نقطه ای پایان
تاریخ نشر پنجشنبه ۱۴ فبروری ۲۰۱۳ هالند
نقطه ای پایان
حسن شاه ” فروغ “
۲۸ / ۱۲ / ۲۰۱۲
لندن
***
عزیزم دلبرم،ای یار بشنو
هم ازدوست وهم از اغیاربشنو
گرفتی از کفِ ساقی قدح را
بیا پیشم بُتی سرشار بشنو
همی دانم که بدمَست و خرابی
اگرچه نیستی هوشیار بشنو
سرا پا گوش کن حرفِ دلم را
بسانِ مردمِ ابرار بشنو
نمودم بار ها عرضم حضورت
دلا بارِ دیگر تکرار بشنو
شده چندی بعشقِ تو اسیرم
دل و جان طالب دیدار بشنو
بَحُسنِ خود مشو مغرور ایجان
ترا چندیست این بازار بشنو
بگلزارت اگرچه مثلِ خارم
بیا ای گل،دمی ازخار بشنو
طبیبِ دردِ بیدرمان توهستی
دمی دردِ دلِ بیمار بشنو
اگرخواهی سرم ازتن جدا کُن
بگیر آن تیغ جوهر دار بشنو
به تیرِخویش بربند سینه ام را
میانِ مردمان هر بار بشنو
همی دانم مراهم دوست داری
وفا دارت منم ای یار بشنو
بیا باهم ببندیم عهدو پیمان
بگیر سهل و مکن دشواربشنو
گذاریم نقطه ای پایان درعشق
سر افرازم بکن یکبار بشنو
فروغِ مقدمت درکلبه ای دل
نمود روشن درو دیوار بشنو
باتقدیم احترام فروغ از لندن
فروغ عزیز ، عالیست. زنده و موفق باشید. مهدی بشیر
جناب فروغ چه عالى و پر احساس و چه عاشقانه .
اگر خواهى سرم از تن جدا کن
بگیر این تیغ جوهر دار بشنو
اگر دانی که بد مست است حریفت
برو با دلبر هوشیار بشنو
کنون بر بهره از عقل و فراصت
به بعدت میدهد ازار بشنو