همصدای عشق
تاریخ نشر دوشنبه ۲۵ فبروری ۲۰۱۳ هالند
همصدای عشق
تهمینه طهورا دانشجو
***
در لبانت خنده عشقی به غایت دیده شد
خنده های تو به سویم از عنایت دیده شد
با دو چشمانت فسون کردی و دیوانه مرا
برق چشمانم از آن پس بی روایت دیده شد
در دل دیوانه ای چون من بجویی جای خود
چون دل من از ازل بس آشنایت دیده شد
میگشایم در به سوی آستان قلب تو
خانه را صاحب شدی که دل سرایت دیده شد
همصدای عشق تو خواهم بمانم تا ابد
چون دلم دیوانه صوت و صدایت دیده شد
چون که تهمینه به سر دارد هوای عاشقی
گوید این را که در عشقت خاک پایت دیده شد
تهمینه طهورا دانشجو
تهمینه عزیز به سلامت باشد. بازهم عالیست .موفق باشید. مهدی بشیر
تهمینه جان عزیز غزل ناب تان از حلاوت خاصی بر خور دار است که نمایانگر استعداد عالی تانست مو فقیت های مزیدی برای تان خواهانم قلم تان رسا و الهام تان گرم باد
مقبول و شیرین است
خواهر گرامی تهمینه جان دانشجو، سروده ای تان بی نهایت زیباست ، مؤفق باشید!
زیبا تغزل کرده اید . چکامۀ تان نظیر اسم قشنگ تان زیباست.
کامران باشید .