۲۴ ساعت

آرشیو فوریه, 2025

27 فوریه
۴دیدگاه

تیغ سخاوت

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  پنجشنبه  ۹ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۲۷ فبروری   ۲۰۲۵   میلادی – ملبورن استرالیا

تیغ سخاوت

کس را بسوی خویش به  الفت نکشاندیم

وین شربت وصل تو به  خلقی نچشاندیم

کوشیدیم  اگر  در  رۀ  نخوت بُد  و عصیان

تخمی   ز   محبت  تۀ  دل  ها  نفشاندیم

ما  پند   ز   خوبان  جهان   کی    بشندیم

اینجاست که در وادی  ظلمتکده  ماندیم

ایام جوانی که  به عصیان همه بگذشت

پیریم و کنون   اشکِ   ندامت   نچکاندیم

هر سال و مه و هفته ی ما در گذران بود

گرد از دل پر  کینه   و  نخوت   نتکاندیم

شیطان حسادت که عدوی دل و دین است

با تیغ   سخاوت   جگرش   را  ندراندیم

دنیا چو شود مکتبِ عشق و گل و لبخند

بشنو ز جلال ات که به مقصد نرساندیم

سید جلال علی یار

ملبورن – آسترالیا

27 فوریه
۳دیدگاه

خانقاى دل

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  پنجشنبه  ۹ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۲۷ فبروری   ۲۰۲۵   میلادی – ملبورن استرالیا

خانقاى دل

بیا که حضرت  می شیخ  خانقای  منست

بیا که ذکر تو در لوحه ای دعای   منست

بیا  که هر  نفسم  سبحه   گونه   میلغزد

خبر ز  حال  دل من فقط  خدای   منست

بیا که ز اتش دل اشک دیده   غلیان  کرد

کنون  سرشک، معذب  گر لقای  منست 

بیا که خواب ز چشمم پریده  تا  به سحر

 حضور ناله  شبگیر  در  صدای   منست

بیا که بی ظفرم  ، قصه  های  با زار ام 

تمام   طعنه ای   اغیار  از  برای منست

 

نوشته نذیر ظفر ادامه نوشته…

27 فوریه
۳دیدگاه

خـطّـء پــاکــم

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  پنجشنبه  ۹ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۲۷ فبروری   ۲۰۲۵   میلادی – ملبورن استرالیا

 

مـنـاجــاتــیــه

با الهام واسقبال از شعرحضرت مولانا با مطلع:

ای خدا  این   وصل  را هجران مکن

  سـرخـوشـان عـشق را نـالان مکن 

 

خـطّـء پــاکــم

 

جـنگ را  در  مـیهـنـم   طـولان   مکـن

ای خـدا  ایـن  درد  بـی  درمـان  مـکـن

شـد بـه نـیـم قـرن  مـیـهـنـم  زیر ستـم

ظـالـمـان وجـانــیــان ، شــادان  مـکـن

عـالـمــان  کـشــورم  درغـــربــت  انـد

 جاهـلان درخـاک مان،سلطـان  مـکن

 شـد هــزاران بـی گـنـاهِ مـان  شـهـیـد

 مـردمــان بـی پـنـــاه،گــریـان  مـکـن

 کـشـورزیـبـای مــا گــشـتــه خـــراب

 خـطّــء پـاکــم، دگـــر ویـــران مـکـن

 مــیـهـنـم اشــغــال دســت  طــالــبـــان

 تــیــغ بـی دیـنــان دگــر، بـُرّان مـکـن

مـردم  مـظـلوم  کـشـور  یـا   کــریــم

گشته اند بی  حد  پَریش، نالان مکن

صـلـح و آرامـش  نـمـائـی   بـرقــرار

بـیـنـوایـان وطــن،حــیــران   مـکـن

مــردمــان  مـلـت مــا  را  ز لــطــف

مـتـفـق گـردان، زهـم  پاشـان مـکـن

خـائـنـانِ چــون  غــنـی  و طـالـبــان

 راهـی نـیـران کـن  و ،شـادان مـکن

 بـر نـجـات ایـن وطــن  از جـانـیــان

 لـطـف بی پـایـان،دریـغ مـان مـکـن

 مـنـجـی ایــن کـشــورم  را ای خـــدا

 آخــرش ازلـطـف خــود،پـنهان مکن

ازخـطــاهــای مــن  پُـــر مـعـصـیــت

روز مـحـشـر بگـذری ،پـرسان مکـن

ای کـریـم بـر” حیـدری” ازرحـمـتـت

 دردهـجـرانـش تـو،بـی درمـان مـکـن

پوهنوال داکتراسدالله حیدری

۱۴ جولای ۲۰۲۲

سیدنی – آسترالیا

27 فوریه
۳دیدگاه

پیکر عشق

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  پنجشنبه  ۹ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۲۷ فبروری   ۲۰۲۵   میلادی – ملبورن استرالیا

پیکر عشق

                    به دوران جوانی

پیکر عشق زیبا تر از پیش

در شیشه ی خاطرات دلپذیرم –

                                         زندانی 

از سرما در امان 

وهمیشه سبز …

در روز های سرد پیری

بودنش را جشن می‌گیرم 

و خانه ی زمستانم را –

                  تا ابدیت گرم می‌سازم  …

همچون گرمای مطبوع –

                                        جلال آباد

و بخاری های گرم کابل …

 هما طرزی

نیویورک 

۲۸

  اپریل ۲۰۱۳

27 فوریه
۱ دیدگاه

جلال سرکشی  …

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  پنجشنبه  ۹ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۲۷ فبروری   ۲۰۲۵   میلادی – ملبورن استرالیا

جلال سرکشی  …

نفس بکش نه نسیم است  و نام  طوفان نیست
نفس بکش که هوا تشنه  است  و  باران نیست

نفس  به  آیینه  زن ، زنده ای  و یا رفتی ؟
اگر که زنده ای پس سایه ات نمایان نیست

به کوچه کوچه عشقی که شهر فردا بود
سفر رسیده به راهی که جز بیابان نیست

حصار ها به  سر و  سینه  ها شده جاری
شده ست هر سری زندان اگرچه زندان نیست

سفر به اوج ببین، صبر کوه افسانه است
جلال سرکشی اش در سپهر پنهان نیست

شراره های  فلق   باز  از   طلوع خالیست
گمان که هیزم رویا  تر است و سوزان نیست

مگر  جرس  سخن  بازگشت   می خواند
که کاروان ز قدم مانده و  شتابان نیست

اگر که دشت جنون، کوه تیشه می طلبد
چرا چراغ دل ات سوخته، فروزان نیست

بگیر    جام  ستاره  ، بنوش   باده ی مهر
که در زمین هزیمت سروش مستان نیست

 گره  بزن رگ و    رویای   خود   به ناپیدا

 سراب یافته ات، جز شروع پایان نیست

 نفس کشیدن ات ای عشق زنگ بیداری است

 تو گر که بی نفسی ، نفس عشق، این سان نیست

فاروق فارانی

سپتمبر ۲۰۲۴

26 فوریه
۱ دیدگاه

خوشه های آبی

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : چهارشنبه   ۸ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۲۶ فبروری   ۲۰۲۵   میلادی – ملبورن استرالیا

 

بانو طیبه احسان حیدری

 

قیوم بشیر هروی

ملبورن – استرالیا

۲۶ فبروری ۲۰۲۵ 

خوشه های آبی

 

اخیرآ شاعر بانوی فرهیخته ای به جمع همکاران قلمی ۲۴ ساعت پیوست که در اینجا خلاصه ی از زندگینامه شان را خدمت خواننده گان محترم سایت ۲۴ ساعت پیشکش می نمایم.

بانو طیبه احسان حیدری ، شاعر خوش قریحه ، نویسنده ی توانا و معلم ورزیده ای میباشد که در شهرهرات باستان و در یک خانواده ای متدین و فرهنگی دیده به جهان گشود و تحت تربیه پدر بزرگوارش حاجی عبدالشکور احسان  پرورش یافته و با ذکاوت و علاقه مندی که داشت از همان آوان کودکی به فراگیری علم و ادب روی آورد و از حضور پدر شاعرش آموخت که می بایست برای خدمت به اینده سازان سرزمینش تا میتواند بیاموزد.

آری ! باوجود همه دگرگونی های اجتماعی و اوضاع نابسان در وطن او همواره تلاش کرد و به تحصیل پرداخت تا اینکه مؤفق شد تحصیلاتش را به اتمام برساند و بعنوان معلم در جامعه جهت تربیت اولاد وطن گام بردارد ، چنانچه در مکتب صلاح الدین سلجوقی هرات شامل وظیفه مقدس معلمی گردید وبرای تربیه فرزندان سرزمینش مشتاقانه خدمت نمود.

با تغییرات سیاسی در کشور او نیز همانند هزاران هموطنش مجبور به ترک وطن گردید و در سال ۲۰۰۷ به کشور آسترالیا هجرت نمود و در حال حاضر همراه با خانواده در شهر سیدنی اقامت دارد.اما مشکلات غربت نتوانست مانع از ادامه تحصیل این بانوی گرامی شود ، چنانچه با علاقه وافر به فراگیری علم و دانش در رشته روان شناسی و مثبت اندیشی به تحصیلات خود ادامه داد.

او شاعری است توانا و نویسنده ای است پرکار و وارسته که هیچگاه از تلاش جهت فراگیری دست نکشیده .

بانو حیدری نخستین اثرش را بنام « خوشه های آبی » تحریر و بدست نشر سپرد که حاصل تجربیات و اندوخته های او در زمینه های مختلف زندگی میباشد که برای راهنمایی  نسل نوین جامعه بدون شک مثمر ثمر خواهد بود.

 

قابل یادآوری میباشد که این بانوی گرامی در جهت خدمت به هموطنانش بخصوص بانوان سرزمینش همیشه تلاش نموده و از هیچ نوع کمک و مساعدتی دریغ نورزیده .  او درجهت احقاق حقوق حقه بانوان کشورش با صدای رسا و با متانت قدم میگذارد و آرزوش صلح و آرامش در تمام جهان و بخصوص سرزمینش میباشد. ضمن آرزوی مؤفقیت روزافزون به بانو احسان حیدری گرامی اینک نمونه ای از کلام ایشان را تقدیم شما خوانندگان محترم  می نماییم.

 

کتاب خوشه های آبی

کتابی  که  ز   عشقت   پر   شرر بود

به  هر صفحه   پر از   پند و   هنر بود

صفا  و   مهر   و      هر    ناز   محبت

به هر  واژه   که    میدیدم    گهر بود

به صفحه  صفحه اش  رازی  نهفته

که گویا  عشق را یک   بال و پر بود

قلم  هر  صفحه  را   با  ناز  می دید

به  هر سطری  جهانی  مستتر بود

به رقص بزم  و در امواج  احساس

قلم  همچون  نسیمی  در گذر بود 

کتاب  خوشه  های  آبی  چون  نور

به   باغ    دل    درخت     بارور بود

چنان تابیده هر  شعری به احساس

که  هر واژه  چو‌ نوری جلوه گر بود 

فصاحت  در   کنار   خط  خطی ها

که همچون قند مصری پر شکر بود

بلاغت همچو  غنچه   در   گلستان

درخت    هر   ترانه    پر   ثمر بود

در  آن   انگیزه  و   احساس  پیوند

کتاب       زادهٔ     نسل   بشر  بود

نگارستان    این   دیوان   و   دفتر

ز  کلک  طیبه   این  یک   هنر بود

26 فوریه
۱ دیدگاه

براه باد نهادم چراغ روشن چشم

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  چهارشنبه   ۸ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۲۶ فبروری   ۲۰۲۵   میلادی – ملبورن استرالیا

 به یاد بود و بزرگداشت از بیست و هفتمین سالروز

 رحلت استاد محمد سعید مشعل غوری.

تولد ۱۲۹۲ شمسی – وفات ۱۳۷۶ شمسی

رفیع اصیل یوسفی 

 

 عشق شوری در نهاد ما نهاد

جان ما در بوته ی  سودا نهاد

 در گذر زمانه و در فراخنای تاریخ یک قرن اخیر بسا چهره های ماندگار ، دلسوز و مهر آفرین در عرصه ی هنر ، فرهنگ و اندیشه ، آینه دار وفاق ، همدلی و انسجام اجتماعی و میهنی ما بودند که درین فرصت یادی می نماییم از نگار گر ، مینیاتوریست ، مجسمه ساز ، شاعر ، ادب پژوه وسیاستمدار لایق روانشاد استاد سعید مشعل که در اواخر سال ۱۳۷۶ خورشیدی رخ در نقاب خاک کشید ودر جوار آرامگاه حضرت امام فخر رازی در منطقه «(خیابان هرات)» درصدف خاک آرمید. ضمن ابراز تسلیت محضر جامعه فرهنگیان ، هنرمندان ، نویسندگان و فرهیختگان افغانستان ، درین فرصت با بهره‌گیری از آرا ، نظریات و دیدگاه های اساتید و پژوهشگران و محققان وبا در نظر گرفتن وقت وکوتاه نمودن سخن – به گلچینی ازین گلستان دعوت تان میداریم و یاد آن فرزانه را گرامی میداریم.

داکتر اماالله واسعی ، شاعر، ادیب:

شهر ما  شهر  تمدن  شعر  فرهنگ و هنر

تاج عزت درهمه اعصار همی داردبه سر

مرحوم استاد محمد آصف فکرت هروی:

سال ۱۳۵۰ خورشیدی در رکاب حضرت استاد عطار ،،رح،، مرحوم مشعل را در منزلش ، درغرب مصلای هرات زیارت کردم. در آن یکی دو ساعت بدقایق,  با یکی دیگر از ظرایف هنر استاد مشعل یعنی سنگ تراشی آشنا شدم. آن روز استاد ظریف ترین آثار تراشیده از سنگ هارا با خوشنما ترین رنگها و زیبا ترین نقشها به ما نشان داد. توضیح داد که چسان سنگها را از نقاط دور و نزدیک از دل کوهها وعمق رودخانه ها بدست آورده است،. ص۱۹۵

استاد عبدالغنی نیکسیر ، محقق – روز نامه نگار :

استاد مشعل مکتب بهزاد را پی جویی کرد وخوب هم از عهده آن بدر آمد.

او چنان در کار خود منهمک و علاقه مند بودکه میخواست سراسر چهره ی هرات را نگارستان هنر مینیاتور سازد ! ص۲۰۲

استاد عبدالغفور آرزو:

شاعر و پژوهشگر روانشاد استاد مشعل حافظ میراثی گرانبهاست ، مشعل در طور هرات این شعله قدسی را بر افروخت ، شعله ی که در روشنایی آن مانی، میرک، و بهزاد تولدی دیگری دارند.

شعر شور مشعل از ،، بهارستان جامی ،، رنگ گرفته و مینیاتورش از هنرستان بهزاد آهنگ ، وبحق آینه هنر نمایی مکتب هراتست – کارنامه مشعل. ص۲۰۴

استاد حاج امین الله پیرزاد هروی ، خوشنویس و مدرس هنر خط :

در دورانی که من شاگرد استاد عطار بودم با مرحوم مشعل آشنا شدم. مشعل از زمره هنرمندان گرانمایه ی بود که همواره هنر را نی برای خود که برای مردم خود میخواست ، او نه تنها هنرمندی مردمی وواقعگرا ، بلکه ادیبی فاضل و تذهیب کاری چیره دست بود   ص ۲۰۲ 

 استاد سعادت ملوک تابش:

شاعر،نویسنده موضعگیری های ارزشبار ، مشعل ، اورا بعنوان هنرمندی راستین، اصالت گرا وابتذال ستیزدر تاریخ معاصر هنر سرزمینش به ثبت رسانیده است. ص ۲۰۰

استاد محمود عطار هروی ؛ خطاط و مینیاتوریست:

استاد مشعل محراب شبستان شمالی مسجد جامع شریف هرات را زیر نظر خود وکار گروهی شاگردانش طراحی و با مهارت خاصی گچبری کرد که خوشبختانه اکنون سالم است.

در سال های اخیر استاد مشعل غوری به ( خانه نگاری) روی آورد.

خانه فرهنگ هرات در «سالن ولایت» یکی از دست آورد های هنری استاد مشعل است. در واقع امر خانه نگاری یکی از شاخه های مکتب هنری هرات است که تا صد سال قبل مرسوم بود ۲۰۳

 

استاد محمد کاظم کاظمی ؛ شاعر.نویسنده و پژوهشگر ادبی :

باری کسانیکه (۳۰) سال قبل به شهر هرات رفته اند – در وسط پارک خواجه علی موفق ، استخری دیده اند با تندیس های از سه اسپ که بشکل زیبای تراشیده شده بودند و از معدود آثار تجسمی استاد مشعل بودند – اگر امروزه کسی به آن شهر سفر کند دیگر اثری از آن تندیس‌های هنرمندانه نخواهد دید زیرا حاکمان فعلی هرات ، آن هارا با عنوان بت از میان برده اند.

شنیده شده که بعضی از مینیاتور های استاد نیز به شکل مشابهی از میان رفته اند  … ص ۲۰۱

سرچشمه ها و مآخذ:

۱ – رنگ ورنج – به ضمیمه هنر آوران هری.

بکوشش رفیع اصیل یوسفی/ نشر سنبله چاپ اول ۱۳۸۴ بهار ۲۰۰۵ میلادی. چاپخانه دقت – از انتشارات کانون هنر های زیبا – اندیشه ، ودانش با همکاری موسسه خیریه حضرت امام جواد ،،ع،،

۲ – بربال خاطره ها – صفحات ۲۵۴ به بعد. به اهتمام محمد رفیع اصیل یوسفی. ناشر ؛ انتشارات هاتف/چاپخانه حافظی.

 

 

 

 

 

23 فوریه
۳دیدگاه

   سوختم من خالقا !

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  یکشنبه  ۵ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۲۳ فبروری   ۲۰۲۵   میلادی – ملبورن استرالیا

سوختم من خالقا !

 

سـوختم من خالـقا!  از جـور  دوران سوختـم

ازفـراق  زادگـاهـم ،مُـلک  افـغان  سـوخـتـم

 زیستـن درکلـبه های کشـورم   دائـم عـزیـز

 سـالهـادورازوطـن ،از درد هـجران  سوختـم

 ماهـرویـان  وطـن ،از  ظـلـم طالـب در فــرار

مـن بیـاد نـرگـس چـشـم غـزالان سـوخـتـم

تـا بکی ؟افـغـان ستـان،زیـرظـلـم  ظالـمــان

ازجـفــای ظـالـمــان ودال خـوران  سـوختـم

طـالـبـانِ دورزاسـلام،بـا شـعـارحـفـظ دیــن

مفتضح کردنـداسـلام،کزدیـن ایشان سوختـم

حـرص دنیـا برده است،اسلامیت ازیـاد شان

ازجــنــایــت هــای اولاد،یــزیــدان سـوختـم

عـالـمـان کـشـورم، تـرک مـیـهـن کـرده انــد

مـن بـیـاد فــاضــلانِ کـشــور مــان سـوختـم

شــد خـرابـه کـابـل وقـنـداروغـزنـی وهرات

 مـن بـیــاد شـاهـکـارنـغــز*بـامـیـان سـوخـتـم

حیدری“صبـرخـداکـن،بعـدهرشب  صبح رسد

تـا نگـوئی دیگـرش،کـزظـلـم دونـان سـوخـتـم

پوهنوال داکتر اسدالله حیدری

۶ جون ۲۰۲۲

سیدنی – استرالیا

*- نغز_خوب،نیکو،لطیف،بدیع،هر چیزعجیب وبدیع که دیدنش خوش آیند باشد،فرهنگ فارسی عمید

23 فوریه
۱ دیدگاه

 سرود زبان 

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  یکشنبه  ۵ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۲۳ فبروری   ۲۰۲۵   میلادی – ملبورن استرالیا

 سرود زبان 

اگر زبان  خوش است ، رسم   دلبری  بهتر

که  با  زبان  خوش ،  آهنگ  سروری  بهتر

چنان فصیح و ملیح ، دُرِ شهسوار  دری ست

چو در زبان دری  ، شعر  و شاعری   بهتر

هزارنکته ی رنگین و دل فریب و صفاست

به سانِ  ابر  گهربار   ،   سخنوری   بهتر

جهان   گشایی و  آیینه ی  جهان   نمای

کزآن به   جلوه خرامید  ،  سکندری بهتر

سرود مطرب و ساقی و شورو شعف و شراب

به بزم عشق ،   سماع  و قلندری   بهتر

هرآنچه عدل و عدالت بوّد به جیب قضا

رهین   منت  یزدان ، چو   داوری   بهتر

رسید پیام سروش ، از  برای قوم جهول

کند هدایت و عدل و پیامبری «ص» بهتر

چو آیه آیه ی قرآن   زبان  بوّد ، عربی

لطیف و دلکش و   آهنگ  بهتری بهتر

نه ظلم و آنچه ستم بر کسی ر وا باشد

سواد و حسنِ خط و روشن و بری بهتر

مرا زمثنویِ  مولوی  به  پهلوی   چون

نوای معنوی و   فیض   عشقری بهتر

سخن زعشق و مقام است ، بنام  ابراهیم

که درشکست بتان   نام   آذری   بهتر

به هرزبان که ثنا خوانی ، برخدای جهان

به اوزبیکی و به پشتو به سومری بهتر

مرا «خوشحال» به پشتو خوش است ، زبان اصیل

نوای مطرب و «رحمان» ، به لوگری بهتر

دری زبان خلایق  ، چو   نغمه ی داؤد

پرندگان به سماع، رقص ساحری بهتر

اگرچه صوت خوش است ، عندلیبِ بلبل باغ

ترنم   و   نفسِ   گرم   ،   کنری  بهتر

به واژه گان زبان ،  فارسی و چو اشکانی

دعا و درس و نیایش به  ارموری بهتر

اگر ز دختر  رز  خون بهایی   دریابیم

مرا بس است ازآن ، آب  کوثری بهتر

قدح و ساغرو صهبا و مستِ باده وجام

شود حرام کزآن باده ،   ساغری بهتر

رسالتِ من و توست هموطن به پا خیزید

مباد که خصم زبان گوید ، کافری بهتر

وگرحریم وطن جای پای دشمن شد

چنان بهِ رزم ، که آن جنگ خیبری بهتر

اگرتو من شوی ، من تو شوم، زوحدت خلق

شود به باغ وطن گل ، صنوبری بهتر

چنان که دَین و وجیبه ست برای پاسداران

حفاظتِ  دُر و گنجینه  ، وافری بهتر

وگربه گنج رسیم ، گنجِ شایگان دری ست

نمونه ایست چنین ، گنجِ بابری بهتر

بدان که حافظ شرین کلام و سعدی عشق

به طبع دلکش خود گفته اند  ، دری بهتر

چنان به شیوه ی نغز و مسجع  بود غزلش

زسبک هند و خراسان ، به کهتری بهتر

به آسمان ادب بیدل است مخزن علم

عروس شعر بیاراست و ،  مشتری بهتر

زبان مُعرفِ   آهنگ و ،  اعتبار ملل

چو در تمدن مشرق زمین، دری بهتر

چو قوم آریایی در زبان، کهُن دژی بود

چنان اصالت و شیوا و محوری بهتر

زمانه ها گذران است و ، صد هزار دگر

بوّد نوای خوش و ، کبک چون دری بهتر

مسامریم چنان سخت، به آزمون فلک

به ارث گنج زبان را ، چو گوهری بهتر

ز نسل  آرین  و  باختر و  تخارستان

یکی بود چو «خلیلی» ، ز باختری بهتر

دراین حدیقه خزان است ، نخل بی ثمرم

شکسته قامت من ، باد  صرصری بهتر

شکسته رنگ صداقت، شکست رنگ زبان

چو سوخت همنفسم ، ناله پروری بهتر

به وقت خسته دلی و هرآنکه پیر شده ست

سر ِ فسرده ، به  بالین  آن  پری بهتر

کمند زلف و خط و خالِ ، مهوشان در سر

هوس به دامن صحرا، سبک سری بهتر

چنان عذوبت و رنگین بود ز هند قدیم

رموز بیخودی ، از  سِر   لاهوری بهتر

اگر به سبک جدید و کهُن سخن گوییم

به اصل و فرع، چنان گویمت دری بهتر

به هفت هزار رسد، جمع صنف وباب زبان

بوّد به بام جهان  ، نام  پامیری بهتر

دگر بلاد خراسان و  هم ، ورا رودش

چو تاجکی و به ترکی و طبری بهتر

اگر یوروپ ز یونان و سنسکرت می بود

زبان   مادر  دنیا ،    سراسری بهتر

چو چپ نویس شدیم ، هم ز راست معتبریم

بوّد ز بابل و کابل ،    فناوری بهتر

رسوم و طرز نیاکان ما  چو ایران بود

چو بلخ و هیروی و سغد  و بشری بهتر

کلام اگرچه اوستایی و ، به یغنابیست

برقص و شور، چو آهنگ زر زری بهتر

اگر که زَند و ، چو پازند بوّد ز آریانا

زبان شعر به  دری  و   تاتاری بهتر

اگر سرود بلوچی ، ز شوق دل شنوی

چنان به وجد و به حال است ، محشری بهتر

سخن زمعنی سریانی و چو خوارزم است

رسد به گوشِ دلم   ، آه و اثری بهتر

چنان زرین و چو سیمین ، به بیستون باشد

کتیبه های قدیم و ، کُهن وری بهتر

اگرچه پیشه مرا ، ناله درسخن باشید

زبهرقوُت حلال ، کسب زرگری بهتر

خوشی و فرحت من ، دوست هرزبان گردم

به هرزبان که ثنا خوانی ، اکبری بهتر

نیاز خسته دلان ، حاجت و دعا « زرغون »

به    بارگاه  خدا  وقتِ   سحری بهتر

الحاج محمد ابراهیم زرغون

گرفته شد از مجموعه اشعار وطن نامه 

23 فوریه
۳دیدگاه

قناری عاشق

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  یکشنبه  ۵ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۲۳ فبروری   ۲۰۲۵   میلادی – ملبورن استرالیا

قناری عاشق

                         به دلم

فاصله ی من با خورشید

                   همان شبنم صبحگاهیست

                                              که عطر ترا …

در بسترم پخش میکند

هوای اتاق

آهنگ عشق را زمزمه میکند

در امتداد یک روز

یا در دوام یک شب

هردو حیرانیم

و تنها قناری عاشق

زبانم را میداند

و به حرفم گوش میدهد …

هما طرزی

نیویورک 

۱۲ مارچ ۲۰۱۳

23 فوریه
۴دیدگاه

پارسی، شُکوهِ جاودانه‌ی اندیشه، هنر و هویت

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  یکشنبه  ۵ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۲۳ فبروری   ۲۰۲۵   میلادی – ملبورن استرالیا

پارسی، شُکوهِ جاودانه‌ی اندیشه، هنر و هویت

 

زبان مادری من، پارسی است؛ زبانی که از ژرفای تاریخ همچون ققنوسی سر برآورده و در تندبادِ حوادث، با شکوه و وقاری بی‌زوال، بر آسمانِ فرهنگ و تمدن درخشیده است. 

این زبان نه‌فقط وسیله‌ای برای بیان، که آیینه‌ای تمام‌نما از تفکر، احساس، معرفت و جانِ آگاهان، شاعران و حکیمان است؛ زبانی که در هر واژه‌اش، روحی زنده می‌تپد، در هر جمله‌اش، نغمه‌ای جاودان می‌پیچد و در هر بیتش، حقیقتی ژرف رخ می‌نماید.

 

پارسی، این گوهرِ بی‌همتای ادب، کهن‌ترین دفترِ فرهنگ، خرد و تمدن ماست؛ زبانی که پیشینه‌اش از ۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰ سال فراتر می‌رود و ردپایش بر الواحِ سنگیِ شاهان، در دیوانِ شاعران و در مکتوباتِ دانشمندان، جاودانه نقش بسته است. 

 

از پارسیِ باستان تا پهلوی، و از پارسیِ دری تا امروز، واژه‌های آن، دُرهای تابناکی‌اند که در صدفِ زمان، درخششِ خیره‌کننده‌ی خود را حفظ کرده‌اند و همواره بر تارکِ گنجینه‌ی فرهنگ و ادب می‌درخشند.

 

پارسی دری، این اقیانوسِ بی‌کرانه‌ی سخن و دانایی، از قرن نهم میلادی تاکنون، با نوایی دلنشین و آهنگی جاودانه در جان و جهان جاری است. 

این زبان، پرچمدارِ فرهنگ، معرفت و تمدنِ حکومت‌های باشکوهی همچون سامانیان، غزنویان، تیموریان و صفویان بوده و در دامانِ خود، گوهرانی بی‌مانند پرورانده است؛

 زبانی که مولانا را در سماعِ عشق، 

فردوسی را در شکوهِ حماسه، 

سعدی را در بوستانِ حکمت، 

حافظ را در خلوتِ راز، 

بیدل را در دنیای پیچیده‌ی عرفان، 

ناصر خسرو را در حکمت و اندیشه

 و خیام را در فلسفه‌ی هستی آفرید.

 

این زبان، همچنین، زادگاه اندیشه‌های سترگ و ژرف‌اندیشی‌های فیلسوفان و دانشمندانی بوده که بر تارکِ تاریخ درخشیده‌اند؛ رودکی، پدرِ شعر فارسی، 

بوعلی سینا، نابغه‌ی طبابت و فلسفه، 

ابوریحان بیرونی، ستاره‌شناس و پژوهشگر بی‌بدیل، 

حکیم ناصر خسرو، شاعر، فیلسوف و مبلغِ برجسته، 

جامی، شاعر و عارف برجسته، و هزاران فیلسوف، نویسنده و شاعرِ دیگر که هر یک، مشعلی از دانش و ادب را در شبستانِ تمدن برافروختند.

 

افغانستان، ایران و تاجیکستان، سه جلوه از یک گوهرند؛ سرزمین‌هایی که پارسی در تار و پودِ هویت‌شان تنیده است و از گهواره‌ی نیاکان تا امروز، موسیقی دلنواز و شورانگیزِ این زبان را در کوچه‌باغ‌های شعر، معرفت و عرفان شنیده‌اند.

این سه دیار، نه‌فقط مرز مشترک، که میراث‌دار اندیشه‌ای یگانه، فرهنگی هم‌ ریشه و گنجینه‌ای از خرد و حکمت‌اند که از چشمه‌ی بی‌پایانِ پارسی، جان گرفته و شاداب مانده‌اند.

 

من نیز، از برکتِ این زبانِ فاخر، صاحبِ اشعار و مکتوباتی هستم که با جوهرِ جان نگاشته شده‌اند؛ 

زبانی که چون رود، اندیشه را زلال می‌سازد و بر صفحاتِ دل و جان، نقشی از جاودانگی و شکوه می‌زند. 

اما پارسی را نمی‌توان در چارچوبِ یک روزِ گرامی‌داشت محصور کرد، چراکه این زبان، همچون خورشیدی درخشان، هر بامداد از افق‌های تازه سر برمی‌آورد و چون رودی خروشان، پیوسته در بسترِ زمان جاری است.

 

پارسی، زبانی نیست که غبارِ کهنگی بر آن بنشیند؛ این زبان، در عمقِ تاریخ، در قلبِ مردمان ایران، افغانستان و تاجیکستان، و در جانِ عاشقانِ شعر، عرفان و معرفت در هر گوشه‌ی جهان، زنده و جاودانه خواهد ماند.

با مهر و ارادت

نویسنده:

احمد محمود امپراطور 

سوم حوت ۱۴۰۳ خورشیدی 

۲۱ فبروری ۲۰۲۵ 

 

23 فوریه
۱ دیدگاه

سیب سرخ

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  یکشنبه  ۵ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۲۳ فبروری   ۲۰۲۵   میلادی – ملبورن استرالیا

سیب سرخ

افق     در    پیرهن     افتیده    دارم

 به دستم سیبِ سرخی چیده دارم

 بچین  و   لرزه   بر   اندام    من زن

 به بستر   برگِ   گل   پاشیده دارم

 هما باوری

 جرمنی

 ۳ فبروری ۲۰۲۵

23 فوریه
۱ دیدگاه

خم بیداری . . . 

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  یکشنبه  ۵ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۲۳ فبروری   ۲۰۲۵   میلادی – ملبورن استرالیا

خم بیداری . . . 

 عشق می کاری  به صحرا ها ، جنون گل می کند

هر طرف  لیلای  رویا  ل اله  گون ،   گل می کند

 می شود این عشق دشمن سوز ، دشمن ساز هم

 از زبان   تیشه  ها   صد   بیستون  گل  می کند

 تخمی  خفته   در    نمکزاران    تاریخ    عقیم

گر نشد  دیروز باغستان  ،  کنون   گل  می کند

گر سفر  گمراه   گردد  از   مسیر   شهر عشق

 می رود رفتن به  نارفتن ، سکون  گل  می کند

 گرچه این  دیروز  خویی   کشته   فردا را ولی

 عشق  فردا  باز  خواهی دید،  چون گل می کند

 خار زاری   پیش  رو    داری   مجو  آرام  را

 زخم بیداری ترا   در سینه  خون    گل می کند

 تا  نهال  عشق   را   پیوند    پندار   نو  است

ریشه اش در آسمان ها،  واژگون   گل می کند

 صبر کوهستان مبین و از  سکوت  آن   بترس

 شورش آتش فشان اش ا ز  درون  گل می کند

 عشق را مهمان  بکن ، بشقاب خورشیدش  بده

 خانه از او از  درون   و از  برون  گل می کند

گر   افق   دزدیده   شد  ،  اما   برای  کاروان

شوخ چشمان ، اختران  رهنمون گل می کند

فاروق فارانی

آگست ۲۰۲۴     

 

22 فوریه
۱ دیدگاه

کوکبِ اقبال

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  شنبه  ۴ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۲۲ فبروری   ۲۰۲۵   میلادی – ملبورن استرالیا

کوکبِ اقبال

 در شبِ    مهتاب   من   با  یادِ تو

 در  دلم  هنگامه   بر   پا  می کنم

 تا سحر از عشق   می گویم سخن

 مهرِ خود در سینه ات جا می کنم

 می سرایم شعری چون رنگین کمان

 واژه هایش سبز و نارنجی و زرد

 چون بهاری رفته  از باغ و چمن

 یا خزانی خسته  از  اندوه و درد

 می   شمارم   اخترانِ   خفته  را

 در   دلِ   بی  انتهای   کهکشان

 تا   بیابم   کوکبِ   اقبالِ  خویش

 از مهُ   تابنده   می گیرم   نشان

 نالهّ   مرغِ   سحر   آید   بگوش

می رّباید از دو چشمم خواب را

 لای  گیسویم   بنرمی   جا دهم

 سایه های   روشنِ  مهتاب را

 سردهم  بر شاخهُ   سبزِ خیال

چون  قناری  نغمه  و آوای تو

 خوابی خوش باشد اگر بینم شبی

 گشته ام عشق تو و رویای تو.

 مریم نوروززاده هروی

 ششم‌ جدی ۱۴۰۳ خورشیدی

۲۶ دسامبر ۲۰۲۴ میلادی

 از مجموعهُ”پاییز “

هلند

21 فوریه
۱ دیدگاه

گلگون کفنان

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  جمعه  ۳ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۲۱ فبروری   ۲۰۲۵   میلادی – ملبورن استرالیا

گلگون کفنان

زین دیر مغان  ، سرور  و  یاران  همه رفتند

سر مست و غزل خوان و پریشان همه رفتند

ما    نیز   روانیم  ، پی     قافله ای   عشق

در چانتهء ما اشکِ  سحر ، دان همه رفتند

عبرت   نشد  از   بهر  خلایق  ، ز   گذشتن

کردند بهم   کینه   و ،  حرمان   همه رفتند

آنان که خدایی و گدایی نمودند ، در این بزم

کوبنده   و  توفنده   و ،   بیجان همه رفتند

نمرود   چو   فرعونِ   زمان ، ظلم   بکردند

کشتند و بِبستند و ، به زندان  همه رفتند

در میهن ما ، خون  بسی   ریخت شیادان

گلگون کفنان بود   شهیدان ،   همه رفتند

در غزه ، چنان   فِزه   در انداخت   یهودان

شارون چو قارون ، به خاکدان همه رفتند

خونین   نمودند ،  چو آن    قدسِ   خداوند

در   قعر  جهنم ،  ز   دوران    همه   رفتند

در دهر یکی ماندَ و ، آن خالق هستی ست

آن رفت و این رفت   و  ، آیند   همه رفتند

این آمد و رفت ، باز چو   آیند   معاد است

زرغون بِکُش نفس و ، تنِ و جان همه رفتند

الحاج محمد ابراهیم زرغون

۲۰ فبروری ۲۰۲۵

اسلو ناروی

—————————-

فِزه = زشتی و پلیدی

معاد = قیامت و روز رستاخیز

21 فوریه
۳دیدگاه

غـــم جــا نــا ن

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  جمعه  ۳ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۲۱ فبروری   ۲۰۲۵   میلادی – ملبورن استرالیا

غـــم جــا نــا ن

آ خـرازکـوی تـو بـا نـا له  و افـغـا ن رفـتـم

سربه صحـرا زده با هـمسرو طفـلان رفـتـم

بُـدی ای میهـن من خـا نه و کـا شـا نهء من

با ل وپرسـوختـه چون مرغک نالان رفـتـم

کربلا گـشـته ای تو، با شـهـدای عـطشــا ن

من چوزینـب بسـوی کـوفهء ویـرا ن رفـتـم

گرتوازخون شهـیـدان هـمـه گلگـون گشـتی

لاله سـان دا غ به دل حـا ل پریـشـا ن رفتـم

سه شب وروز زراه های پرازخوف وخطر

کـوه به کـوه، دره به دره به بیــا با ن رفـتـم

تـا کـه ازدامـن پـا کـت قـد مـم شـد بـیــرون

دل شکسـته، زبَـرت هـمـچـویـتـیـمان رفـتـم

هـرگـزم قـصد نـبـود تـا که کـنـم تـرک تـرا

شـده مـجـبــــورزبـیـــدا د یــزیـــدا ن رفـتـم

خـلـق و پـرچم فـروخت حرمت دیرینـهء تو

کرده نفـریـن پلـیـدان، رهء هـجــرا ن رفـتـم

خا ک با دا به سـرم، گرتونگـیـری بـه بــرم

حیدری رفـتـه زهـوش،ازغـم جـا نـان رفتـم

پوهنوال داکتر اسدالله حیدری

 ۱۳ دیسمبر۲٠٠۶

سیدنی – آسترالیا

20 فوریه
۱ دیدگاه

نغمه‌ی دل

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : پنجشنبه   ۲ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۲۰ فبروری   ۲۰۲۵   میلادی – ملبورن استرالیا

نغمه‌ی دل

دیدم آن‌دم که تو را از پس آن کلکینک

بسپردم دل خود را به تو ای شیرینک

بربودی زمن  آن  جوهر  آرامش جان

به نگاهی‌ که در آن  راز  بوَد مهرینک

چو نسیمی که به گل‌زار  ملایم بوزد

به هوایِ تو شده نغمه‌ی  دل آزینک

اثرِ عشق تو در پرده‌ی دل پنهان است

می‌کند هجر تو احساس مرا غمگینک

به تمنای  وصالِ  تو   دلم   پَر بکشد

که به وادی نگاه تو شده   شاهینک

دلم از یاد تو روشن بشود در همه حال

که تویی ماه و منم در بر  تو پروینک

به هوای سخن‌ات غنچه‌ی دل تازه شود

باغ ذوق منِ دل‌داده   شود  رنگینک

همه شب بوسه و آغوش تو را می‌خواهم

بگذاری سرخود کاش در این بالینک

گر بیایی و مرا بر دل خود  جا بدهی

بدهم جان و دلم را به تو  ای برینک

مرهم درد دل من بشوی همدم من!

به دلِ خسته و تنهای «هما» تسکینک

هما باوری

جرمنی

۵ جنوری ۲۰۲۵ 

 

20 فوریه
۳دیدگاه

پرستوها

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : پنجشنبه   ۲ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۲۰ فبروری   ۲۰۲۵   میلادی – ملبورن استرالیا

پرستوها

                         به خودم

پرستو های عاشق 

پر صدا پرواز میکنند

و بیصدا میمیرند

پرستوها شب را

                در لانه های بی‌ در سحر میکنند

و روز را در دشت های سرسبز

امید،

امید،

بازهم امید ، 

به عطردیدار پرستو های همسایه …

شاید در لانه ی همسایه بستری

برای امید های خوب باشد

تا آهنگ عشق را از سر گیرند…

هما طرزی

نیویورک

 ۲۶ فبروری ۲۰۱۳

20 فوریه
۱ دیدگاه

قصه…

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : پنجشنبه   ۲ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۲۰ فبروری   ۲۰۲۵   میلادی – ملبورن استرالیا

قصه…

 فردا   درون  قصه ی   ما  جا  نمی شود

 در خواب می برد  ولی  رویا  نمی شود

 فردا بشارتی است که در هر طلوع صبح

 تکرار می شود ولی   فردا   نمی  شود

 تا قصه گو ز قصه، جنون  را کشیده ا ست

 لیلا   چراغ    ظلمت   صحرا   نمی شود

 ققنوس خو   نموده  به   خاکستر دریغ

 سیمرغ خسته  مانده ، پرش  وا  نمی شود

 تا قصه گو به سینه  سحر را   نگسترد

 در شام قصه، صبحی تماشا   نمی شود

آن شور و عشق و نفرت و آن هجر و آن وصال

در قصه های غمزده،  پیدا   نمی شود

 تا جوهر بهار   در آن   قصه    نفشریم

 نوش طلوع   ندیده ، نیوشا نمی شود

 آوای چشمه ی که فقط شکوه کار اوست

 گم می شود به خامشی، دریا نمی شود

 گل ها غنوده اند به گلدان ، زبان عشق

 جز در ستیز  خار   هویدا   نمی شود

فاروق فارانی

 آگست ۲۰۲۴

20 فوریه
۳دیدگاه

وطن

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : پنجشنبه   ۲ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۲۰ فبروری   ۲۰۲۵   میلادی – ملبورن استرالیا

وطن

دیریست  دلم   بهر وطن   بس  نگران است

آری به خدا الفتی  زان شهر  و  مکان است

چون فتنه و آشوب جهان بر  سر  من ریخت

یعنی که  تنم  زخمی  این  بار  گران  است

قانون  و عدالت  چو به  شلاق رسیده ست

جور  و  ستم  مردم  بیچاره   از    آن  است

از گوش گران اند هم  این  کرسی  نشینان

این ملت غمدیده  ازین غم  به  فغان  است

نادان چو نشسته ست بر این مسند واین ملک

بر سود تن خویش و   زیان    دگران  است

ملکی که نهالش زده  از خون  دل  ماست

افسوس و دریغا همه  بر  بادِ  خزان است

از فتنه ی   پاکستان    و     ظلمت    ایران

آفاقِ   خراسان  به  تباهی    عیان   است

نه  درس  و تلمذ   بود  از کشور    غمگین

چون معرفت و دانش  ما  در خفقان است

ای  دل  ننهی  بار تظلم  به   سر  خویش

این حرف من اش نیست که از شاه جهان است

 

سید جلال علی یار

ملبورن – استرالیا

فبروری ۲۰۲۵

20 فوریه
۱ دیدگاه

نفس تنگی ها و انواع آن

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : پنجشنبه   ۲ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۲۰ فبروری   ۲۰۲۵   میلادی – ملبورن استرالیا

نفس تنگی ها و انواع آن

از جمله علایم مشخص این مرض تنفس صدادار،تنگی سینه،کوتاهی تنفس و سرفه میباشد. که نشان دهنده آن است که مجرای هوایی یک اندازه تنگ شده و هوا نمی تواند به شکل نرمال داخل شُش گردیده و دوباره از آن خارج گردد. یعنی اولین علامت نارسایی قلب را در قسمت عدم توانایی در قسمت پمپاژ مقدار کافی خون برای رفع نیازمندی های بافت ها و آکسیژن تازه و مواد غذایی لازمه تشکیل میدهد. زیرا در این مورد قلب و شُش هردو در قسمت انتقال آکسیژن به بدن و خارج کردن کاربن مونو اکساید از بدن ارتباط مستقیم دارد که از عدم کفایه وظیفه یی این دو سیستم نزد مریض نفس تنگی بوجود می آید.

علایم مهم نارسایی های قلبی عبارتند از: سرفه های خشک و مرطوب که بعضاً حاوی اخلاط کف آلود هم میباشد. ضمناً یک اندازه کبودی در لب ها و ناخن های مریض مصاب مشاهده می گردد.مریض یک اندازه رنگ پریده داشته، جلد آن قدری سرد و در پاها و دست های خود یک اندازه پندیده گی (تورم) دارد که  باعث تراکم مایعات میباشد. در جمله اسباب و عوامل این مرض نکات ذیل ذیدخل اند: مسائل آلرژی، مصمومیت در مقابل گاز کاربن مونو اکساید، آلوده گی هوا، گرد و خاک، پولن گل های موسمی، دود غلیظ، هوای سرد، سرماخورده گی، استرس و از همه مهمتر نارسایی های قلبی و ریه وی  شامل میباشند. فعلاً در این باره فقط از چند نوع مهم آن به اندازه محدود یادآوری می گردد:

یک نوع نفس تنگی که  در حالت استراحت ویا خوابیدن نزد مریض بوجود می آید بنام اورتوپنیا یاد می گردد. مریضان مصاب به این نوع مریض گاهی حملات نفس تنگی نزد شان در شب بوجود می آید و زیادتر نزد مریضانی ملاحظه می گردد که قبلاً یک اندازه نارسایی قلبی و ریوی  داشته  باشند. مریضان در نیمه های شب با یک حالت خفقان از خواب بیدار و یک احساس نفس تنگی شدید می نمایند که بعد از یک مدت کم برای اینکه دوباره به خواب بروند مجبور میباشند که زیر سر خود دو یا سه عدد بالش را بگذارند که با این عملیه یک اندازه مایعات که در اطراف شُش ها تجمع نموده بود دوباره برطرف میگردد.

یک نوع دیگر نفس تنگی ها در مریضان (Pulmonary disease) مشاهده می کنیم مریضان مصاب این نوع نفس تنگی ها در نیمه های شب با یک حالت خفقان شدید از خواب بیدار شده و فوراً خود را به نزدیک ترین کلکین یا پنجره اطاق خواب خود رسانیده و شروع به نفس کشیدن های عمیق و پی در پی می کنند تا یک اندازه یی نفس تنگی شان بهبودی حاصل نماید. چون این دسته مریضان نیز قبلاً مصاب به امراض قلبی و ریوی  بوده اند آب هایکه در اثر پندیده گی در پاهای آنها جمع شده بود آهسته آهسته ازطریق دوران در طول شب به طرف شُش های مریض نقل مکان مینماید که سبب خفقان مریض می گردد. مریض در خواب فکر می کند که در بین آب غرق شده است.

 یک نوع دیگر نفس تنگی ها در نزد مریضان بارانشیت های مزمن میباشد در این نوع مریضی همچنان مریضان در نیمه های شب از خواب با یک خفقان شدید بیدار شده و فوراً شروع به سرفه نمودن های پی در پی مینمایند تا نفس تنگی شان بهبودی حاصل نماید. در اثر این سرفه ها یک اندازه  اخلاطه و بلغم از ریه های شان و گاهی یک اندازه لکه های خونی نیز مشاهده میشود. مریضان مصاب این نوع نفس تنگی اکثراً: تنفس صدادار، تنگی سینه و کوتاهی تنفس داشته میباشند. یک نوع نفس تنگی دیگر هم وجود دارد که گاهی حملات آن در نزد مریضانی بمشاهده می رسد که با گرفتن اسپری های مخصوص که  باز کننده های طروق تنفسی میباشند، نفس تنگی شان بهبودی حاصل مینماید.

نوت:

یک سلسه تمرینات تنفسی وجود دارد که خیلی مفید میباشد و بنام (   Breathing Exercises) یاد می گردد، این طریقه برای تمامی مریضان که به مرض نفس تنگی مصاب اند خیلی مفید است.طوریکه مریضان به آرامی یک اندازه هوا را داخل شُش های خود نموده و آنرا کمی نگه می دارد و بعد خارج می کنند که با این طریقه میتوانند یک آکسیژن را در قفس سینه خود افزایش بدهند طریقه دیگر تمرینات  پیاده روی نسبتاً سریع تر اقلاً ۲۰ تا ۲۵ دقیقه درصورت امکان بسیار مفید است. طریقه دیگر هم وجود دارد که تنفس شکمی میباشد که با این طریقه شکم پرده حجاب عاجز خود را تقویت می بخشد که همه تمرینات را روزانه سه مراتبه اجرا نمایند.

یادداشت:

اشخاصیکه به سگرت عادت دارند، هرچه زودتر باید آنرا ترک نمایند. زیرا سگرت یک سلسله محدودیت ها را در سیستم تنفسی بوجود می آورد که باعث تنگ شدن مجرای تنفسی می گردد و تدریجاً باعث نارسایی های قلبی و ریه وی  می گردد و عواقب بد و نهایت مخرب حیاتی  را دارد.

به امید صحت و سلامتی هرچه بیشتر شما عزیزان!

با احترام:

داکتر علیشاه جوانشیر

متخصص امراض داخله

سیدنی _ آسترالیا

 

20 فوریه
۱ دیدگاه

کوه ارغوان

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : پنجشنبه   ۲ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۲۰ فبروری   ۲۰۲۵   میلادی – ملبورن استرالیا

کوه ارغوان

شرم شان آید که از خود بهتران پیدا کنند

جای   مرداب  عبث   آب    روان  پیدا کنند

در میان   نا  امیدی   مردم   شان  ناگهان

خویشتن را  روزگاری  بی گمان پیداکنند

غفلت اندیشان که در بیغوله ها خشکیده اند

بادَم   عیساییِ   بلکه   روان   پیدا   کنند

لای  خوران  بهر  پندشاعرِ درخود غریق

دُردِ دَردی  در درونِ  استکان  پیدا   کنند

با فریب  حرفهای  مفت  خیل   ریشخند

بلکه روزی روبهی چون اُردغان پیدا کنند

از هوای نفس شان پیداست کاین نابخردان

جایگاهی   در دل   گاز   متان  پیدا کنند

پوپلستی های دوران کاشکی چون پوپلی

شاعرِ اندیشه  ورزی  در زمان پیدا کنند

بوی مهری  را به  یمن همت فصل بهار

عاقبت   در سیر کوهِ  ارغوان  پیدا کنند

نورالله وثوق

چهارشنبه ۱۴۰۳/۰۷‌/۰۴

19 فوریه
۱ دیدگاه

سوزش درد

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : چهار شنبه   ۱ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۱۹ فبروری   ۲۰۲۵   میلادی – ملبورن استرالیا

سوزش درد

دیده   از   سوزشِ   درد   شام   و سَحَر میبارد

وز نفَس   هاى   مَنى   خسته   شرر   مى بارد

درغزل   وقتِ   که   مى آیى   بیاد   پیش   نظر

ابرِ   طغیان   گرِ چشم   خونِ   جگر   مى بارد

وطنم عشقِ تو   سرمنشه ى   هر درد  و  غمم

گوش  به   آواز   نشستم   چه   خبر   مى بارد

گهى از   زلزله   و   سیل   و   حوادث   گویند

گاهى    از  بَمبِ  که    همسایه   بسر مى بارد

هدفِ    صیدِ    شیادانِ    سِتم    پیشه    شدى

بسملِ دام ت  و   هر کس  شده   پَر   مى بارد

سُخن از تفرقه  و جنگ  هنوز   پا   برجاست

بَسر و   گردنِ   هر   سَرو ،   تبر    مى بارد

وقتِ در   منبرِ   تبلیغ  که   بینى   شیخ   را

از   سُخن  هاش  مدام  شیر و شکر  میبارد

لیک در صحن  عمل  حرف   دگرگونه    بوَد

آهِ     مظلو م ز هر  کوه  و  کمر     مى بارد

هیچ پندى   نگرفتیم   زِ   بگذشته ى   خود

در عملکردِ   که   بارانِ   ، ضرر   مى بارد

تانخوردیم شکست   باهمه ى  کبرو  غرور

در ( فروغ )  سُخنِ  جمله ، ظفر مى بارد

حسن شاه فروغ

۱۵ فبروری ۲۰۲۵

18 فوریه
۱ دیدگاه

شرق دل . . .

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : سه شنبه   ۳۰ دلو  ( بهمن ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۱۸ فبروری   ۲۰۲۵   میلادی – ملبورن استرالیا

        شرق دل . . .

 

 بخوان کتیبه لب  بسته ی جهان از نو

 بجوی قصه ی  گمنامه ی  نهان از نو

 تویی که ساغر خالی بی شراب استی

 چگونه نشه دهی بهر میکشان از نو

 به رستخیز بکش دل که تا شود برپا

میان سینه تو  رقص  کهکشان  از نو

 فراز نامه خ ورشید بر  کتاب سپهر !

ببخش معنی خود را به آسمان از نو

 به اختران که همه واژه های خاموش اند

 به آسمان که زبانی ست ، بی زبان از نو

بخوان کتیبه خود را که نیستی در آن

 قدم  گذار  به  میدان  داستان  از نو

 به رقص آمده خورشید زانکه می شنود

 سرود سرمدی ساز سرکشان از نو

 تویی و شهر نشسته به شرق بی خورشید

 بیار شرق   دلت   را   فراز آن از نو

 چراغ ها همه با چشم باز در خوابند

بکش به شعله ی دل، این شب گران از نو 

                                                                                                     

                 فاروق فارانی

                 جولای ۲۰۲۴

 

18 فوریه
۳دیدگاه

زندگی

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : سه شنبه   ۳۰ دلو  ( بهمن ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۱۸ فبروری   ۲۰۲۵   میلادی – ملبورن استرالیا

 

زندگی

 اسیرم   زیر   بار   و   پلچک  و آوار زندگی

 فتاده ام به دشت حسرت و افگار زندگی

 چه مظلومانه بی تو با دلم می ساختم، همش 

به دستِ خود مصیبت و غم و آزار زندگی 

 دگر آن مرغ آزاده و خوشخوان نیستم که باز

 نشینم روی شاخه ی گل و گلزار زندگی

 شود روزی که مستجاب گردد هر دعای من 

بیایم در حضور عشق تو  ای   یار زندگی 

 کشم هر لحظه بی شمار در  و  رنج  عشق دوش 

کُشد این انتظار  ها  مرا   در کار زندگی

 عاقله قریشی

۲۰۲۵ 

 وزن: مفاعیلن مفاعلن مفاعیلن مفاعلن