۲۴ ساعت

آرشیو مارس, 2025

08 مارس
۱ دیدگاه

همزادِ شاهین

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  شنبه  ۱۸ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی ۸ مارچ  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

همزادِ شاهین

 سروی آزادم، اسارت سخت ننگین است مرا

کوهِ مغرورام چو پامیر، سر نه پایین است مرا

بشکنم   هردم  قفس آیم   بپرواز   شادمان

 همت و  آزادگی  همزادِ  شاهین  است مرا.

 از   اسارت   سخت    بیزار  بوده ام   از  ابتدا

تا ابد آزادگی هم کیش  و هم  دین است مرا

 همچو موجی سرکش ام،یکدم مرا آرام نیست

 ره    سپردن   در دلِ   دریا   ،آیین   است مرا

 مرغ دل پرواز می‌خواهد کنون  از  این قفس

 پرزدن تا بیکران  ،دنیای   رنگین   است   مرا

مانده ام    در   انتظار     تلخِ     آزادی     زبند

بهرهُ این صبر میدانم که  شیرین   است مرا.

 مریم نوروززاده هروی

 بیستم میزان ۱۴۰۱ خورشیدی

 ۱۲ فبروری ۲۰۲۲ میلادی

 از مجموعهُ “میهن عشق”

 هلند.

08 مارس
۱ دیدگاه

روز زن

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  شنبه  ۱۸ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی ۸ مارچ  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

به پیشواز هشت مارچ روز تجلیل از مقام زن

روز زن

تاریخ  روشن است ز نقش و نمای زن

 شد  ماندگار  دفتر  آن   نامه های زن

 زن میشود فرشته ی روی زمین به فخر

 دور است مکر و حیله ز هر ادعای زن

کی ناقص است عقل ء زن اندر مقام جنس

عقل ء  سلیم  رشته  برد بر  بهای زن

«زن را ضعیف گفتن و ، انصاف کی بود؟

 دنیا   بقاست   نیک   نگر از  بقای زن

تجلیلء  روز  زن  نه به  تذویر  میشود

 کوچک ندان تو ارزش  بی انتهای زن

 همااحد لیان

۲۱ فبروری ۲۰۲۱

شهر کراچی

08 مارس
۳دیدگاه

روز جهانی زن خجسته باد

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  شنبه  ۱۸ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی ۸ مارچ  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

روز جهانی زن خجسته باد

ای زن چه آیتی تو که در  دفتر زمان

بهتر ز قصه ی تو نخواندم فسانه ی

در نغمه های پرده ی  گیتار ِ زندگی

نشنیدم از سرود تو خوشتر ترانه ی

علی احمد زرگرپور

 

08 مارس
۱ دیدگاه

زن باش

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  شنبه  ۱۸ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی ۸ مارچ  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

زن باش

زن باش، با دلی که حکایتی بی‌مرز
از عشق و زندگی در آن جریان دارد
با هر نفس جهانی نو بی‌آفرین
جهانی سرشار از نور، امید و شجاعت
زن باش، که در سکوتی پر از راز
نغمه‌ای از عشق بخوانی
دل‌ها را به لرزه و روح‌ها را به پرواز آورده
چنان عمیق و بی‌انتها
که جهانی از عاطفه و مهربانی رها گردد
زن باش، زنی که گیسوانت
چون موج‌های بی‌قرار و سرکش دریا
آزاد و رها در آغوش باد برقصند
قدرتت همچون دریا، زیبا و بی‌کران
زمان را به چالش بکشد
زنی‌که هر گامت رقصی‌ آمیخته با
عشق و مهربانی‌ست
عظمت و زیبایی‌ تو افسانه‌ی جاودان و
در بستر زمان جاری باشد
زن باش، که در نگاهت
رازهای آرامش و عمیق‌ترین
معنای زندگی پنهان است
چنان‌که با هر پلک زدنی
دنیایی نو می‌آفرینی
و با هر لبخندت ستاره‌گانی شب را
به سوی روشنایی می‌کشانی
زن باش، که عشقت دنیای مردی شود
و در پرتو نگاهت زندگی را از نو بیابد
در عمق چشمانت از رویاهایش
بسازد خانه‌ای، با هر واژه‌ی نگاهت
در دلش شعله‌ای بی‌افروزد
سرشار از عشق و روشنایی
زن باش، زنی که در جستجوی عشق
با دستانش دستان مردی را می‌فشارد
و در ژرفای تاریکی، با فروغ نگاهت
راهی روشن می‌گشاید
عشق تو برایش شعله‌ای‌ جاودان که
در سردی جهان گرمای هستی می‌بخشد
زن باش، که در عمق وجودت قدرتی نامرئی
و‌ زیبایی بی‌پایان نهفته و هیچ نیروی تو را
از مسیر عشق و زندگی ‌باز نمی‌دارد
زن باش، شعله‌ای بی‌بدیل با روحی استوار
که جهان را به حرکت درمی‌آورد
و هرلحظه دل‌ها را تسخیر می‌کند
هما باوری
جرمنی
چهارم مارچ ۲۰۲۵ 
08 مارس
۱ دیدگاه

سپهر زندگی

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  شنبه  ۱۸ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی ۸ مارچ  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

۸مارچ – روز بین المللی زن، بر همهٔ زنان، و نیز مردانی

که باورمند به تساوی حقوق زن و مرد اند، مبارک باد!

در ثنای مادران و خواهران پاکدامن

(به مناسبت ۸ مارچ – روز بین المللی زن)

 

سپهر زندگی

بی وجود  زن  جهان  تار و  مکدر  می‌شود،

شام   تاریک   از فروغ   او   منور  می‌شود.

زن به فرزندان خود مادر، به شوهر همسر است،

در سپهر زنده‌گی بر مرد  شهپر  می‌شود.

ملتی کو  قدر زن  داند ، به  او حرمت کند،

اعتبارش در جهان بیش و فزونتر  می‌شود.

هر   تفکر   کو   نماید  سلب  آزادی ز زن،

در نگاه  خلق  مردود و   محقر  می‌شود.

مرد یا زن هر که  او گردد ز دانش بهره‌ور،

بر وطن خدمتگزار خوب و رهبر می‌شود.

خانه‌یی کِش نیست زن، تو کلبۀ تاریک دان،

از فروغ   روی  او  منزل   منور می‌شود.

گر رهِ تحصیل بر رویش  ببندی ، ای غبی،

تیر آهش  بر دلت  برّنده  خنجر  می‌شود.

در ثنای   پاکدامن   مادران  و   خــواهران،

این سخن گفتم، به قیمت درّ و گوهر می‌شود.

محمد اسحاق ثنا

ونکوور/کانادا

۸ مارچ ۲۰۲۵ میلادی

08 مارس
۳دیدگاه

زن؛ سرود جاودان عشق و فداکاری

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  شنبه  ۱۸ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی ۸ مارچ  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

 

 

روز زن، روز نکوداشت این گوهر یگانه، پیام‌آور عشق
و خرد، بر خردمندان، حقیقت‌جویان و رهپویان دانایی
فرخنده و مبارک باد.

 

زن، مرقع‌نگار بی‌همتای لطافت هستی و پرتوی حکمت ازلی است؛ گوهری درخشان که در سیمای معنوی‌اش، روشنای مهر، شکوه وقار، ژرفای فداکاری و استواری اندیشه درهم‌تنیده‌اند. 

وجود ارزشمند او، آیینه‌ای صیقل‌یافته از معرفت، و نگاهش پژواکی از خرد ناب است.
زن، فراتر از بعد مادی، سرودی جاودان از عطوفت، نغمه‌ای هماهنگ از عشق و ازخودگذشتگی، و فروغی خاموشی‌ناپذیر از بینش و دانایی است. 
هر گامش نمایانگر عظمت پایداری، و هر نگاهش دریچه‌ای به افق‌های خردورزی دارد. 
حضور کم‌نظیرش، نماد مهر و فرزانگی، و قلبش، اقیانوسی ژرف از محبت آسمانی است.
افزون بر لطافت آفرینش، او ستون استوار تمدن و چراغ روشنی‌بخش مسیر حقیقت است. 
زن، پیونددهنده گذشته و آینده، و خورشیدی فروزان در سپهر ماندگاری حیات است. 
دستان نوازشگرش، آرامش‌بخش جان‌های خسته، و آغوش پرمهرش، مأمن جویندگان معرفت است. 
صدای دلنشینش، طنین نغمه ازلی هستی، و حضورش، سرچشمه طراوت و رویش در پهنه آفرینش است.
او، چشمه‌ای جوشان از زایش و شکوفایی، و نوری ابدی در گستره زندگی است که از دامان پرمهرش، فردایی تابناک زاده می‌شود.
روز زن، روز نکوداشت این گوهر یگانه، پیام‌آور عشق و خرد، نماد طراوت آفرینش، منبع دانش، جلوه آرامش و مهر، و ستاره درخشان سپهر انسانیت، بر خردمندان، حقیقت‌جویان و رهپویان دانایی فرخنده و مبارک باد.
نویسنده:
احمد محمود امپراطور
۱۸ حوت ۱۴۰۳ خورشیدی 
هشتم مارس ۲۰۲۵ 

 

08 مارس
۳دیدگاه

په عزیز پی پناهم زن افغان

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  شنبه  ۱۸ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی ۸ مارچ  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

په عزیز پی پناهم زن افغان

 

اندیشه ام برین است که درین قرن بیست و یکم هنوز هم بازیچه ای بیش نیستی و چون گذشته دلت به وعده های توخالی خوش است . وقتی صفحات ذهنم را چون صفحات تاریخ ورق می زنم چهره های افسرده و پزمرده ات یکی بعد از دیگر هویدا می گردد .نگاهان غم بار دستان پردرد قامت خمیده  و گلوی بی صدایت پرش قلب مرا بیشتر می کند.

هنوز هم صدای راستین ترا کسی نشنیده . هنوز هم سیاست مردان ترا در سلطه خود دارد و سرنوشت بی سامان ترا پر ننگ تر می کند. گاهی ترا با نقل و نبات خوشحال می کنند و گاهی صورت زیبایت  را در زیر چادر اسارت پنهان میکنند و هر وقت خواستند حجاب را برمیدارند ولی صدایت مثل همیشه در گلو خفته است .

عزیزم  مساوات کجا  برابری کجا  آزادی کجا  وتو کجا؟

نقش تو  که در واقعیت پر از اهمیت ترین نقش هاست همیشه نادیده گرفته شده . تو مادر و همسر و خواهر آنهائی چرا اینقدردر خواری و خفت به سر می بری .

بیاد دارم که فرزند نوزادت را در ده بی سروسامانت رها کردی و به شهر آمدی که  به فرزند دیگران شیر  بدهی تا یک لقمه نان بخورونمیر برای خانواده ات  فراهم سازی  . حتی شده که آقازاده ها ترا مورد تجاوز قرار داده  و حریم پاک ناموست را لکه دار کردند ولی تو باکراهت واجبارترک شغل  نکرده و هنوز در تلاش پیدا  کردن یک

لقمه نان بودی .

درشهر خودت که همه اش گاو گوسفندان را به چرا می بردی و شیر می دوشیدی و در خانه های پر از نم و غم زاد و ولد می کردی . در چهل سالگی قامتت خمیده بود درد های رماتیزمی جسم ناتوان ترا در پنجه ای اسارت

خود مثل زور اجتماع  در برگرفته و بر تو حکومت می کرد .

سواد برای  تومطرح نبود .ازادی سخنی بود نشیده و ناشاخته . فرق بین تو و حیوانات چیزی نبود ….

هردوزاد و ولد میکردید هردو حق فکرواندیشه و آزادی نداشتید . هردو شیرتان فروخته میشد و هردو مشغول کار و زحمتکشی بودید .

از حق نباید گذشت که هردو همیشه موجودات مفید و خوبی بودید که رنج تان مایه راحتی  دیگران بود و دردتان مال  خودتان.

زمانی بود که تو هنوزمشغول بازی های شادی آفرین و کودکانه  بودی .  از مدرسه خبری نبود .هنوز ازین دوران فارغ  نشده  بودی  که ترا به عقد  مرد غول پیکر و هیولاصفت درآ ورده ودرهفت یا هشت سالگی دوره کودکی ات خاتمه می یافت و دیگر  زنی بودی با مسئولیت و بار سنگین نگهداری از آن هیولا و خانواده اش .

رفتار تجاوز کارانه او و ظلم های خانواد اش را باید تحمل می کردی و یکی بعد دیگر مشغول زاد و ولد می شدی.

در بیست سالگی زنی بودی کاملا فرسوده و پر از غم ودردو نا امیدی…….

اگر گاو شیرش کم بود و یا شکمش باد کرده بود ترا به شلاق و تازیانه می  کشیدند اکر سرگین حیوانات کم بود و یا مرغان کمتر تخم می دادند هنگام شب حق نداشتی در داخل اطاق بخوابی و جای تو مثل واقیعت وجودت در طویله بود .

بعد از ازدواج اکثرا ترا از دیدن فامیلت محروم میکردند . اگر همسرت از رنگ ریش بابایت خوشش نمی آمد تو دیگر حق نداشتی حتی اسمی از آنها ببری . اگر دختر به دنیا می آوردی که موجود شومی بیش نبودی و همسرت زن نو می گرفت و تو باید خدمت او را هم می کردی .اگر نازا بودی که و ای به حالت .

آری عزیزم  در همین قرن بیس و یکم تو هنوز موجودی هستی ناتوان که باید عاری از هرگونه احساس باشی .از تو هیچوقت نپرسیدن که چه می خواهی  چه دوست داری یا چه دوست نداری .  همیشه به تو گفته شد اینرا بکن و آنرا نکن .حق تفکر و اندیشیدن از تو زدوده شد . احساست را نادیده  گرفتند و هرچه از زور در چانته داشتند بر تو تحمیل کردند.

ولی درین آسمان تاریک که ظلمت حق گیری هنوز حکم فرماست بعضی از خواهران تو چون پروانه های شب نما در تلاش اند تا حق ترا ازین ظالمان بگیرند و روزنه ای امیدی را در تاریکی ذهن تو روشن کنند تا شاید احساس کنی که خداوند ترا هم خلق کرده و از آوان خلقت برایت حقی قائل شده.

امید است دختران تو در زمانی رشد کنند که صدایشان به عرش برسد و پروردگار عادل به آوای پر درد شان لبیک گوید .

هما طرزی

  ۸ مارچ ۲۰۲۵ 

 

08 مارس
۳دیدگاه

بهترین گل های هستی

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  شنبه  ۱۸ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی ۸ مارچ  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

بهترین گل های هستی

==========

تو ای  زن،  مـادرافـراد عالم

خدایت خلق نمود ،همـرازآدم

بهشت عنبرین  درزیر پایـت

منازل روشن ازنورنگـاهـت

نـبــاشــد برتــریِ مـرد بـرتو

نـزیـبـد ســروریِ مـرد بـرتو

توئی ازبهترین گلهای هستی

به باغ زندگانی سرور هستی

تـرازیـبــاوبـا مهــر آفــریـدند

دوچشمـان توباسـحرآفـریـدند

بدیـدی رنج هـای  بی نهـایت

زدست ناکسـان،اهـل  جنـایت

بکن آزاد خویشـت ازپلیــدان

که باشی دائما خندان وشادان

مبارک باشد این روزجهانیت

بخواهم راضیت  از زندگانیت

الا،ای طـوطی گویایِ اسـرار

مبادا خـالـیت شکــرزمنقــار

نباشد حیدری بی تودراین دهر

که بی توزنده بودن،مرده بهتر

پوهنوال داکتر اسدلله حیدری

سروده شدساعت هفت صبح

روز هشتم مارچ ۲۰۱۴

سیدنی – آسترالیا

08 مارس
۱ دیدگاه

زن

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  شنبه  ۱۸ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی ۸ مارچ  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

شعری از زنده یاد استاد صابر هروی که در هشتم مارچ ۱۹۶۲ میلادی

در شهر کابل سروده بودند ، ضمن آرزوی شادی روح آن مرحوم

برای همسر گرامی شان صحتمندی و طول عمر بابرکت تمنا داریم. 

به پیشواز از روز پرشکوه زن!

زن

زن گر اندوه حجاب آزاد است

از وی امروز  جهان آباد است

خنده اش  موج  تعقل  باشد

رمز    قانون    تکامل   باشد

زن و مرد اند  همی  یار بهم

هر دو همکار و  مددگار بهم

نیمی از جامعه خلق جهان

گشته تشکیل ز اقشار زنان

ازوجودش به جهان کابینست

ادبیات   و   هنر   رنگینست

رونق دهر و کمال و  فن او

پرورش یافته  در   دامن او

ای زن ای مایه ی   امید و سرور

تویی زاییده ی   اعزاز  و غرور

زنده گی از تو   صفا  میگیرد

عصمت و رنگ   حیا میگیرد

زنده گی خیز بود   دامن تو

دل هر پیر و  جوان    مامن تو

دور بادا ز  تو   ادبار  و الم!

سرتعظیم  جهان  پیش تو خم

شادروان صابر ( هروی )

۸ مارچ ۱۳۶۲

کابل  – افغانستان

08 مارس
۱ دیدگاه

سازنده ی سرنوشت

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  شنبه  ۱۸ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی ۸ مارچ  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

سازنده ی سرنوشت

 

۸ مارچ،

روز مبارزه و قیام،

برخاستن و ایستاده شدن

در مقابل خشونت، ظلم

و استبداد ،

نه جشن و پایکوبی!

بیایید

سازنده‌ی سرنوشت خویش باشیم!

نه قربانی تقدیر…

 

میترا وصال

لندن 

هشتم مارچ ۲۰۲۵ 

08 مارس
۱ دیدگاه

فریاد

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  شنبه  ۱۸ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی ۸ مارچ  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

روز جهانی زن به تمام زنان مبارک

بخصوص زنان عزیز هموطنم

فریاد

می‌خواهیم فریاد بزنیم

دیوارها پنجره‌ای ندارند

صدا در شهر خاموش شده است

جغد ها چشم تیز کردند

چهچه‌ی بلبل شنیده نمی‌شود

خیابان ها سرد و بی حال

گرمی قدم‌های ما را حس نمی‌کنند

شمعدانی ها خشکیدند

عشق پیچان ها نمی‌رقصند

هزار سخن ناگفته

شانه های ما را سنگین کرده است

 

عاقله قریشی

ملبورن – استرالیا

08 مارس
۳دیدگاه

مقام والای زن خجسته باد

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  شنبه  ۱۸ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی ۸ مارچ  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

مقام والای زن خجسته باد

زن

سکوت مهتاب تویی

چه بی ریایی

بی نظیری

بی سروری

تو فروغ چشم گردونی

و الفت سازو تمکینی

چه تصویری، پر از رمزی

چه زیبایی در این گلشن

لطیفی و ظریفی تو

رفیق و مهربانی شهر

دردمندی

تو هم جان جهانی ما

پر از باران مهرما

فروغ هفت آسمانی

تو دریایی خروشانی و نور کهکشانی

تو رویایی

تو تصویر پر از عشق خدایی

بهشت زیر پا داری

منم عاشق بنام تو

تو ای زن

تو ای مادر

تو ای خواهر

تو ای همسر

اما دلگیر مباش

دنیا به شایستگی هایت پاسخ

می دهد

به آرزوهایت

ای عندلیب خوش صدا

تنها برای قضاوت کردن نیستی

حیف لبخند‌ات

که نثار کرگس ها کرده‌ای

درباره زیبایت ،احساست

شجاعت و قلب پرعشقت

از قضاوت شان نترس

تمام شهر تویی

نامت زن است

هردو جهان زیر پایت کم است

عالیه میوند

فرانکفورت

ششم مارچ ۲۰۲۵ 

08 مارس
۱ دیدگاه

زن نیمه پیکر جامعه

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  شنبه  ۱۸ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی ۸ مارچ  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

زن نیمه پیکر جامعه

 زن که نیمه پیکر این خاک ماست

 زندگی بی  زن  که زندان بلاست

 ای   برادر   از    کجا  پیدا   شدی

 دشمنیت  بر زنان  کار  خطاست

 گر   نباشد     نیمهٔ    از    جامعه

 جامعه خاموش در رنج عزاست

 زن نباشد این جهان هم نیست نیست

 چون ز او پیدایش فرزند هاست

 از وجود   زن   هزاران  مرد حق

 در زمین آمد که خاکش تو تیاست

 زن   مقام  و   منزلش   بالا بود

 چونکه او مادر به مردان خداست

 دست با دست هموطن یکجا شویم

 اینچنین در جا نشستن یک جفاست

 تا شود دانش گشوده  در وطن

مرد و زن را درس تعلیم خوشنماست

 طیبه   بر   دفتر   زرین   نویس

زن چراغ دین و هم دنیای  ماست

طیبه احسان حیدری

۱۷ فبروری ۲۰۲۵

سیدنی – استرالیا

08 مارس
۳دیدگاه

هشتم مارچ روز همبستگی زنان جهان !

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  شنبه  ۱۸ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی ۸ مارچ  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

هشتم مارچ روز همبستگی

زنان جهان !

 

در تاریخ بشریت و جهان  روزهای معین و بخصوصی  وجود دارد که این روز ها ماندگار و در اوراق زرین تاریخ ثبت میگردد که یکی  هــم هشتم  مارچ است .

بعدازیـک دوره طولانی و عقب ماندگی و جنگ های ذات البینـــی قارۀ امریـــکا و اروپــــــا بـــــه یک دوره  تجـــد یـــد حیـــات  گـــام برداشته و سعی می نمـــودنـــد تــــا به ســـوی یـک  رو شنــــی خـود را به پیــــش بکشـــند . زیــــرا  صنـــایع مــــا شینی و تولـــید هـــر ســـا ل بیشتر از سالهای قبل شگو فا تر میشـــد. که ایـــن همه صنـــا یع و تولیـد متعلق به سرمایه داران  جامعه بوده وآنان میکوشیدند تا با دست مــــزد کم و تحمیل کار بیشتر به کار گران و کارمندان فابریکات تولیدی فشــــار وارد کنند که چنین شیوۀ  سرمایه داران بزرگ با عـــث بـــو جــودآ مدن اندیشه های شد که تمام  قوانین کشورهای شانرا قسمی تنظیم کنند که نفـع بیشتر آن  به سرمایه  داران  تعلق گیرد واز جانبی دیگــر نیروی فعــــال که چرخش  این ماشین هارا بر عهده داشت  کــارگران و زحمت کشـــان بودند که تعداد شان به صد ها هزار نفر میرسید .

در این هنگام طرح تیوری ایجاد سیستم ضد استبداد,استثماروروی کار آوردن  دولتی که بحیث نمایندۀ  کارگران و زحمت کشان جـــــوامـع بشری بتواند  زمینه های توزیع عادلانه و منظم  نعمات مادی رادرکشو ر ها فراهم گرداند و فعالــیت هـــا ی و سیعــــی از طــرف  روشن فکـران و سازمان  های اجتماعی,احزاب عدالت خواه درجــریان بود که در راس آن ( کارل مارکس ) المانی قــرار داشت و تحت  تاثــیر باالــقوۀ همیـــن تبلیغات بود که در ایالات متحدۀ  امریکا و اروپاو سا یر  قاره ها ده هــــا هزار روشن فکران و دانشمندان  از طرح تیوری  مارکس پشتیبانی کرده و به همین  اساس کار گر زنان فابریکه نساجی  در سال ۱۸۷۵ – بــرای نخستین بار دست از کار  کشیده و تجمع نمودند و در شعار های شــــــان تقلیل ساعات کار وافزایش دست مزد- بهبود شرایط کار درکار خانه  را سر دادندو از فا بریکه ها بر آمده در شهر  نیورک به جــاده هــا مــارش نمودند  که در آن زمان  کار گران  در یک شبانه روز۱۴ ساعت کـــــار میکردند .

ولی  این تظاهرات و مار ش کار گران  از طرف پولیس تحت فرمان دولت  امریکا سر کوب گردیده و تعداد از کار گران به زندان هــا فرستاده شدند و عدۀ دیگری هم در اثر لت کوب پولیس زخمی گردیدند.

اما این وضعیت کار گرزنان را منسجمتروبا سایر کارگــــــران نزدیکتر ساخت و تضاد بین کار گران و کار فرمایان  ایجاد گردید کـــــه مبارزه بین  استثمارگر واستثمار شونده آغاز شد .

یک سال بعد در سال ۱۸۷۶ –حزب سوسیالیست کــــار گـــــری در ایا لات متحدۀ  امریکا تشکیل شد و به دفــاع از حقـــوق کار گــران و زحمت کشـــان  کمر بست . که به همین سلسله  در سال ۱۹۰۸ درامریکا ار گان قوی  رهبری زنان به عنوان  کمیتۀ ملی زنان  تاسیس شد کــــه هشتم مارچ در همان سال در امریکا با مارش هاو تظاهرات  کم نظیـــری تجلیل گردید  که حتی پولیس  هم نتوانست به سرکوب آنها اقدام کند و ایـن مارش برای تمام گارگر زنان و مردان  یک عمل  امید بخش در امریکــا و اروپا گردید که بهمان اساس در سال ۱۹۱۰ – بصورت گستـرده و بـــا عظمت خاصی با شرکت ( کلا رازتگین) یکی از زنان پیشگام و مبـــارز المانی در این عرصــه,  در کوپــن هاگــن  پایتخــت دنمــارک با سا یــــرپ پیشگامان و هوا داران  سوسیال دموکرات و هزاران روشن فکران بــــه صورت  چشم گیر و بی نظیر تجلیل شد .

در همین گرد همائی بود که هشتم مــــارچ بنام روز همبستگــــی بین المللی زنان  با صدور قطع  نامۀ اعلام گردید و ایــــن روزرا برا ی بار اول  در سال ۱۹۱۷ دولت  روسیه که خود را نمایندۀ طبقۀ  کارگر و کلیه زحمت کشان  اعلام کرده بود برسمیت  شنا خت . در سال ۱۹۲۰ حق رای دهی در امریکا برای زنان  داده شد و به تعقیب آن  در همان سال در ناروی و بعدا ً سایر کشور ها تساوی حقــــوق زنان با مردان را اعلام کردند .

بنا براین روز هشتم  مارچ که در اثر  مبارزات زنان قهــــرمان و مبارز بوجود آمده و همه ساله ازاین روزدرتمام جهان تجلیل به عمل میآید. یک روز پر افتخار و ماندگار در تاریخ جهان است .

 اما با تاسف زنان افغانستان دراین سالهای اخیر تحت شرایط ناگواربسر می پبرند که حق تحصیل ، حق کار، حق آزادی بیان و حتا گردش به پارک ها  را ندارند اززمان به قدرت رسیدن طالبان تا کنون با ده ها فرمان دختران و زنان را از حقوق شان محروم داشته شده اند.
 اما زنان افغانستان قهرمانانه چه در داخل افغانستان و یا بیرون  مرز باشجاعت میرزمند وصدای خود را همیشه به خاطر عدالت خواهی  بلند نگهداشته اند که امید وارم این روز خجسته را روزی بتوانیم با شادمانی و در یک فضای وحدت دروطن عزیزمان تجلیل نمایم .

با درود

عزیزه عنایت 

هالند

هشتم مارچ ۲۰۲۵ 

        

 

08 مارس
۱ دیدگاه

روز جهانی زن مبارکباد

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  شنبه  ۱۸ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی ۸ مارچ  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

روز جهانی زن مبارکباد

روز هشتم مارچ برابر با ۱۸حوت (اسفند) ، همه ساله برای همبستگی با زنان سراسر جهان ، بنام روز بین المللی زن نام گذاری شده و از آن تجلیل به عمل می آید.

برای نخستین بار در سال ۱۹۷۷ میلادی در کنگره عمومی سازمان ملل  بزرگداشت از زنان به تصویب رسید و بنام روز زن مسمی گردید. چنانچه از آن پس همه ساله در هشتم مارچ از این روز تجلیل بعمل می آید و دستآورد های زنان ( این نیم پیکر جامعه) در امور مختلف فرهنگی ، سیاسیی ، اجتماعی ، اقتصادی و نظامی تجلیل بعمل می آید.

و همچنین در اکثر نقاط جهان برای دفاع از حقوق حقه زنان در جامعه گردهمایی ها و محافل با شکوهی برگزار میگردد.

سایت ۲۴ ساعت نیز فرا رسیدن این روز را به همه زنان جهان بخصوص بانوان دردمند ، ستمدیده و دربند سرزمین ما  که متأسفانه بیشتر از سه سال اندی است اسیر فرهنگ سیتزان بی فرهنگ طالبانی شده اند تبریک و تهنیت گفته ، آرزومند است هرچه زودتر شاهد رهایی بانوان عزیزی که همچنان در بند قوانین ضد بشری طالبان در کشور به سر میبرند باشد.

دراین شکی نیست که اکثر این  بانوان گرامی که نیمی از قشر جامعه ما را تشکیل میدهند  متأسفانه  سالهاست  با وجودیکه مورد خشونت های مختلف و قیودات ناپسند  ، حقوق حقهِ  شان پایمال شده است، زندگی نموده ، سوختند و ساختند اما هیچ نهادی برای پشتیبانی از آنها اقدام عملی ننمود ، بخصوص با آغاز حاکمیت کرسی نشینان زن ستیز در افغانستان نه تنها  این عزیزان از ادامه تحصیل و کار بازماندند ، بلکه از ابتدایی ترین حقوق حقه شان در اجتماع محروم شدند.

۲۴ ساعت با اعلام همبستگی با عموم بانوان عزیز  سرزمین ما آرزومند است سازمان به اصطلاح ملل متحد که بدون شک (طبل میان خالی) بیش نیست ، برای زدودن  خشونت  علیه زنان در افغانستان و شناسایی حق شهروندی برای شان افدام عملی نموده و اندکی به درد های بانوان هموطن ما توجه نماید و برای پشتیبانی از آنها فشار های عملی بر امارت طالبانی این حاکمان ضد زن و ضد فرهنگ  ، دین شان را  اداء نمایند و تنها به شعار های واهی اکتفا نکند

بامید چنین روزی سعادتمندی همه بانوان هموطن ما را تمنا نموده و امیدواریم هرچه زود تر شاهد گشایش مکاتب دخترانه ، دانشگاه ها و سایر فعالیت های روزمرهء این عزیزان باشیم.

با عرض حرمت

مسئولین سایت ۲۴ ساعت

محمد مهدی بشیر

هالند

و

قیوم بشیر هروی

ملبورن – آسترالیا

۸ مارچ ۲۰۲۵ میلادی

۱۸ حوت ( اسفند) ۱۴۰۳ خورشیدی

 

06 مارس
۱ دیدگاه

رود ها مانده از نفس از دیر  . . .  

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  پنجشنبه  ۱۶ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی ۶ مارچ  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

رود ها مانده از نفس از دیر  . . .  

 

 سحر  از  آفتاب  دزدیدند ، صبح  دیگر  به  آفتاب ببخش

 ضربه قلب آسمان بشنو، از زمین بهر او  جواب ببخش

 دست های که ساز می کردند، ساز ویرانه ساز گردیدند

 خشت دل را گذار روی زمین، رگ خود سیمی بر رباب ببخش

جزم تاریخ در جذامش برد، عاری از هر قواره شد، بودش

چهره اش را دوباره سازی کن، بهر او پشت آن نقاب ببخش

 دفتر شعر آسمان  بسته، مصرع  ماه  هم  نمی روید

 دشت ها را به عشق شیرازه، بزن و از جنون کتاب ببخش

 تا به آغاز ها  رسد آغاز ، سر کن  آغاز  سیر پایان را

 مرغ ققنوس نیمه سوخته را، شعله ها را بجای آب ببخش

 رود ها مانده از نفس از دیر، ابر ها  ناشناس  باران اند

 بهر این چشمه های خسته ز شور دل دیوانه ی   خراب ببخش

 عنکبوت سکوت پیچیده ، بر سراپای  سرزمین صدا

 خم عصیان گشا و جاری کن، عطش عشق را شراب  ببخش

 در سپهری که ماه و اختر آن، مثل خورشید ها گریخته  است

 ماه و خورشید گر نمی گردی، یک شراری شو و شهاب ببخش

 عاشقان نسل خامشان گشته، دگر از های و هو نشانی نیست

 تا ز اعماق خود شود جاری، عشق را روح انقلاب ببخش

فاروق فارانی

 آگست ۲۰۲۴

06 مارس
۳دیدگاه

بوى بهار

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  پنجشنبه  ۱۶ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی ۶ مارچ  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

بوى بهار

بوی   بهار   آمد   ،  من   بوی   یار  خواهم

از  گل نه عطر و بویى،  زلفِ  نگار خواهم

 هر شاخ  سبزِ با  باد  بینم  رقص  رقصان

من دستِ یار به دستم، در نوبهار خواهم

 غنچه لبان شکفته، اما چه حاصل از آن؟

 لب‌ های خنده‌ریز ش با برگ و بار خواهم

 ابرِ    بهاری    آمد  ،   بارید   بر   سر   ما

 با یک نگاهِ  دلکش،  آن  گلعذار   خواهم

 نور سحر نمایان بر دشت و کوه و صحرا

اما من از دلِ شب، چشمِ  خمار خواهم

 هرسو نسیم جاری، مستی دهد به گل‌ها

 من باده‌ ای ز عشقش،هر دم کنار خواهم

شب با چراغ  ماهی ، راهِ سحر گشاید

 من ماهِ شب چهارده، در شام تار خواهم

 لاله ز خاک روید، سرخ از غرور سرکش

 من یار سرکشم را دل بى قرار خواهم

 روشنا شده اسیر و دل داده بر نگاری

 من بر دیار یارم  قول  و   قرار  خواهم

 داود کبیر روشنا

05 مارس
۱ دیدگاه

خاطرات زمستانی از کوچه‌های کابل

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  جهارشنبه ۱۵ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی ۵ مارچ  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

خاطرات زمستانی از کوچه‌های کابل
نوشته از :  ولی شاه عالمی
زمستان‌های کابل همیشه با برف‌های نرم و سفید، صدای خنده‌های بچه‌ها و شور و هیجان بازی‌های کودکانه پر بود. من ولی شاه، و   بدارانم هر یک هارون جان همایون جان  همراه با برادرزاده‌ام وحید جان، هر سال منتظر اولین برف بودیم تا دوباره شور بازی‌های زمستانی را زنده کنیم.
در کوچه‌های ، سرک اول تپه خیر خانه، بچه‌های محل جمع می‌شدند. صبح که می‌شد، قبل از اینکه کوچه از رد پای مردم پر شود، ما با دست‌های یخ زده از خنک و نفس‌هایی که در هوای یخ‌زده بخار می‌شد، اولین نفرای بودیم که به تپه بالا می‌رفتیم. وحید جان از همه کوچک‌تر بود، اما دلش از ما بزرگ‌تر! با شور و شوقی که داشت، از همان اول شوق  کاغذپرانی و یخمالک‌ زدن را داشت.
یکی از بهترین لحظه‌ها وقتی بود که سر تپه می‌رسیدیم، یک نگاه به پایین می‌انداختیم و بعد با شوق، یکی‌یکی روی برف یک بالا پوش چرمی ویا یک تشت بزرگ را میگذاشتیم  و بالایش می نشستیم وز بالای تپه سورجه میزدیم . هر که زودتر تا  پایین تپه می‌رسید، فریاد پیروزی سر می‌داد. بعضی وقت‌ها، وسط راه تعادلمان را از دست می‌دادیم و روی همدیگر می‌افتادیم. صدای قهقهه‌هایمان با صدای برف‌هایی که زیر پاهای ما  خرد می‌شد، در کوچه می‌پیچید
کاغذپرانی هم عالمی داشت، هر کدام کاغذ پران های رنگه را که از قبل آماده کرده بودیم،  قیل میکردیم  و باد سرد کابل آن‌ها را به این‌سو و آن‌سو می‌برد. اما لذتش به این بود که هر که باد را بهتر می‌خواند، گدی پرانش دیرتر سقوط می‌کرد. وحید جان همیشه می‌گفت: “من یاد گرفتم چطور باد(شمال) را فریب بتم !” و وقتی که کاغذ پرانش بیشتر از  ما در آسمان پر می کشید، به افتخار،  فریاد می‌کشید، کاغذپران در ٱسمان چسپیده!
زمستان‌های کابل بسیارسرد بود، اما با دوستی‌ها و بازی‌های ما گرم می‌شد. هنوز هم هر وقت برف می‌بارد، یاد آن روزها می‌افتم؛ یاد تپه‌های پوشیده از برف، یخمالک‌بازی‌های پرهیجان، کاغذ پران ها که در آسمان می‌رقصیدند و خنده‌هایی که در کوچه‌های کابل طنین‌انداز می‌شدند.

ولی شاه عالمی

 

05 مارس
۱ دیدگاه

به یاد امیر کشور خط ( یادی از زنده یاد استاد محمد علی عطار هروی) قسمت دوم

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  جهارشنبه ۱۵ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی ۵ مارچ  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

 به یادبود از سی ودومین سال درگذشت

زنده یاد استاد محمد علی عطار هروی

(۱۲۸۸ – ۱۳۷۱ خورشیدی)

رفیع اصیل یوسفی

بخش دوم :

استاد عبدالغنی نیکسیر در کتاب رنگ ورنج – هنر آوران هری ؛

تعداد کتیبه های مشهور نگارش یافته توسط استاد عطار را پانزده مورد و تعداد شاگردان برجسته و توانمند اورا بیست نفر بر شمرده که اینک صرفا به معرفی مهمترین خطوط نگارش یافته شاعر کتیبه ها درین زمینه وفرصت می پردازم :

اندرون و بیرون مسجد جامع شریف هرات – با خطوط ثلث ، نستعلیق ، طغرا و کوفی.

ایوان مسجد خواجه مودود چشتی.

نگارش کتیبه مسجد جامع لشکر گاه.

کتیبه ثلث جلی برای مسجد جامع حاجی یعقوب درشهر باستانی کابل.

مسجد جامع ،، خرقه شریف ،، در حوالی ارگ تاریخی « بانو اشمیره ›» در پایحصار هرات.

ایوان مسجد زیارت مولانا عبدالرحمن جامی در منطقه باستانی خئابان هرات.

کتیبه ی مسجد دارالمعلمین یا دانشگاه فعلی هرات، مقابل باغ جمهوری.

کتیبه ی ایوان زیارت شهزاده قاسم ، و شهزاده عبدالله در کهندز هریوا.

محراب مسجد نو تاسیس ،،پارک هرات »

مسجد سکندر جان – شهر قدیم هرات.

مسجد و حسینیه جوادیه ،، بکر آباد ،،

الواح مزارات ، مشایخ ،علما، سادات و شخصیت های فرهنگی ، ادبی و هنری. کتیبه های بعضی از تکایا واماکن مذهبی

 قطعات و کتیبه های سفارشی برای مرحوم داکتر ذاکر حسین – چهارمین رییس جمهور هندوستان ۱۳۴۵ شمسی.

سه کتیبه ی برجسته و جهانی از دستخط استاد عطار در خارج از کشور:

کتیبه ثلث جلی ـ روبروی ایوان مقصوره مقابل کتیبه (« بایسنغر میرزا ») در مسجد جامع گوهرشاد بیگم مشهدمقدس.

کتیبه ی بطول چهل متر برای مسجد امام علی علیه السلام در هامبورگ آلمان.

کتیبه ی مسجد جامع ( قبا) در شهرستان تربت جام استان خراسان.

ثلث – دیوانی جلی – کوفی معقلی و کوفی قرن سوم

و این گلستان همیشه گلزار است ؛ در فراز های پایانی این یاد واره به معرفی چهار کتاب و آثار بجای مانده خوشنویسی او بطور مختصر می‌پردازم:

۱ – گنجینه خطوط در افغانستان ، منتشرشده توسط وزارت اطلاعات و فرهنگ دوره پادشاهی محمد ظاهر شاه.

این مجموعه بی نظیر گنجینه ی خطوط به همت استاد مرحوم میر غلام رضا مایل هروی در سال ۱۳۴۶ خورشیدی و با تمهید استاد عبد الرووف بینوا و دیباچه ی بقلم محمد ابراهیم خوا خوژی بزبان پشتو و شرح حال هنری وفکری استاد با خامه استاد مایل منتشر شده که در آن چهل ؤچهار قطعه وجود دارد.

گنجینه خطوط در قالب سی نوع خط از خطوط رایج دوره های طلایی هنر خوشنویسی اسلامی و خراسانی نوشته شده و مهارت واستعداد استاد را می نمایاند. ۲

 ۲- قرآن المحلی –

 این مجموعه لطیف و ظریف به اهتمام استاد مهدی هراتی متشکل از ۶۸ قطعه در غالب سوره های کوتاه قرآنی جز آخر کلام خدا ،، سیپاره ،، در سی نوع خط اسلامی ، عربی مختلف نگاشته شده ودر خصوص هر کدام از قطعات توضیح کافی در مقدمه کتاب داده شده است.

این اثر وزین در سالهای ۱۳۶۶ شمسی در ۶۸ کتیبه توسط انتشارات ،،سروش،، وابسته به سازمان صدا و سیما ی جمهوری اسلامی ایران وبه شکل نفیسی در رنگهای لاجوردی ونقره ای چاپ شده.

۳- هنر آیه نگاری قرآن کریم – 

این مجموعه قلمی استاد عطار با تصاویر ی از ایوان و آرامگاه پیر هرات ، حضرت خواجه عبدالله انصاری ،، رح،، کتیبه های داخل محراب آرامگاه پیر بایزید بسطامی در شاهرود ایران ، طاق ویران شده شهر ،، بست لشکر گاه ،، ومدرسه سلطان غیاث الدین غوری در مسجد جامع شریف هرات ونقاشی پرتره چهره ی استاد عطار بر زیبایی آن افزوده و هنرمند محبوب و شهیر سینما ،تاتر و تلویزیون ایران مرحوم محمد علی کشاورز – این اثر هنری را صفحه آرایی و دیزاین نموده است.

۴ – قرآن اساور مرقع خطوط اسلامی. اثر استاد محمد علی عطار که در سال ۱۳۵۹ خورشیدی در شهر هرات نگاشته شده است.

این مجموعه به یاد ماندنی در غالب بیست و چهار اثر هنری به اهتمام محمد رفیع اصیل یوسفی – مقدمه نویسی استاد تابش هروی و با مساعدت مالی جناب صفی الله

باقرزاده در سال ۱۳۶۸ خورشیدی توسط انتشارات ملک اعظم / زیر نظر کانون هنر های زیبا ـ اندیشه و دانش در قطع بزرگ ،، وزیری،، در شمارگان ۲۲۰۰ نسخه وبا صفحه آرایی وطراحی ،، وحید عباسی،، به حله ی چاپ آراسته گشته وبا تصویر ی از آخرین روزهای حیات استاد مزین است.

در خصوص مرقع خطوط «اساور» باید گفت که این اثر در اقلام کوفی معقلی ، کوفی تزیینی ، ثلث ، دیوانی جلی ، کوفی قرن سوم ،کوفی معرب، کوفی قرن ۴ هجری ، کوفی مدور/مستدیر به شیوه ابن مقله ، کوفی قرون پنجم ـ شیشم و کوفی تزیینی قرن هفتم هجری کوفی بنایی ، خط قرآنی نسخ ، رقاع ، تعلیق ، شکسته نستعلیق و مسلسل ، خطوط دیوانی ،،جلی،، – محقق ـ ثلث برجسته ، توقیع ،محقق و ریحان ـ دو قطعه ی بسیار زیبا در شیوه ی نستعلیق و محقق/ ثلث و نستعلیق اصیل شرقی با کتیبه نگاری – ودو قطعه ی تاریخی معقلی کوفی با ترنج نما (ثلث) وکوفی مرتبط در ابعاد ۲۵×۳۵  و بصورت رنگی در کاغذ گلاسه اعلا – آلمانی به بازار کتاب و علاقمندان هنر خوشنویسی عرضه شد ‌.

در رابطه به این اثر که بوسیله نهاد فرهنگی هنری و امداد رسانی مهاجرین افغانستانی در مشهد رضوی منتشر شد، بار نخست توسط انجمن خوشنویسان ولایت هرات و ذریعه ریاست اطلاعات و فرهنگ این شهر اثر «برگزیده سال » انتخاب و رونمایی گردید.

در قدم بعدی ،، انجمن خوشنویسان ایران ،، این مجموعه را گامی بزرگ در راستای حفظ مواریث فرهنگی ، هنری و اصالت نگارش خطوط اسلامی خواند و بعد از پانزده سال سپری شده از رحلت مرحوم استاد محمد علی عطار – انتشار چنین اثر ماندگار ی را برای جامعه مهاجر ومردم هنر دوست افغانستان تبریک گفت ودر نهایت مراکز دانشگاهی ، دانشجویی و نهاد های فرهنگی ، آموزشی وهنری لوح تقدیر و افتخار و هدایای معنوی برای مهتمم وگرد آورنده تقدیم نمودند.این آخرین اثر استاد با دیباچه ی خواندنی وتاریخی اصیل غوغا بپا کرد ؛

پادشاه ممالک خطیم، صفحه مشق ما ، قلمرو ماست.

ثلث – محقق – ریحان – کوفی مرتبط

 

منابع ، مآخذ و سر چشمه ها : 

۱ – عطار در آینه هنر – سعادت ملوک تابش.

۲ – بر بال خاطر ها – امان الله واسعی ‌.

 ۳- مرقع خطوط اسلامی ، اساور عطار..

۴-  یاد واره هنر آوران هری ، اصیل یوسفی.

۵ – دیوان حافظ شیرازی -دکترقاسم غنی.

 

 

 

04 مارس
۱ دیدگاه

به یاد امیر کشور خط ( یادی از زنده یاد استاد محمد علی عطار هروی)

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  سه شنبه ۱۴ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی ۴ مارچ  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

 به یادبود از سی ودومین سال درگذشت

زنده یاد استاد محمد علی عطار هروی

(۱۲۸۸ – ۱۳۷۱ خورشیدی)

 

رفیع اصیل یوسفی

بخش نخست :

 حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان

 این نقش  ماند  از  قلمت  یادگار عمر

 

اهل علم وایمان بواسطه منزلتی که خط خوشنویسی بدانش ، هنر و فرهنگبخشیده گفته اند :

«( الخط نصف العلم)»

بر این اساس بیش از دوهزار سال است که خط – نقاشی – خوشنویسی با شعر، قالی ومعماری در سرزمین ما در آمیخته وسنت خطاطی هرات حتا در صنعت ابریشم بافی نیز سابقه ی دیرینه دارد.

هنر کهن شرقی در قلب قاره ی آسیا – با اهداف معنوی پس از استقرار آیین آسمانی اسلام در مرکز خراسان به اوج بالندگی انسانی ، هنری و اجتماعی انجامید .

در گلستان معطر و مهر آفرین هنر خوشنویسی شاهد شکوفا شدن چهره های تابناک و ماندگار ی در طول تاریخ گذشته خود وسراسر حوزه بزرگ پارسی زبانان از چین وهند تا سیحون وجیحون وانتهای ایران بزرگ تا روم ، شام ، قونئه  ، آندلس و هرزگوین هستیم.

 درین میدان مرد آفرین و هنر خیز یکی از درخشان ترین اساتید مکتب خوشنویسی معاصر افغانستان ، مرحوم استاد محمد علی عطار آخند هرویست.

 او یکی از نوابغ هنر و رجل برجسته ومحبوب فرهنگی هنری و علمی کشور ما بود !

(تولد ۱۲۸۸ خورشیدی/ وفات ۱۳۷۱ ش﴾

اینک در آستانه سی ودومین سالروز در گذشت آن هنرمند بی بدیل دوران و به تقاضای بیشمار دوستان و علاقمندان هنرش ، نگاهی داریم به زندگی نامه و کارنامه ی آن پیر فرزانه با دعا و نیایشی خلوصانه به روح پاکش درین ماه عارفانه.

 

تو خفته ونشد عشق را کرانه پدید ،،،،

 یکصد و هجده سال قبل محمد علی عطار هروی/ ابن حاج محمد اسماعیل در تابستان ۱۳۲۸ هجری قمری – ۱۲۸۸ شمسی در یکی از کهن‌ترین بلاد باستانی واریایی پاروپامیزاد هریوا – در محله خواجه عبدالله مصر ، متولد شد.

هنگامی که ده سال داشت آخند ملا محمد رحیم ، مقدم این نو جوان شیفته هنر را به مکتب خانه و کاشانه ی نگارش خط خوش آمد گفت. بعد  از چندی آخند ملأ محمد حسن ،یورغه، در تربیت اوکوشید ودر حالی مدرسه اش را ترک گفت که خطی توانمند یافت.

آنگاه که پدر که نوعی دلبستگی و وابستگی به هنر – در ضمیر فرزندش احساس کرد ( جنگ هنری) مجموعه ای از قطعات کهن خطی و آثار بجای مانده از مکتب هنری هرات را خریداری و عوالم جوانی او در موانستی از جنگ های هنری وتمرین مکرر آثار آنان گذشت.

 

زمانه از ؤرق گل ، مثال روی توست :

آنگاه که حاجی اسماعیل – احساس و اراده و علاقه ی فرزندش را در پیشبرد هنر دریافت اورا نزد ملأ محمد صدیق نیازی از اعلم خط شناسان و نگارش گران مکتب هنری هرات برد تا آموزش دهد.

استاد محمد علی عطار با همان لحن معصومانه ، هماره آن روز را بخاطر داشت و نخستین سرمشقی که استاد داد؛   

«( انا مدینه العلم و علی بابها)»

عطار نزد استاد صدیق نیازی تجربه های معلم فرهیخته اش را بفراست بیشتری دریافت وبا دریای هنر ،، کوفی نویسی ،، در پیشینه تاریخی آن آشنا شد و تجربه های آموزشی اورا بدل سپرد.

عطار در عین زمان با علاقه و استعداد فطری توانست که با زوایایی اضلاع هندسی در هنر شرقی آشنا و ضمن آموزش خطوط با هنر تذهیب و اسلیمی و ترصیع انس بیشتری بگیرد.

این روند در تکامل سبک و سیر هنری عطار تا به الحال در کسی دیگر دیده نشده است، زیرا نقش دلسوزانه و مدبرانه استاد ،، نیازی ،، در پیشرفت هنری دوره های جوانی او ماندگار ماند.

بعد از وفات ملا محمد صدیق ـ و با ارشاد پدر با شیخ محمد رضا خراسانی که در کابل به ،، شیخ طوسی ،، مشهور بود و هنرمندی نهایت متبحر در خطوط کوفی ، عربی و پارسی باستان بود آشنا و محضر علمی اورا گرامی داشت.

آخند محمد رضا خراسانی در عین زمان آوازه ، تسلط و تجربه در نگارش و نگارگری داشت و به عنوان متخصص شناخت مسکوکات در موزیم کابلستان کار و فعالیت داشت.

او ضمن انتقال دانسته ها و تجاربش به عطار در امتداد سیر رویش وتکاملی خط در دربار ها ، روند مادی اقتصاد ها، و پیشنه نقاشی و خوشنویسی روی سکه ها – کتب – معابد – و دیوان ودفتر های باقی مانده از عهد عتیق آموزش وتعلم ویژه برای این کار آزموده ی دنیای هنر ، اندیشه و تفکر معنوی داد.

 

معقلی – کوفی و ثلث

 

عطار به خوشنویسی در جامعه ما منزلتی جاودانه ومانا بخشید و آن را از حصار اشرافیت دربار ها بیرون آورد!

یادم هست که خانه ما در حوالی خانه ی استاد عطار بود و «( میر آب محل)» روزی از استاد عطار تقاضا می کند جهت تبرک فضای خانه اش استاد برایش قطعه ی بنویسد !

دکان داری که شاهد این واقعه بوده به استاد عطار می گوید ، میرآب که سواد ندارد که شما بخواهید قلمی بنگارید ؟ استاد عطار می گوید ذوق او قابل قیاس با شوق تو در ،، دکانداری ،، نیست و او حتما به فرزندان و اهل خانواده و اجتماع خود روح هنر را بزرگ خواهد داشت. )

خط عطار چنان حیرت انگیز است که هرکس با یک بار نگاه کردن – نمی تواند احساس تحسین خود را کتمان کند حتا اگر بی سواد و بی دانش هنری باشد.

او بین زوال و جلال مجدد این هنر ، تالی خواجه روح الله میرک ، علی رضا عباسی و میر علی هرویست…..

خوشا که دکه ی شبنم فروش فروزان باشد

در پایان می خواهم بطور گذرآ و فشرده کارنامه هنری ،،، عطار ،،، را دو بخش بررسی و امید است دوستان از تصدیع وقت و حوصله خسته نباشند.

در سالهای ۱۳۳۲ شمسی یعنی هفتاد سال قبل مر حوم عبدالله خان ملکیار که بهرات والی مقرر گشت – هیتی از هنرمندان پیشکسوت ، معماران و تاریخ پژوهان را بشمول ملأ عبدالله مهربان ، استاد فکری سلجوقی ، استاد خلیل الله خلیلی ، استاد محمد علی عطار ، استاد حاج اسماعیل بنایی ،،معمار،، استاد میر آقا حسینی ، استاد محمد سعید مشعل غوری ، استاد میر غلام رضا مایل هروی ، محمد حسین نقشه چی ،، ایرانی،، و غلام حیدر مقرنس کار را موظف میدارد تا در حفظ ، مرمت ، بازسازی مجدد و توسعه فضاهای فرهنگی ، هنری ، بومی و باستانی هرات دست بکار شده و خوش بختانه آنچه از آن زحمات وتلاش های ارزنده که بجای مانده ، امروزه هم قابلیت استناد و تفکر و عنایت بگذشته هنری شهر ما می تواند باشد که  درین فرصت نقش استاد عطار را در کتیبه نگاری بررسی می نمایم :

ادامه دارد …

03 مارس
۳دیدگاه

باریدن

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  دوشنبه ۱۳ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی ۳ مارچ  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

باریدن

                 به دلم

باران مرا می‌ بارد

باران مرا به با د می سپارد

و به سبزه های نو رسته

و گل های امیدوار

باران بار ها ریخت

بر باغ عطر پاشید

زمین ها مرطوب

و غنچه ها خندان …

باران عشق می‌ بارد

و پیام عصیان را

                  به تندر ها میدهد

و به دشت های خیس و آرام

باران موسیقی شیفتگان است

در تراوش یک عشق

و یک احساس

باران ما را می‌ بارد

باران محبت را میکارد

و به باغ ها امید می‌ پاشد

و کوچه های دیرینه فکر …

هما طرزی

نیویورک 

۱۵ می‌ ۲۰۱۳

03 مارس
۱ دیدگاه

آزادی

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  دوشنبه ۱۳ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی ۳ مارچ  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

آزادی

کجا   روم   که   چنین   شد    نگاه  آزادی

به   کجا    رفته     غرور     سپاه    آزادی

کجا   روم  که  دلم   از  غم  تو   بیتابست

وطن   که  داری  بدل   سوز   و آه  آزادی

که کوچه های سعادت شده شقاوت و بد

چه وقت رسد  که  شود  رو  براه   آزادی

گرفته  ظلمت جهل  و شرور  و  استبداد

به هر طرف  شده   نقش   سیاه  آزادی

کسی که  ظلم و  ستم بر وطن روا دارد

شود   تباه    که    نموده     تباه    آزادی 

منم که آزاد و آزاده ام  به  شرع شریف

مرا  ببخش   که   نباشد     گناه   آزادی

مرا     امید   چنین   است   بهار    آینده

رسد  که    طیبه   باشد    گواه    آزادی

طیبه احسان حیدری

سیدنی – استرالیا

03 مارس
۱ دیدگاه

« گدای بخششگر »

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  دوشنبه ۱۳ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی ۳ مارچ  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

« گدای بخششگر »

عبادت را به میخانه به رطل و کوزه  میبخشم

بیاد ِ چشم ِ مینوشت  همه یکروزه  میبخشم

نماز و روزه ام  هرگز   نکردم   من   قضا ، اما

به محراب ِدو ابرویت  نماز و  روزه   میبخشم

 فقیرم   ،  ناتوانم   لیک    زیر  ِ   گنبد ِ   نیلی،

 ز یُمْن ِ نیلگون چشمت، زر و  فیروزه میبخشم

بدور ِ کعبه چون گشتم ز صاحبخانه بشنیدم

 ثوابش را به مست عاشق اعجوزه میبخشم

 یکی مستی به میخانه کنار کوزه ها میخواند

 سر مغرور ِ شاهان را به خاک ِ کوزه میبخشم

مسعود خلیلی

 نوت ، عجوزه یا اعجوزه به معنی دختر جادوگر است

03 مارس
۱ دیدگاه

بگذرد این دَوْرِ ِ تلخ پارسى

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  دوشنبه ۱۳ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی ۳ مارچ  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

بگذرد این دَوْرِ ِ تلخ پارسى

ذهن  ما  باهم  شناور گشته  است

واردِ   امواجِ  باور  گشته   است

لهجهء  زیباى  تهران   و  هرات

بى محابا  شیر و شکّر گشته است

سعدى  از آن  من است و مولوى

روح  ایران  را تناور گشته است

ناصرِ خسرو به عرض این زبان

چون سنایى جانِ جوهر گشته است

کابل   من    با     چراغِ    دهخدا

دیر گاهى  شد  منوّر  گشته  است

این  زبانى  پارسى  تا  روز حشر

حشرونشرم را مُسخَّر گشته است

دشمنِ  این   شاهکارِ   بى   دریغ

ناشرِ  شمشیر و خنجر گشته است

واى  بر آنى   که   بر  أیین   مهر

فتنه ورز و کینه پرور گشته است

مى رود  دامن  کشان   سوى  فنا

آنکه  ره را سَدِّ  معبر گشته  است

خاک  بر سر آنکه   در این  ماجرا

بد زبان  وسرزنشگر  گشته است

هست  همسوى  صداى  گیج شب

هرکه گفته بخت ما بر گشته است

کشته   ویروسِ    ستم   آلود  شب

زخمِ ما را  آنکه  نشتر گشته است

هوش  ما  آماده ء  پرواز ِ   عشق

بالِ ما هرگز نه بى  پرگشته است

غیر وغ وغ از سگان ناید بگوش

درقضا این  سان مقدر گشته است

ذهن   پاک    این    زبانِ    باهمى

حالیا  گرچه   مکدر  گشته   است

بگذرد   این    دَوْرِ ِ  تلخ   پارسى

سرزمینش گرچه بى سرگشته است

از   مسیر  عزم    جزمِ   همرهی

هان مپندارى که دل برگشته است

عشوه.    گاهِ    بالغِ     تاریخ   را

گاهِ  فازِ  نازِ  دلبر   گشته    است

بلخ  و  نیشابور   و  شیرازِ    مرا

این زبان اندیشه. پرور گشته است

از   پى  پیرایش   گیسوى   عشق

وقت   فردوسى  دیگر گشته است

الغرض هر کس  که  دارد دشمنى

بازبانِ  عشق  ؛  کافر  گشته است

نورالله وثوق

03 مارس
۳دیدگاه

ماه صیـــام

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  دوشنبه ۱۳ حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی ۳ مارچ  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

ماه صیـــام

        خدا یا  ز لطفـت  به   مــاه  صیــــام         

به خوبان شب در سـجود  و قـیــام

   به حق محمد به  خُلـق  خـوشــش    

به زهرای  اطهر  به   آن  گـلرخـش

به حق علی شــاه ئدلدل ســـــوار

به اولادهء او به آنئ هفـت  و چـــار

به آن روزه ئئداران  شب  زنـده دار

یتیـمـان معصـومِ  بی خـوار و  بــار

به  آن   طفـلکــان  غـریـب  وطـــن

که دائـم  باشــند به رنـج و مِحـــن

به آن عده مظـلوم افـغـانْـسـتـــان

که نی کاردارند و  نی آب  و  نــان

به دادم  برس چونکه هستم زحیر

شب تار من   را  بگــردان  مُـنـیـــر

به پـیــری  ز خجـلت   درت  آمــدم

ز  بـــار گــنـه،  خــم کـمــر آمـــدم

ز  لطـف و ز شـفـقـت مـرانـم خـدا

تـوعـفـووگـذ شـتـت  نمـایـم عطـا

مـنـم بـنـدهء عـاصی و  پـرگــنـــاه

توبخـشـنـده و مهــربـان پادشـــاه

بـبـخـشـم خـدایـا  زلطـف و کــرم

که جـز درگـهء تـو نـبــاشـــد  درم

بُود “حیدری” را به  عفـوت   امیـد

مگــردان  ورا   ازدرت  نــا  امـیـــد

پوهنوال داکتر اسدالله حیدری

۱۱ اپریل ۲۰۰۹

سیدنی – آسترالیا