کار دهقانی بمان ، والی شدی
تاریخ نشر پنجشنبه سوم حوت ۱۳۹۶ – ۲۲ فبروری ۲۰۱۸– هالند
محترم « ح . غم کش »
تماس تلفنی اشرفغنی با والی نوِ سمنگان، از زبان خود والی :
زنگ آمد از رئیس، عبدالغنی
گفت: کارت گشت حالا روغنی
کار دهقانی بمان ، والیشدی
لایق این منصب عالی شدی
سهم تُرکان باشد این شغل شریف
درخورِ تو نیست این کار «پسیف»
بیل و داست را بمان، چالان بشو
راهی «ایبک» شو و جولان بشو
بیل و داست را بمان، برخیز زود
در سمنگان تو بکن اکنون ورود
زود برخیز و برو در جایگاه
آب روی رفتهٔ ما را بکاه
تانک و توپت را فراهم کردهایم
ترس و تشویش ترا کم کردهایم
کار اصلاحات ما باشد چنین
اهل کار استی، شدی اینک گزین
کار دهقانی ترا زیبنده نیست
«هر که در خدمت نباشد، بنده نیست»
قسمتات گلکرده و والی شدی
جاگزین والی قبلی شدی
اهل کار و کوش از راغ آوریم
از سرِ دهقانی و باغ آوریم
رَو بگیر آن منصب زیبنده را
دور کن آن والی یک دنده را
هست خَدّام و به خدمت نیست او
گشته با فرمان روایش رو به رو
ترکمنها را عنایت کرده ایم
وحدت ملی رعایت کرده ایم
وحدت ملی ما جاری بود
کار اصلاحات ما ساری بود
زور گوییم و دگرگون میکنیم
نه اگر گوید کسی، … میکنیم
در سیاست هر تخطی لازم است
حکمِ حاکم در نهایت حاکم است
رای ما بر دوش قانون شد سوار
رای سلطان است رای کردگار
حُکمِ « اولوالامر» خود تطبیق کن
عرصه را بر هرکه یاغی…، ضیق کن
مرحبا ای والی کارآشنا!
در حق ما هم بکن حالا دعا
رَینزن، تو را حمایت میکنیم
وحدت ملی رعایت میکنیم
هرکه افغان میکند، « افغان » کَیاست
از دوشنبه هست و از ملک رَی است
اُزبک و تاجیک و اَوغو شد برار
با هزاره، هند و و ترک و تتار
جمله را افغان و ملت میکنیم
ترک تفریق و مَذلّت میکنیم
خواهشات گر هست، باشی رستگار
در امان باشی همیش از انتحار
اهل تمکین باش و حرفم گوش کن
ترک نقد ما و جنگ و جوشکن
با خبر، تا زور کاکا با من است
حلِ بنبست و معما، با من است
مرحبا، بادت مبارک این مقام
تا تماس بعدی ما والسلام
« ح . غم کش » ۲/ ۱۲/ ۱۳۹۶
درود به جناب محترم غم کش گرامی ، طنز عالیست. موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر