از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی
تاریخ نشر یکشنبه ۱۹ جنوری ۲۰۱۴ هالند
حکایت ۲۱۳
آراسته و مست ببازار آیی
ای دوست ندانی که گرفتار آیی
« شیخ ابوسعید»
محتسب و مست
علی نوشتگین از جملهء سپهسالاران دربارمحمود وضمنآ از خواص آن شهریار بشمارمیرفت .
یک شب در بزم خاص سلطان تا صبح باتفاق سایر ندیمان بیدار نشسته وباقتضای جوانی چند جرعه آب آتشین پیموده بود.
چون روز بچاشتگاه رسید، رنج بیداری در علی نوشتگین شدت یافت واز سلطان اجازه خواست که بخانهء خود برود.