دریای کابل مرز میان ثروت و فقر:
تاریخ نشر یکشنبه ۱۴ عقرب ۱۳۹۶ – پنجم نوامبر ۲۰۱۷– هالند
دریای کابل مرز میان ثروت و فقر:
نوشتۀ : محترم استاد شاه محمود محمود
دریای کابل یکی ازمهمترین دریای است که شامل مدنیت جهانی بوده و در دو کنار آن اثار متعددی زندگی اجتماعی و اقتصادی به چشم میخورد. اهمیت این دریا بعد از انتشار و رونق دین هندویی و بودایی به خصوص در زمان کوشانی ها شهرت منطقوی خویش را حفظ نمود.
نشانه های مدنیت یونان و بودایی یا گریکو بودیک در دو کنار این دریا هنوز از دست یغماگران آثار باستانی و هجوم و غارت فرهنگی در امان مانده است . ظهیرالدین بابر و فرزندانش و احمدشاه درانی در ترمیم و عمران دیوار ها و برخی ابادی ها دست یازیدند . اما تیمورشاه نمای دیگری به این شهر تاریخی داد ؛ پایتخت را از قندهار به کابل انتقال داد و نفس تازه در کالبد فراموش شده این شهر دمید.
جاده ها و گذر ها و باغ ها قد افراشت و یکبار دیگر چون زمان بابر شاه مرکز تجارت و اقتصاد گردید. فرآورده های فرهنگی و اجتماعی دوباره جان گرفت .
اما هجوم و تجاوز دو گانه انگلیس همه دست آورد های تاریخی را به ویرانه مبدل کرد ، تا بعدا ” امیرعبدالرحمن ارگ کابل را با تعدادی از عمرانات با استفاده از تجارب مسافرتهایش در ترکستان روسی به شکل بهتری اعمار نمود . حبیب الله سراج المله والدین و شاه امان الله نقش اساسی در انکشاف و گسترش شهر داشتند . سلاطین وشاهان و روسای جمهور همچنان نقشه های جدیدی رویدست گرفتند و آنچه آنجام دادند ساحات مسکونی جدید و کارته ها و تعمیرات وزارتها و هوتل ها بود. دریغا شهر قدیمه کابل کماکان ویرانه و از نظر می افتید و فقر وعدم نظافت و کوچه های باریک ازدیاد می گردید.
اما غارت و غصب اراضی و باغ ها و کوهپایه های چون شیردروازه و آسمایی روز تا روز تا قله ها رسیده است . این غارتگری ها ؛ شهر کابل را به شهر بدون بازخواست و تک و تنها مسما نموده است .
دریای کابل که از میان شهر طی طریق میکند نه تنها مسکن معتادین و مرکز زباله ها است بلکه مرزی است میان ثروت و فقر، گدا و متمول ، بی کس و زور مند، صفایی و کثافات ، دزدان خرده پا و دزدان بورژوا، فرهنگ و بی فرهنگ، افراد اتو کرده و مردمان پا برهنه و لباس ژولیده ،زیبارویان معطر و لوکس و خاک آلود و چرکین و عرق بو ، مافیا های بزرگ و قاچاقبران ابتدایی، فاحشه های بی بضاعت و روسپی ها مفشن، روسپی های سیاسی و قومندانان بی سواد با فرزندان گردن کلفت و بدماش و فقرا و گدایان ناتوان ، زراندوزان بلند منزل و گرسنه های خیمه نشین، سوارکاران بنز و فوربایفوروملبس با زره و رنجر و پا ترکیده های بایسکل ، گادی، موتر سایکل ” زرنج ” سوار ووو……..
در گذشته ها شهر کهنه یا محله های راست دریای کابل با همه ویرانی و نازیبایی ها ، دانشمند پرور بود بزرگان فرهنگی همه از این ناحیه سر بلند کردند اما امروزاین کهن سال را ؛ طعمه کیسه بر و دزد و فاحشه گردانیده اند .
کنارهای دریا بدون توجه مقامات شهرداری ( شاروالی) به مراکز خرید و فروش و دست فروشان مبدل شده است . سرک میان پل باغ عمومی و پل خشتی اصلا ” جای سوزن انداخت نیست. دوکان های کنار دریا از رخت فروش وبنجاره و عطاری تا قصابی و ترکاری فروشی و کراچی و عراده های دو پا و چهار پا مملو است. سرک میان چوک جاده میوند و پل خشتتی ده قطار بازار خرده فروشی و لباس و شش کباب و پلو چلو فروش و دزدان سرگردنه و کیسه بر ها مردانه و زنانه ، راه را روی عابرین مسدود کرده اند. چوک های سینمای پامیر و چنداول و جاده میوند و کنار زیارت شاه دوشمشیره و لیسه آریانا و منزل غلام نبی خان چرخی یا چوک باغبان کوچه و مسیر راست دریا تا پل باغ عمومی چند قطاره ؛ مرکز ایستگاه صد ها موتر مسافربری و تکسی و بازار خرید و فروش است از مندوی و سرک سرای شازده و سرک نادر پشتون و ده افغانان و فروشگاه که متصل ارگ کابل است اصلا ” پرسان نکنید . حتی مقابل شاروالی شهر پیاده رو ها غصب گردیده است . ارایشگران خودآموز و تنبل ؛ با گذاشتن موانع کانکریتی با میکآپ های سرخ و سفید سرک های شهر را ارایش غلیظ نموده اند. که اکثرا ” سبب تصادمات خونین میشود.
میدانید چرا شهر اینگونه چهره تبدیل کرده است چون مقامات مربوط درگوشه دیگر شهر به اصطلاح بالاشهر اطراق نموده اند. هرگز حتی برای مراسم فاتحه فامیل و اقارب و دوستان به پایین شهر تشریف نیاورده اند تا حال رقت بار مردمان و ساکنان محلات راست دریای کابل را به چشم خویش ببینند و از درد و آه آنها باخبر گردند. یا به عباره دیگر راست دریای کابل را مراکز زباله ها نامگذاشت . بنا ” جا دارد که دریای کابل را از پل محمد غوث خان واقع سرک دار الامان در جوار لیسه حبیبیه تا پل چرخی در حدود ۱۰ تا ۱۵ کیلومتر ؛ مرز فقر و ثروت نامید .
شاه محمود محمود
برادر بزرگوار و استاد گرامی جناب آقای شاه محمود محمود ، ضمن عرض سلام باز گشت تانرا به جمع دوستان ، همکاران و علاقمندان سایت ۲۴ ساعت و فیسبوک های آن از کشور عزیز ما خیر مقدم میگویم و امیدوارم که خوش گذشته باشد .
باید عرض کنم که دوری از وطن و زندگی در غربت خیلی متاثر کننده و درد آور است. مطلب دریای کابل را خواندم که مملو از احساس و طنپرستانه تان بود . وضع مردم بخصوص آنهاییکه در بدبختی و پریشانی زندگی میکنند. واقعآ دریای کابل مرز ی میان ثروت و فقر بوده و است . مردم ما حدود چهار دهه قبل که از دزد ، چپاولگر ، وحشی ها ، جانی ها ، ارگنشینان فاسد و برادران گلبیدین راکت انداز ، کرزی خاین ، غنی فاسد ، اتمر لنگ و دیگر تفنگسالار ان وطنفروش به اندازه امروز در کشور نبودند و وضعیت موجود کابل خصوصآ در قسمت راست دریای کابل که مرکز مردانگی ، اتحاد ، ، قدرت ، عزت ما بود اما بدبختانه اکنون در قسمت چپ دریای کابل وطنفروشان ، آدمکش ها ، قاچاقبران ، چپاولگران و مجاهد نما و تفنگسالار ها و نوکران چتلستان و همدستان گلبیدین فلاکتبار سر مردم مظلوم ما سایه انداخته است و مرکز تفرقه وتعصبات مذهبی ، زبانی ، قومی و منطقوی شده است. تشکر از مقاله عالی و واقعی تان . به امید روزی که تمام شهر کابل مرکز خوشبختی ، سلامتی و صلح و امنیت برای مردم ما باشد. موفق وسلامت باشید . مهدی بشیر
برادر گرانقدر محمد مهدی بشیر از پیام و حضور ارزنده و دانشمندانه تان یک دنیا تشکر دارم خوشحالم که یکبار دیگر خود را در جمع شما عزیزان به خصوص دوستان ، همکاران و علاقمندان سایت ۲۴ می بینم .
هموطنان ما چه در داخل و چه در غربت واقعیت های عینی جامعه خود را لمس می نمایند و بدبختانه شاهد زد و بند های سیاسی و کشتار و انفجار های روزمره هستند. شهر کابل مرکز کشور مان یکبار دیگر به مراکز قدرت و ساحات قومی و مذهبی و زیانی رو به تقسیم شدن است . خدا نکند که سال های دهه هفتاد هـ ش تکرار گردد.
دیدن کابل و زنده شدن خاطرات گذشته با شرایط که امروز شهر کابل دارد متاثر کننده است . به وضوح تقسیم اجتماعی و اقتصادی در دو کنار دریای کابل دیده میشود. و دریغا که این تفاوت ها و تقسیمات روز تا روز گسترده تر میشود. و مردم ما را در کام هیولای اژدها بدبختی و فساد فرو میبرد. من هم مانند شما و تمام هموطنان مان ارزوی سلامتی و صلح و آرامش داریم .