محفل شعرو ادب
تاریخ نشر شنبه ۲۳ فبروری ۲۰۱۳ هالند
حسن شاه ” فروغ “
هفته ای که گذشت نظر به دعوت آقای جوهر و جناب راعی جهت بازدید از دوستان و اشتراک درمحفل شعرو ادب که از طرف یکتعداد از هموطنان مقیم دنمارک سازمان دهی شده بود عازم آلمان دنمارک وهالند گردیدم با ابراز تشکر از مهمان نوازی های گرم که از بنده درطول این سفربعمل آمد یک باردگر از همه دوستان اظهارسپاس وقدردانی کرده و از آقای جوهر که بابسته کردن دوکان خود مدت هفت روز درخدمت من بوده وخود را جوهرجان ودل من بنمود قلباً منت گذار میباشم واینک شمه ای از این سفر ودیدو وادید ها را که با قلم ناتوان خود جسته و گریخته درسروده ای جمع بندی کرده ام خدمت شما تقدیم میدارم همچنان قابل یادآوری میدانم که درین سفرازطریق سکایپ با نذیرجان ظفر شاعر فرهیخته در آمریکا دیدن کرده واز طریق تیلیفون با آقای عندلیب شاعر جوان وبا استعداد کشور مان در ایران تماس گرفته صحبت دوستانه داشتم ،نام دوستان بارنگ سرخ های لایت شده است .
با تقدیم احترام فروغ از لندن
محفل شعرو ادب
سرحدِ داورِ انگلیس،گذر بنمودم
بهرِ دیدار به آلمان سفر بنمودم
بعدِ بگذشتنم ازخاکِ فرانس و هالند
جوهرِ خویش درآغوش و به بر بنمودم
قاصدم حامی پیغام و بسی اخبار بود
بوسه از گونه و رُخسارِ پدر بنمودم
بردرِ پیرِ خرابات رسیدم دنمارک
خاکِ راهِ قدمِ راعی بسر بنمودم
رنج غُربت همه بر بادِ فنا بسپُردم
ازغم و دردِ وطن زمزمه، سر بنمودم
شاد گردیده و مسعودی خود را دیدم
پُر زِلطف و کرمش،کیسه زِ زر بنمودم
محفلِ شعروادب هم غزل وآهنگ بود
یادِ کمیاب، ز غوثی و دگر بنمودم
گر برید تحفهٔ خود را بمن اهدا بنمود
شعر حداد دهن، شهد و شکر بنمودم
صادق ازصدق بما خوانِ محبت آراست
سروری جای به دل داده جگر بنمودم
هرطرف گلشنِ از لُطف و کرم موج زنان
یک گلی سُرخ ز پروانی به سر بنمودم
همچو بلبل همه جا آه و فغان بود مرا
غمِ هجران ازین سینه بدر بنمودم
سر به هامبورک زده، یارِ عزیزم دیدم
از سرِ کویِ فقیر زاده حذر بنمودم
هر کجا جوهرِجان و دلِ من همره بود
با«ندا» ناله کنان شام سحر بنمودم
شبِ مهمانی«یعقوب»ندیدم یوسف
قصه ای عشقِ زلیخا، ز سر بنمودم
چونسیمِ سحر از کویِ صباح بگذشتم
تیری مژگان بِزدم، سینه سپر بنمودم
به حریم گلِ گلچهره ای میهن رفتم
نوش جان کلچه وشورچای ودگربنمودم
ظفرِ خویش،زِ سکایپ،بدیدم خندان
چون صدف بود بدِهن،یادِ گهر بنمودم
عندلیبِ وطنم خوش بِسرود درگوشم
رفعِ آزردگی و، سؤ نظر بنمودم
بازبرگشته وآن جوهرِجان ودل خویش
محرم دیده و یاقوتِ جگر بنمودم
از فروغ شمع رُخسار و گلابِ رویش
بوسها کرده و،بازگشتِ سفر بنمودم
۲۳ / ۲ / ۲۰۱۳
باتقدیم احترام فروغ از لندن
فروغ عزیز ، بی نهایت عالیست . به هالند آمدید ولی سری به ما نزدید . زنده و سلامت باشید . اگر من لندن آمدم حتما شما را خواهم دید . مهدی بشیر
باتقدیم درودوسلام به مهدی بشیرعزیز گله بالای چشم در مورد شما پرسان کردم جناب شما در فاصله ای دورتر از ما قرار داشتید نتوانستم وگرنه
آرزوی زیاد داشتم که بدیدارجناب شما مشرف شوم
جناب فروغ عزیز مانده نباشید و زهی سعادت که با یاران همدل و شعرای در غربت افتاده ما دید و بازدید ها داشتید و ازینکه جوهر عزیز مان را ملاقات نمودید روح ما را پروش محبت دادید و رسالت شاعرانه و رفیقانه تانرا به وجه احسن انجام دادید که خداوند اجرش را نصیب تان کناد ؛ سروده ء زیبا و پر اررج تان نماینگر استعداد عالی و احساس پاک شماست که بیت بیت آن را میتوان به مروارید محبت تشبیه کرد ؛ مو فقیت های بیکران تان و عا فیت دایمی تان را آرزو میبرم
ظفرعزیزم لطف فرمودید واقعاً جایتان خالی بود ممنون محبت وزره نوازی شما عزیزان گرانقدر بوده و میباشم
چه عالى همه صحنه ها را تصویر بندى کرده اید جناب فروغ ، من احساس کردم خودم آنجا بودم. دیدار دوستان هم نفس و هم قلم را مبارک تان گفته ارزو مینمایم زیادتر ازین سفر ها داشته باشید که اشعار خوبى در زمینه بسرائید.
حضرت فروغ بسلامت باد! سفرنامهء زیبای تان را خواندم و بی نهایت خوشحالم از اینکه فرصتی دست داد تا با جمعی از عزیزان شاعر و دوستان گرانقدر و هم طبع ملاقاتی برایتان میسر شد. هرچند ما در گوشهء دور افتاده و بقول عده ای در پشت کوهء قاف مقیم شده ایم ، ولی برای میزبانی از فرهنگیان عزیز همیشه آماده بوده و امیدواریم روزی به اینسوی اقیانوس ها سفر نموده و چشم و دل ما را روشن سازید ، سعادتمندی و سرفرازی تان را تمنا دارم.
جناب شریف عزیزو حکیم دل ها را سلام تقدیم میدارم جای شما هم درمحفل وهم در دل ها خالی بود خداحاضر است که ذکرخیرازهمه دوستان صورت گرفت منجمله از جناب شماخداوند همه دوستان راسلامت داشته باشت
من هم خدمت جناب دوست عزیزم آقای قیوم بشیرعرض سلام دارم سفر خوب ودلچسپ بود جای همه دوستان واز جناب شما هم خالی بود انشا الله اگر عُمر باقی باشد فاصاله ها را طی خواهیم کرد و بدیدار مشرف خواهیم شد تا آنوقت جای شما در دل ما است وشما را نادیده دوست دارم میگویند ــ دل را بدل رهیست درین گنبد سپهرـــ از کینه کینه خیزدواز روی مهر مهرــ شما سلامت باشید.
فروغ عزیز
آمدن شما در کلبه تاریک ما روشنایی خاص خودرا داشت
واقعأ با حضور شما عزیزان و فریختهگان شعر وادب ما شب پر خاطره داشتیم که فراموش ناشدنئ است
ممنون محبت و مهمان نوازیهای جناب شما وهمه دوستان دنمارک هستم سلامت باشید
فروغ گرامی سلام و درود بر شما
خوشحا به حال تان که این موقع مناسب شد که با شاعران و همیاران و همدلان تان دیداری به هم رسانیدید . اینکه چرا طالع و بخت ما در خواب بود و ازین نعمت بی نصیب ماندیم با شما نه بلکه با آفریدگار ما گلایه گویی های خواهیم داشت . با تأئید گفتۀ محتر مهدی بشیر شما شاید لزوم دیدار ما را ندیدید اما از ما در امان نخواهید بود انشاالله اگر لندن امدیم خدمت خواهیم رسید ولو هر قدر کوتاه باشد . زهی نصیب.
سرودۀ تان نهایت زیباست . احترام خدمت همه عزیزان ذکرشده در شعر میرسانم.
خواهرگرامی صالحه جان واصل باتقدیم احترام خدمت شما خواهرعزیزو دلسوز خدا راسپاسگذارم که برایم فرصت داد تادیدار از دوستان داشته باشم آرزوداشتم که همه را ببینم اما وقت کم وبُعد مصافه ها ونداشتن آدرس دقیق دوستان مانع این دیدو وادید شد انشا الله که دلها نزدیک است اگرفاصله ها دور من در خدمت شما هستم ـــ
بوریا گرنیست نقشِ بوریا افتاده است تشکرازلطف تان