرده یی تو قسمت من
چونکه بودی ز اول دشمن پر کینه ما
محمد عزیز ( عزیزی)
پنجشنبه – ۱۹ عقرب ۱۳۹۰ – ۱۰ نوامبر ۲۰۱۱ لندن
محبت ، بهر اصحابِ پیامبر
بُـَود فرمــان ذاتِ حـَـّی داور
کسی توهین به یاران نبی کرد
نمی دارد به قرآن هیچ باور
پنجشنبه – ساعت ۱۰ : ۳ بعد از نصف شب ۱۰ – ۱۱ -۲۰۱۱
محمد یونس عثمانی
اول نوامبر ۲۰۱۱
ونکوور ، کانادا
تاریخ نشر پنجشنبه ۱۲عقرب ۱۳۹۰ – سوم نوامبر ۲۰۱۱
دیروز بادهرزهء زکوچهء ما دویده رفت
آن باد تندپا
خبر ورود خزان را درپایان وادی
به گوش سپیدار پیر لب جو گفته رفت
نـوشتـه : سمیع الدین افغانی
تاریخ نشر پنجشنبه ۱۲عقرب ۱۳۹۰ – سوم نوامبر ۲۰۱۱
مـــادرنسیم نیزموادی و لوازم مورد نیاز وضرورت سفر را اماده ساخته و به کمک نسیم در موتر جا بجا نموده وبعد از چنددقیقه هرسه به صوب شهر زیبا جلال اباد به راه افتادند۰
مادر با نسیم در سیت پیشرو و نازی خواهرش در سیت پشت سرموتر تکیه زد۰
لخظه سکوت در بین شان حکمفرما بودبعد ازچنددقیقه مادرش روبه نسیم کرد وګفت :
استاد شیراحمد یاور کنگورچی
۲۲ – ۱۰ – ۱۳۸۸هجری خورشیدی سروده شده است
افغانستان
تاریخ نشر پنجشنبه ۱۹ عقرب ۱۳۹۰ – دهم نوامبر ۲۰۱۱
دار جهان هستی دائیــم به ما جفا کرد
هر روز چرخ گردون تجدید ماجرا کرد
” در عقد تعلق فرسوده بود فطرت
از خود گسستن آخیر این رشته را رسا کرد ”
صالحه وهاب واصل
هالند
۲۹ – ۳ – ۲۰۱۱
تاریخ نشر چهارشنبه ۱۸ عقرب ۱۳۹۰ – نهم نوامبر ۲۰۱۱
بــا مرگ هـــم کــام دل مــــا نشـــــد بـــــدر
کز شصت پای غرق به خونیـــم تـا بـه ســر
رفتیــــم زیــــــر دار ستمگر بـــــه افتخــــار
لیکن به پیش پـای خصــم خم نگشت ســــر
نو شته نذ یر ظفر
کابل – تا یمنی وات
تاریخ نشرچهار شنبه ۱۸ عقرب ۱۳۹۰ – نهم نوامبر ۲۰۱۱
به سر کو چه معشو قه چراغی بکشید
بهر دیدار پری راه سراغی بکشید
فصل سر ماست تن از آتش می گرم کنید
از پی مرگ خنک؛ تیغ ایاغی بکشید
سید همایون شاه (عالمی)
۸ نوامبر ۲۰۱۱ م
رِستُن – ورجنیا
ایالات متحده امریکا
تاریخ نشرچهار شنبه ۱۸ عقرب ۱۳۹۰ – نهم نوامبر ۲۰۱۱
در آبنای نفـــــــس چوهمّـــــت بشد اسیر
در خاکــــــنای دیر مــــــروّت بشد اسیر
همصــــــحبتان ما همه خاموش گشته اند
وای از دهان خسته که صحبت بشد اسیر
ودود ” فضـلی”
اپـلـدورن – هالند
تاریخ نشر سه شنبه ۱۷ عقرب ۱۳۹۰ – هشتم نوامبر ۲۰۱۱
بــوی قــربــانـی شـمـیـدم عـیــد قــربــان آمــده
حـاجـیـان ازبـهــرقــربـانـی بــه مـیــدان آمـــده
عـاشـقـان عـیـدی کــدن بــا لـعـل خـنــدان آمــده
قـاصــد عـطـرِ صـبـا از پـیـش خــوبــان آمـــده
بـــا پـیــام هـمـــدلـی در جـمــع یـــاران آمـــده
محمد اسحاق ” ثنا “
ونکوور ، کانادا
تاریخ نشر سه شنبه ۱۷ عقرب ۱۳۹۰ – هشتم نوامبر ۲۰۱۱
ای شوخ قشنگ غنچه دهان عید مبارک
وی نور دو چشم ماه عیان عید مبارک
ای غنچه نو خاسته ای باغ و بهارم
وی خرمن گل سرو روان عید مبارک
تاریخ نشر شنبه ۱۴ عقرب ۱۳۹۰ – ۵ نوامبر ۲۰۱۱
امروز شنبه ۱۴ عقرب سال ۱۳۹۰ خورشیدی مطابق است به روز نهم ماه ذی الحجه ۱۴۳۲ هجری قمری و مصادف است به روز عرفه و فردا دهم ماه ذی الحجه، روز اول عید سعید قربان که از گرامی ترین عیدهای مسلمانان است که به یاد ابراهیم و فرزندش اسماعیل، توسط بسیاری از مسلمانان جهان و در کشور عزیز ما جشن گرفته میشود.