نقطه پایان بر سر تجارت با زندگی انسان ها
تاریخ نشر پنجشنبه ۱۷ جوزا ۱۳۹۷ – هفتم جون ۲۰۱۸– هالند
نقطه پایان بر سر تجارت با زندگی انسان ها
نویسنده : محترم ویس احمد حکمت
اخیراً حمیده عبدالله مشهور به شیرین گل پرسوز هنرپیشۀ ۶۵ سالۀ افغان که بیش از ۲۰ سال می شود در سویدن زندگی دارد، برای انجام عملیات پیوند کلیه (گُرده) به هرات آمد؛ عملیات خانم عبدالله با مؤفقیت سپری شد و او صاحب کلیۀ جدید و صحتمندی دوباره شد.
او در صحبت هایش با رسانهها ابراز نموده که در کشورهای اروپایی برای او که وضعیت اقتصادی خوبی ندارد، انجام این عملیات دشوار بود، ولی با هزینۀ اندک توانسته در هرات کلیۀ جدید بدست آورد. مسئولان یک شفاخانۀ خصوصی که عملیات های پیوند کلیه را در هرات انجام میدهند، نیز از پیوند بیش از ۲۵ کلیه در یک ماه اخیر خبر میدهند که از این میان، تعدادی از خارج از کشور به هرات آمده اند.
با وصف این که پیشرفت علوم طبی و شفاخانههای هرات مایۀ خُرسندی است، اما سوی دیگر قضیه چنین است:
این همه گُرده از کجا تهیه می شوند؟ از کمپنی گُرده سازی یا بطن همشهریان بی بضاعت و بی نوای ما که به دلیل فقر و نداشتن لقمه نانی، به فروش کلیههای شان مبادرت میورزند؟ پیوند کلیه و تداوی هموطنان ما که خیر، چرا از کشورهای عربی، ایران، هند و کشورهای اروپایی برای خرید کلیه و عملیات آن به هرات میآیند؟ آیا واقعاً عملیات در هرات مطمئن تر از اروپا انجام میشود یا قیمت یک عضو مهم بدن هموطن مستضعف ما برابر با ۲ فیصد قیمت آن در کشورهای غربی است؟
پاسخ این پرسشها برای همۀ ما آشکاراست، قیمت کلیه در خارج از کشور در حدود پنجصد هزار دالر است، زیرا در آن کشورها پالیسی و معیارهای برای پیوند کلیه وجود دارد و نمیخواهند سلامتی یک شهروند به قیمت از دست دادن صحتمندی فرد دیگر گردد، اما قیمت گُردههای همشهریان بیبضاعت و تُهیدست ما چند صد هزار افغانی (بنابر مجبوریت آنها) تعیین شده که این میتواند نوعی جفا به سلامت یک انسان صحتمند و سؤ استفاده از ناتوانی و ضعف اقتصادی خانوادهها باشد.
نیاز است تا در قوانین صحی کشور، موادی در خصوص انتقال اعضای بدن یک فرد به فرد دیگر و قایل شدن تفاوت میان اتباع داخلی و خارجی درج شود. راهکار برای جلوگیری از آسیب پذیری افراد نیازمند و بینوا که بنابر جبر زمان اقدام به فروش کلیۀ شان میورزند، سنجیده و عملی گردد تا حد اقل ارقام کلیه فروشی کاهش یافته و از جانبی از خرید کلیههای افراد صحتمند، ولی مستضعف به قیمت بسیار ناچیز توسط شفاخانههای خصوصی و فروش آن با بهای بلند به صاحبان ثروت در کشورهای اروپائی که هزاران دالر را مصرف عیش و نوش در غرب میکنند، ولی با هزینۀ اندک در این کشور صاحب کلیه میشوند، جلوگیری شود و با درنظرداشت اصل پیشرفت علوم طبی در کشور و کمک به رشد سکتور صحی خصوصی، این سکتور روشهای دیگر برای تداوم کار شان جستجو کنند، زیرا اگر مسئولان این شفاخانهها خرید و فروش کلیه را ابتکار صحی میخوانند، پس همان کسانیکه در دهۀ ۸۰ اطفال را اختطاف و سپس کلیههای شان به فروش میرساندند، نیز کسب ثروت به نام ابتکار صحی داشتند.
توقع میرود تا مسئولان کلینیکهای خصوصی در پی جایگزینی اندیشۀ خدمت به همنوع برای رفاه خود و جامعه به جای اندیشۀ تجارت با جان هموطنان باشند و هرگاه قوانین کشور بر اصول قانون اساسی و شرعیت محمدی استوار است، پس دولت هم فروش اعضای بدن را از نگاه عدالت و کرامت انسانی مورد بررسی قرار دهد تا تجارت حلال جایگزین تجارت مافیایی شود وبه سؤ استفاده جوییها و تجارت با زندگی انسانها نقطۀ پایان گذاشته شود.
درود به دوست گرامی آقای ویس احمد حکمت ، تشکر از نوشته زیبا و واقعی ات. موضوع خوبی را گزارش داده اید و پاسخ این نوشته ات را باید هرچه زودتر وزارت صحت عامه ، ریاست صحت عامه ولایت هرات ، مقامات امنیتی و قضایی هرات پاسخ بدهند . اشخاصی همین اکنون در کشور به مشکل درد گرده سالها دچار اندو کسی مشکل آنها را درک نمیکند و این شفاخانه شخصی حتمآ به همکاری جانی ها و کسانیکه آدم ربایی مینمایند سر و کار دارد و این همه گرده در دسترس دارد و شاید مقامات صحی و امنیتی هرات هم از این موضوع اطلاع داشته باشند و در مقابل هر گرده حق خود را میگیرند و صدای خود را نمیکشند . اگر این موضوع حقیقت ندارد و پاسخی دارند ۲۴ ساعت در نشر آن حاضر است. موفقیت حکمت عزیز را آرزو میکنم. به امید پاسخ واقعی وزارت صحت عامه و مقامات هرات . مهدی بشیر
جوان موفق محترم حکمت عزیز تحسین به احساس پاک و بشر دوستی شما باد
روی موضوع بسیار مهم و حیاتی بحث کرده اید که کار شما قابل قدر است .
دقیق است که این همه گرده از کجا بدست میاید معلوم است که
آنرا شما خوب بیان کرده اید و امید وارم که ارگانهای زیربط روی این موضوع توجه جدی کنند در غیرآن تعداد زیادی از هموطنان بی بضاعت ما درآینده دچار مشکل خواهند شد .
برادر محترم جناب محمد مهدی بشیر ، سپاس از نشر مطلب عالی نویسنده جوان آقای ویس احمد حکمت که واقعیت ها را بیان نموده است. مطلب را تا آخر مطاله نمودم که چطور یک کلینک و یا شفاخانه شخصی میتواند در ظرف یکماه پیوند ۲۵ تا گرده یا کلیه را انجام دهد . البته زیر کاسه نیم کاسه ای است .
امیدوارم که کسی در افغانستان پیداشود تا به سوال سایت ۲۴ ساعت بدون کم و کاست پاسخ دهد تا در آینده هر روز از کشور های خارجی مردم برای پیوند گرده به هرات باستان بیایند و مردم ما مفت ربوده و توسط این خاین ها کشته نشوند.