نینامه
تاریخ نشر سه شنبه ۲۶ فبروری ۲۰۱۳ هالند
نینامه
ولی پوپل
ویرجنیای شمالی امریکا
****
چو نی ، در فغانم من از نیستانم
زنـــی نامه دل ســـخن بر زبانم
کـــتاب دلــم را ورق بر شمارم
ز هر صفحه سطری برایت بخوانم
ز محـــنت بـگویم ز رنــــج جدایی
زغوغــای جـــان و ز درد روانم
که دانی ز تختم ز برگشته بختم
که دانــی ز اصل و ز نام و نــــشانم
زجم تار و پودم زکی هست و بودم
نژاد آریــــانی ز افغانـــــــــــستانم
بریدن ز اصــــلم مرا پا و دســــتم
جدا گـــــشته جانـــــی ز جانان جانم
ولی پوپل
پوپل صاحب گرامی ، نامخدا چقدر زیبا سروده اید . زنده و سلامت باشید.
مهدی بشیر
غزل زیبایى است جناب پوپل . بیاد روزى که دو باره به اصل برگردیم و درد هجران به پایان برسد.
بسى ناله کردم درین بیکسى ها
که چون نى غمین است برگ زبانم
در این خاکدانم فکندست تقدیر
ولی میوه شاخ باغ جنانم
پیمبر مرا جد اعلاست ای دوست
خوړو
نوای اصل در وجود آدمی به نوا درآورده است تا با صدای دلپذیر و آهنگ عاشقانه ترانه هایی وصال را به الحان درآورد. آقایی پوپل ازین است که موسیقی را بعضی ها عبادت میشمارند. و در انگاه که عرفان به اوج رسیده و قابل ارج بوده حتی جنازه ها را نیز بی الحان خوش بخاک نمی سپردند. زیرا ما از او هستیم و چرا در هنگام باز گشت به او ماتم سر میدهیم .
ازینگونه غزل هایتان بی نهایت خوشم می آید
شاد و پرنوا باشید